فاطمه مداح نظری - موقعیت و شرایط جغرافیایی نقش مهم و تعیین کنندهای در شکل دادن تجارت، اقتصاد و اوضاع اجتماعی خلیج فارس داشته است. این دریای نیم بسته از نظر وضع طبیعی و اقتصادی و موقعیت نظامی و سیاسی دارای ارزش بسزایی است.
همان طور که حیات اقتصادی و اجتماعی بین النهرین به دو شاهرگ آبی آن یعنی دجله و فرات وابسته است و همان گونه که رود نیل نقش اصلی و کلیدی را در تاریخ مصر بازی می کند، به همان نسبت خلیج فارس را میتوان گلوگاه مهم و حیاتی تاریخ و تمدن و اقتصاد ایران دانست این دریای کوچک و زرخیز در طول هزاران سال همچون سفره ای پر نعمت آغوش خود را بر ایرانیان و دیگر ملل مجاور باز کرده تا ساکنان سواحل آن از ذخایر متنوع و گوناگونش بهره مند شوند.
آبراه خلیج فارس و درآمدهای اقتصادی آن در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود سهم عمده ای در رونق بازار معیشتی ایران و ممالک همجوار داشته است و در حال حاضر نیز بخش اعظم درآمد کشورهای حاشیه آن از فروش فرآورده های متنوع خلیج فارس به دست می آید و از این نظر منبع اصلی درآمد این کشورها محسوب می شود. اهمیت این آبراه در صحنه سیاسی و اقتصادی جهان تنها به دلیل وجود ذخایر طبیعی آن نیست بلکه عامل موقعیت جغرافیایی آن است خلیج فارس در قلب خاورمیانه مرکز دنیای قدیم قرار دارد و از این نظر حساس ترین نقطه دنیای قدیم و جدید محسوب می شود و هر گونه تحولی که بر اثر عوامل بیرونی و درونی در این منطقه شکل گیرد کم وبیش پیامدهایی برای قاره های آسیا و اروپا و آفریقا خواهد داشت.
نقش کانونی این منطقه در تحولات سیاسی و اجتماعی خاورمیانه موقعیت ویژه ای به آن بخشیده و موجب گردیده تا مطالعات و تحقیقات متنوع و بیشماری در موضوعات مرتبط با خلیج فارس به انجام رسد.خلیج فارس نامی به بلندای تاریخ دارد ، آبراهی که همراه و پیوسته با تحولات تاریخی و سیاسی ایران بوده ونیزمانده است. ایرانیان باستان در متون دینی و مذهبی خود که اوستا باشد در باور خود خلیج فارس را به گونه ای خاص تعریف کرده بودند. از نظر ایرانیان دنیا به هفت اقلیم تقسیم می شده است که ایرانشهر در اقلیم چهارم قرار داشت.
مجتبی محمدی، کارشناس میراث فرهنگی در مطلبی آورده است: در اوستا از دریایی به نام فراخکرد نام برده شده است که خونیروس یا همان ایرانشهر را احاطه کرده است. فراخکرد همان خلیج فارس است. با بررسی متون تاریخی و جغرافیایی می توان به اطلاعاتی دست یافت که جغرافی دانان کهن خلیج فارس را با این نام می شناخته اند. کهن ترین نامی که از خلیج فارس بر جای مانده است ، نامی است که آشوریان پیش از ورود نژاد آریا به فلات ایران بر این دریا گذاشته اند. در کتیبه های کهن آشوری از این دریا به نام « نرمرتو» به معنی رود تلخ یاد شده است. در کتیبه ای دیگر که از داریوش کبیر در تنگه سوئز یافته اند در بیان صدور دستور داریوش برای حفر ترعه سوئز « دریایی که از پارس می آید» ذکر شده است. به روزگار ساسانیان این خلیج را دریای پارس می گفته اند. علاوه بر این هرودوت مورخ یونانی از دریایی به نام « اریتره» نام می برد که بر اقیانوس هند و بحر عمان و خلیج فارس اطلاق می گردد. استرابون جغرافی دان معروف یونانی که تا نیمه اول قرن اول میلادی می زیسته است اصطلاح « پریسکون کاای تاس » را برای خلیج فارس به کار برده است.
بطلمیوس عالم و جغرافی دان معروف یونانی نیز از خلیج فارس با نام « پرسیکوس سینوس » یاد کرده است. بعدها در دوران اسلامی جغرافی دانان و مورخان مسلمان از بطلمیوس استفاده کردند و نام خلیج فارس با نام « بحر الفارسی » یا « بحر فارس » در متون کلاسیک جغرافیایی آنان منعکس شد . نام خلیج فارس در میان معروفترین مورخان و جغرافی دانان اسلامی دست به دست می شد تا بدانجا که در دوره قاجار خلیج فارس را دریای بوشهر نیز می نامیدند.
خلیج فارس از بدو پیدایش محل تلاقی قدرت های سیاسی گوناگون ، فرهنگ ها ، آداب و رسوم و مذاهب مختلف بوده است. شکل گیری تمدن های نخستین در بین النهرین و فلات مرکزی ایران، قدرت های نخستین را از اکد ، سومر ، ایلام ، آشور ، بابل ، مادها و هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان همه را متوجه اهمیت خلیج فارس و نقش ارتباطی و استراتژیکی آن بعنوان آبراهی تعیین کننده در معادلات سیاسی، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی تبدیل نموده بود . در واقع می توان اینگونه گفت که پنج هزار سال جنگ و ستیز در گاهواره تمدن که همان خلیج فارس است در جریان بوده است.
خلیج فارس محل نزاع ، تعامل و داد و ستد های فرهنگی کهنی است که قرن ها و هزاره ها از آن می گذرد. حکومت های باستانی و نخستین در ایران از همان ابتدا به نقش خلیج فارس در بهره برداری های نظامی و سیاسی پی برده بودند و در صدد ایجاد بنادر و یا مرمت و احیاء بنادر و جزایر موجود با هدف برتری دریایی ایران و بهبود اقتصاد تجاری این سرزمین برآمدند. خط و مشی سیاسی و اقتصادی حکمرانان مسلط بر مرز و بوم ایران اینگونه ایجاب میکرد که خلیج فارس علاوه بر جنبه ارتباطی و اقتصادی بعنوان سر حدات جنوبی ایران برخوردار از یک نقش امنیتی و استراتژیک باشد. از همین روی نیز خلیج فارس به عنوان یک دریای مهم نقش ویژه ای در معادلات قدرت ها در ایران ایفا نمود، تا بدانجا که شدت و ضعف حاکمیت ها و آمدن و رفتن سلسله های گوناگون بر جایگاه سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خلیج فارس نیز تأثیر گذار بود.
مدارک باستان شناختی و منابع مکتوب نشان از حضور ایلامیها ، هخامنشیان ، سلوکیان در بازرگانی دریایی خلیج فارس دارد. این روند در دوره اشکانیان و ساسانیان به اوج شکوفایی خود می رسد. گواه این ادعا داده های باستان شناختی به دست آمده از محوطه های ساحلی خلیج فارس است. بررسی مدارک نوشتاری و باستان شناختی نشان دهنده تسلط اشکانیان و ساسانیان بر خلیج فارس است به طوری که مطالعه مواد فرهنگی و باستان شناسی به دست آمده از محوطه های اشکانی و ساسانی کرانه های شمالی و جنوبی خلیج فارس این ارتباط نزدیک را ثابت میکند.
جایگاه خلیج فارس به عنوان یک آبراه مهم و تعیین کننده در دوران اسلامی تا به معاصر نیز جایگاهی بس مهم و تأثیرگذار بوده است. نواحی کرانه ای خلیج فارس زادگاه گونه ای خاص از تمدن ساحلی است که از رأس مسندم در دریای عمان و چابهار آغاز تا به سیراف و قشم و کیش و هرموز و ریشهر و سی نیز و مهرویان و جنابه و شوش و اروند رود می رسد. بنادر مهم این آبراه هر کدام به فراخور زمان نقشی محوری در مبادلات اقتصادی و فرهنگی ایران ایفا کردهاند و به عبارت بهتر بندری به مانند بوشهر همواره در خلیج فارس پیشانی فرهنگی و اقتصادی ایران در اداور گوناگون تاریخی به ویژه دوران معاصر بوده اند. آثار تمدنی مکشوفه در خلیج فارس گواهی است بر دیرینگی فرهنگ و تمدن ایرانی در این منطقه که پیوستگی تام و تمام آن را با هویت ایرانیان نشان می دهد.
ایرج افشار سیستانی مورخ و ایران شناس می گوید: آثار باستانی برجای مانده از شهرهای كرانه خلیج فارس بیانگر وجود فرهنگی به قدمت 8 هزار سال در كرانههای این دریا دارد و نام خلیج فارس در دوران امپراتوری پارس شهرت جهانی یافته است.
افشار سیستانی كه پدر خلیج فارس شناسی لقب گرفته است افزود: در نیمه نخست سده 21 میلادی با كاهش اندوختههای سرزمینهای دیگر از جمله آلاسكا و دریای شمال بر جایگاه راهبردی و اقتصادی منطقه خلیج فارس افزوده شد.
وی تصریح كرد: سازه های بنیادی كه از دیرباز توجه كشورهای استعمارگر جهان را به این دریا كشیده است، جایگاه استراتژیك یا اكونومیك آن بوده كه انگیزه ای شد تا كشورهای اروپایی در جستجوی سودهای كلان و رخنه در سرزمینهای شرقی به این منطقه سرازیر شوند.
این مورخ برجسته كشورمان معتقد است كه خلیج فارس از روزگاران كهن دروازه ی اصلی ورود و خروج فرهنگ ،تمدن ، اقتصاد و سیاست ایران بوده و بالندگی دولت مركزی ایران، همواره به حضور توانمند سیاسی در جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و جایگاهی برای چالش ریشه ای با قدرتهای سیاسی استعماری شده است.
وی گفت: نام های جغرافیایی بخشی از تاریخ، جغرافیا، اساطیر، فرهنگ و آیین های یك ملت هستند با نگاهبانی از آنها همچون نگهداری از آثار باستانی به عنوان اندوختهها و میراث انسانی بایسته است.
وی تاكید كرد: بنابراین هرگونه تغییر نام های تاریخی كهن همانند ویران ساختن آثار باستانی، گام های نكوهیده است.
پدر خلیج فارس شناسی می گوید: آرتور ویلسن تاریخ نگار انگلیسی بر این باور بود كه هیچ آبراهی چه در گذشته و چه امروز برای تاریخ و جغرافی دانان، پژوهشگران و جهانگردان، اهمیتی بیشتر از خلیج فارس نداشته است و این آبراه از هزاران سال پیش از هویت ایرانی برخوردار بوده است.
افشار سیستانی اضافه كرد: از دوران پیش از امپراتوری پارسی ، تاریخ و فرهنگ شفاهی نشان میدهد كه ایرانیان پیش از هخامنش نیز آبهای جنوب ایران را ' دریای جم '، 'دریایی ایران ' و ' دریای پارس ' میگفتند و حتی در سفرنامه فیثاغورس نیز نام ' دریای پارسی ' نوشته شده است.
وی با تشریح دلایل تاریخی و مستند از اصالت نام خلیج فارس گفت: نوشته ی دیگر این دوران، سنگ نوشته های داریوش بزرگ در مصر است كه یكی از آنها درباره كندن ' كانال نیل ' یا ' كانال سوئز' از سده پنج پیش از میلاد می باشد.
افشار سیستانی خاطرنشان كرد: جغرافی دانان و جهانگردان بسیاری از جمله ' تالس ملیتی' ، 'آناكسی ماندر '، 'هرودوت '، تزیاس'، 'گزنوفون ' و 'بطلمیوس ' به گونه ای به نام خلیج فارس اشاره نموده اند.
وی اضافه كرد: واژگان پارس، دریای پارس و خلیج فارس در زبان های جهان به گونههایی چون در عربی 'خلیج الفارسی'، در انگلیسی ' پرشین گلف'، در چینی ' بوشی وان '، به اسپانیایی ، پرتغالی و ایتالیایی ' گلفو پرسیكو' و در یونانی 'پرسیكوس سینوس ' نامیده است.
این مورخ و ایران شناس می گوید: در آغاز دوران اسلامی، دانشمندان عرب، آبهای جنوب ایران را به ' بحر فارس' مینامیدند و در پاسداری از این نام كوشش داشتند.
او افزود: ژوزه مانوئل گارسیا استاد و عضو جامعه جغرافیایی پرتغال ، در مقاله ی پژوهشی نوشته است كه ترسیم نخستین نقشه ها به روش تازه به سال 1501 میلادی بازمی گردد و از آن زمان تاكنون همواره نام این دریا در نوشتهها و اسناد رسمی و غیر پرتغالی خلیج فارس آمده است.
افشار خاطرنشان كرد: پس از پرتغالی ها ، هلندیها در خلیج فارس حضور داشتند و در تمامی نامهنگاریهای این دوره همواره از نام درست خلیجفارس بهرهگیری شده است.
وی گفت: به هر حال سند های موجود در كتابخانهها و آرشیوهای جهان از جمله اسكندریه، قاهره، كلیسای سنت پیتر واتیكان و 30 هزار لوح گلی پرسپولیس نشان میدهد كه واژه خلیج فارس از آغاز تمدن در همه منابع وجود داشته است.
وی افزود: تمامی سازمان های جهانی از جمله سازمان ملل متحد از نخستین روزهای گشایش ، همواره نام درست خلیج فارس را به كار برده اند.
وی گفت: بر این اساس دهم اردیبهشت ماه روزی است كه پرتغالی ها از تنگه استراتژیك هرمز بیرون رانده شدند در سالنمای ایران ' روز ملی خلیج فارس ' نام گرفته است.
این مورخ در پایان یادآور شد: آنچه مسلم است خلیج فارس تا ابد خلیج فارس خواهد ماند و شیطنت كشورهای بیگانه هم مدتی ادامه خواهد یافت و سرانجام ناچار خواهند شد ، منطقه خلیج فارس را ترك كنند و آنگاه كشور های منطقه باید با هم زندگی كنند.
وی تاكید كرد: پس چه بهتر كشورهای كناره خلیج فارس با دادن دست دوستی به ایران بزرگ و توانمند و صلح جو ، دشمنی و كدورت ها را از میان ببرند و با همدلی با نگرش به سرچشمه های كلان اقتصادی خود، به قدرتی جهانی تبدیل شوند.
ایرج افشار سیستانی جامعه شناس و ایران شناس ،متولد سال 1319 در زابل است كه تاكنون 12 بزرگداشت ملی برای این چهره نامی برگزار شده است.
افشار سیستانی كه به پدر خلیج فارس شناسی لقب گرفته تاكنون 120 عنوان كتاب را به رشته تحریر درآورده است و برای نگارش این كتابها كه اغلب در زمینه تاریخ جوامع و ایران شناسی است، سفرهای میدانی به آمریكای شمالی، كاندا، هندوستان، ایتالیا، انگلستان، تایلند و سنگاپور داشته است.
' دانشنامه آیین ها، جشن ها و هنرهای مردم ایران ' تازه ترین كتاب افشار سیستانی است.
اهمیت این منطقه در یکصد سال اخیر به علت کشف منابع عظیم انرژی در مناطق حاشیه آن, به گونه ای چشمگیر افزایش یافته و آن را در ردیف حلقه های زنجیر استراتژیک دنیا درآورده است.این منطقه در طول تاریخ به لحاظ پیشرفتگی به طرف فارس, تسلط و حاکمیت حکومتهای ایرانی برآن, همچنین طول و گسترش سواحل ایران در کنار آن به نام "خلیج فارس" معروف بوده است. هرچند گاه گاهی از طرف برخی از نویسندگان وابسته غربی با نیات استعماری و تنها به قصد ایجاد تنش در منطقه, مطالبی مبنی بر عربی بودن این خلیج نوشته شده است. ولی باید توجه داشت که فارسی بودن این خلیج و تعلق آبهای نیلگون آن به سرزمین فارس, سابقه ای چندین هزار ساله دارد و تمامی اسناد و مدارک معتبر تاریخی و جغرافیایی جهان در قبل و بعد از میلادـ از یونانی و ایرانی گرفته تا عربی و غربی ـ گواه صادقی بر این مدعاست.
ایرانیان از قدیمیترین اقوامی هستند که در اطراف دریای فارس ساکن شده اند. اگر چه در کتیبه های سومری و آشوری نام این خلیج بصورت نارمرتو آمده است، اما از زمان استقرار ایرانیان در این سرزمین، تا به امروز نام این خلیج همواره «خلیج فارس» بوده است؛ این امر را همه منابع باستانی و کتب تاریخی و جغرافیایی تایید میکنند. در نتیجه میتوان گفت استفاده از عناوین جعلی به جای نام خلیج فارس که در سالهای اخیر توسط کشورهای عربی همسایه صورت گرفته است، بیشتر بدلیل حفظ منافع نفتی خود در این آبراه میباشد و از طرفی تاییدی بر تلاشهای استعمارگرانه غرب در این ناحیه استراتژیک جهان است که همواره بعنوان آبهای آزاد و گرم و سرانجام، منطقه نفت خیز خاورمیانه مطرح شده است.