فاطمه مداح نظری - بـشـر بـراى پیمودن راه سعادت و گام نهادن در طریق عبودیت و پیشرفت معنوى و رسیدن بـه کـمـالات انـسـانى که مهم ترین هدف خلقت انسان از دیدگاه اسلام است ، همواره محتاج راهنمایان و پیشوایانى بوده تا او را در این راه دست گیرند و راه نمایند تا راه را از چاه بـاز شـنـاسـد، و هم به شیوه درست و هم در کم ترین زمان به هدف نزدیک شود؛ چه عمر آدمـى ظـرفـیـت تـجـربـه هـمـه شـیـوه هـا را نـدارد. بنابراین خداوند پیامبران را برای مردم فرستاد و پس از حضرت محمد(ص) ختمی مرتبت دروازه های هدایت به روی بشر بسته نشد بلکه هدایت از نبوت به امامت و ولایت رسید.
از مـهـم تـریـن اصـول اسـلام ، ((ولایـت )) است . ولایت به معناى پذیرفتن رهبرى پیشواى الهـى و نیز اعتقاد به این که امامان معصوم پس از پیامبر اسلام (ص ) از سوى خداوند بر مـردم ولایـت دارنـد. نـظـام سـیـاسـى اسلام و شیوه حکومتى دین بر پایه ولایت است و ملاک مـسـلمـانـى پـس از اطـاعـت از رسـول خـدا(ص ) ولایت پذیرى است . بشر براى پیمودن راه سـعـادت چـاره اى جـز تـبـعـیـت و پـیـروى از فرامین راهنمایان الهى ندارد بدین جهت هرگاه مـسلمانان حول محور ولایت جمع شده و تابع بى و چون و چراى ولایت بوده اند پیروزى و سـعادت دنیا و آخرت را کسب نموده اند.
مسلمین باید نسبت به یکدیگر ولایت داشته باشند یا ولاء یکدیگر را داشته باشند، مقصود این است که روح ایشان به یکدیگر نزدیک باشد و روابط اجتماعى شان با یکدیگر روابط نزدیک باشد.
ولایت جزء لاینفک زندگى جمعى است . از آنجا که اراده خداوند بـر ایـن تـعـلق گـرفـته که جهان را با واسطه اداره کند، چنان که قرآن به این واسطه اشاره کرده و مى فرماید: ((قسم به تدبیر کنندگان امر)).
در نـتـیجه امام (ع ) یکى از بزرگترین واسطه هاى فیض الهى در عالم تکوین و تشریع اسـت . بنابراین ، امام مرکز و محور جهان هستى ، مبیّن ، مفسّر و زبان گویاى پیامبر(ص ) در مـورد شـریعت است و بر عالم تکوین و تشریع ولایت دارد.
یـکـى از شئون امامت در اعتقاد شیعى ، به ولایت معنوى و باطنى امامان باز مى گردد. اعتقاد بـه امـامـت ، یـعـنـى اعـتـقـاد بـه وجـود انـسـان کـامـلى کـه حـامـل مـعـنـویـت کلى انسانیت و قطب و محور عالم امکان است . بر این اساس ، هیچ زمانى ممکن نیست که زمین از حجت حق و وجود انسان کامل خالى باشد.
ولایـت مـعنوى و یا ولایت طریقت ، یعنى این جهت که آنها به واسطه پیمودن صراط قرب و رسـیـدن بـه جـایـى کـه وجـودشـان یـک وجـود حـقـانـى اسـت و بـاطـن شـریـعـت را بـه حـد کـمـال دارا مـى بـاشند و معنویت انسانى که خود حقیقتى است ، در آنها متمرکز و آنها با این جـهـت قـافـله سـالار مـعـنـویـات و مـربـى مـعـنـوى بـشـر و مـسـلط بـر ضمائر و شاهد بر اعـمـال بـشـر و حـجـت بـر زمـان و قـطـب دوران مـى بـاشـنـد و زمـیـن هـیـچ گـاه از ولىّ کـه حامل چنین معنویتى باشد خالى نیست .
ولایـت تـشـریـعـى امـام ، بـه مـعـنـاى فـرمـانـروایـى او بـر جامعه و حق تصرف در جان و مـال مـردم لزوم اطـاعـت او مـى بـاشـد. امـامـان از ویـژگـى عـصـمـت بـرخـوردارنـد و جـهـل بـه سـاحـت وجـود آنـان راه نـدارد و بـاطـن آنـان ، مـنـزلگاه الهام هاى غیبى است . این ویژگى ها، ولایتى با خود مى آورد که آن را ولایت تشریعى مى گویند.
به گفته علامه طباطبایی، ولایت بهمعنای نصرت و یاری نبوده، بلکه بهمعنای سرپرستی و مالکیت تدبیر است. این معنا، معنایی عمومی است و در تمامی مشتقات آن جریان دارد. از نظر وی، ولایت عبارت است از یک نوع قرب و نزدیکی که موجب نوع خاصی از حق تصرف و مالکیت تدبیر میشود. آیت الله جوادی آملی، معنای اصلی ولایت را قرب و نزدیکی و لازمه آن را تصدی و سرپرستی امور یا نصرت و محبت دانسته است. از نظر فَخْرُالدّین طُریحی، صاحب مجمع البحرین، وَلایت به تدبیر و قدرت و فعل اشاره دارد و بهمعنای محبت اهل بیت و پیروانشان، امتثال اوامر و نواهی آنان و تأسی به آنها در رفتار و اخلاق است.
آیات متعددی در قرآن مانند آیه ۲۵۷ سوره بقره، آیه ۷ سوره اعراف، آیه ۶۸ سوره آل عمران، آیه ۱۱ سوره محمد، آیه ۴۰ سوره انفال آیه ۲۲ سوره حج، آیه ۴ سوره تحریم و آیه ۱۱ سوره رعد به سرپرستی و متولی بودن خداوند در جهان اشاره کردهاند.
بسیاری از علمای شیعه معتقدند که خلافت انسان بر روی زمین به این معناست که انسان نمونه صفات و اسماء الهی شود و ولایتی که مخصوص خداوند است به انسان واگذار شود. این ولایت شرایطی دارد که فقط برخی از انسانها میتوانند به این مقام برسند. با توجه به اختصاص ولایت به خداوند، هیچ گونه ولایتی برای غیر خداوند ثابت نیست مگر ولایتی که خداوند اجازه داده باشد. بنابراین ولایت انسان ولایت عرضی است که در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است. قرآن کریم اطاعت از پیامبران و اولی الامر را اطاعت از خداوند عنوان کرده است؛ زیرا آنها به اذن خداوند ولایت دارند. بر این اساس، چون نفس ولایت خداوند و اطاعت از او واجب است پس اطاعت از سرپرستانی که خداوند مشخص کرده است نیز واجب است.
در واقع ولایت فقیه ولایتِ مدیریتی بر جامعه اسلامی است که به منظور اجرای احکام و تحقق ارزشهای دینی در راستای تحقق اهداف همه پیامبران الهی در فقه مطرح شده است.
ولایت همان مقام اولى به نفس بودن بر افراد و مدیریت همه شئون جامعه براساس قانون الهى و دور ساختن قدرت و حکومت طاغوتیان و نابودى سلطه مستکبران از صحنه عالم است . ولایـت کـلیـد اجـراى هـمـه احکام و ولى دلیل و هدایت کننده بر همه قوانین الهى است . ولایـت مـهـمـتـر از هـمـه فـرائض و اصـل ریـشـه هـمـه واجـبـات و در راءس هـمـه فـضـایـل اسـت . ولایـت پـذیـرى مـحـور یـکـدسـت مـانـدن و عـامـل انـسـجام امت است . کسانى که از ولایت پذیرى امام حق پیروى نکنند و حق را رها کرده و بر گرد ولایت باطل جمع شوند، از امت محمد(ص ) بیرون اند و مسلمان نیستند.