گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1403/02/16 12:28
شناسه : 408012
فاطمه مداح نظری - موقعیت و شرایط جغرافیایی نقش مهم و تعیین ‏کننده‌ای در شکل دادن تجارت، اقتصاد و اوضاع اجتماعی خلیج فارس ‏داشته است. این دریای نیم بسته از نظر وضع طبیعی و اقتصادی و ‏موقعیت نظامی و سیاسی دارای ارزش بسزایی است.‏
همان طور که حیات اقتصادی و اجتماعی بین النهرین به دو شاهرگ ‏آبی آن یعنی دجله و فرات وابسته است و همان گونه که رود نیل نقش ‏اصلی و کلیدی را در تاریخ مصر بازی می کند، به همان نسبت خلیج ‏فارس را می‌توان گلوگاه مهم و حیاتی تاریخ و تمدن و اقتصاد ایران ‏دانست این دریای کوچک و زرخیز در طول هزاران سال همچون سفره ‏ای پر نعمت آغوش خود را بر ایرانیان و دیگر ملل مجاور باز کرده تا ‏ساکنان سواحل آن از ذخایر متنوع و گوناگونش بهره مند شوند.‏
آبراه خلیج فارس و درآمدهای اقتصادی آن در طول تاریخ پرفراز و ‏نشیب خود سهم عمده ای در رونق بازار معیشتی ایران و ممالک ‏همجوار داشته است و در حال حاضر نیز بخش اعظم درآمد کشورهای ‏حاشیه آن از فروش فرآورده های متنوع خلیج فارس به دست می آید و ‏از این نظر منبع اصلی درآمد این کشورها محسوب می شود. اهمیت ‏این آبراه در صحنه سیاسی و اقتصادی جهان تنها به دلیل وجود ذخایر ‏طبیعی آن نیست بلکه عامل موقعیت جغرافیایی آن است خلیج فارس در ‏قلب خاورمیانه مرکز دنیای قدیم قرار دارد و از این نظر حساس ترین ‏نقطه دنیای قدیم و جدید محسوب می شود و هر گونه تحولی که بر اثر ‏عوامل بیرونی و درونی در این منطقه شکل گیرد کم وبیش پیامدهایی ‏برای قاره های آسیا و اروپا و آفریقا خواهد داشت.‏

نقش کانونی این منطقه در تحولات سیاسی و اجتماعی خاورمیانه ‏موقعیت ویژه ای به آن بخشیده و موجب گردیده تا مطالعات و تحقیقات ‏متنوع و بیشماری در موضوعات مرتبط با خلیج فارس به انجام ‏رسد.خلیج فارس نامی به بلندای تاریخ دارد ، آبراهی که همراه و ‏پیوسته با تحولات تاریخی و سیاسی ایران بوده ونیزمانده است. ‏ایرانیان باستان در متون دینی و مذهبی خود که اوستا باشد در باور ‏خود خلیج فارس را به گونه ای خاص تعریف کرده بودند. از نظر ‏ایرانیان دنیا به هفت اقلیم تقسیم می شده است که ایرانشهر در اقلیم ‏چهارم قرار داشت.‏
مجتبی محمدی، کارشناس میراث فرهنگی در مطلبی آورده است:  در ‏اوستا از دریایی به نام فراخکرد نام برده شده است که خونیروس یا ‏همان ایرانشهر را احاطه کرده است. فراخکرد همان خلیج فارس است. ‏با بررسی متون تاریخی و جغرافیایی می توان به اطلاعاتی دست یافت ‏که جغرافی دانان کهن خلیج فارس را با این نام می شناخته اند. کهن ‏ترین نامی که از خلیج فارس بر جای مانده است ، نامی است که ‏آشوریان پیش از ورود نژاد آریا به فلات ایران بر این دریا گذاشته اند. ‏در کتیبه های کهن آشوری از این دریا به نام « نرمرتو» به معنی رود ‏تلخ یاد شده است.  در کتیبه ای دیگر که از داریوش کبیر در تنگه ‏سوئز یافته اند در بیان صدور دستور داریوش برای حفر ترعه سوئز « ‏دریایی که از پارس می آید» ذکر شده است. به روزگار ساسانیان این ‏خلیج را دریای پارس می گفته اند. علاوه بر این هرودوت مورخ ‏یونانی از دریایی به نام « اریتره» نام می برد که بر اقیانوس هند و ‏بحر عمان و خلیج فارس اطلاق می گردد.  استرابون جغرافی دان ‏معروف یونانی که تا نیمه اول قرن اول میلادی می زیسته است ‏اصطلاح « پریسکون کاای تاس » را برای خلیج فارس به کار برده ‏است.‏
بطلمیوس عالم و جغرافی دان معروف یونانی نیز از خلیج فارس با نام ‏‏« پرسیکوس سینوس » یاد کرده است. بعدها در دوران اسلامی ‏جغرافی دانان و مورخان مسلمان از بطلمیوس استفاده کردند و نام ‏خلیج فارس با نام « بحر الفارسی » یا « بحر فارس » در متون ‏کلاسیک جغرافیایی آنان منعکس شد . نام خلیج فارس  در میان ‏معروفترین مورخان و جغرافی دانان اسلامی دست به دست می شد تا ‏بدانجا که در دوره قاجار خلیج فارس را دریای بوشهر نیز می نامیدند.  ‏
خلیج فارس از بدو پیدایش محل تلاقی قدرت های سیاسی گوناگون ، ‏فرهنگ ها ، آداب و رسوم و مذاهب مختلف بوده است. شکل گیری ‏تمدن های نخستین در بین النهرین و فلات مرکزی ایران،  قدرت های ‏نخستین را از اکد ، سومر ، ایلام ، آشور ، بابل ، مادها و هخامنشیان ‏و اشکانیان و ساسانیان همه را متوجه اهمیت خلیج فارس و نقش ‏ارتباطی و استراتژیکی آن بعنوان آبراهی تعیین کننده در معادلات ‏سیاسی، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی تبدیل نموده بود . در واقع می ‏توان اینگونه گفت که پنج هزار سال جنگ و ستیز در گاهواره تمدن که ‏همان خلیج فارس است در جریان بوده است.‏
خلیج فارس محل نزاع ، تعامل و داد و ستد های فرهنگی کهنی است ‏که قرن ها و هزاره ها از آن می گذرد. حکومت های باستانی و ‏نخستین در ایران از همان ابتدا به نقش خلیج فارس در بهره برداری ‏های نظامی و سیاسی پی برده بودند و در صدد ایجاد بنادر و یا مرمت ‏و احیاء بنادر و جزایر موجود با هدف برتری دریایی ایران و بهبود ‏اقتصاد تجاری این سرزمین برآمدند. خط و مشی سیاسی و اقتصادی ‏حکمرانان مسلط بر مرز و بوم ایران اینگونه ایجاب می‌کرد که خلیج ‏فارس علاوه بر جنبه ارتباطی و اقتصادی بعنوان سر حدات جنوبی ‏ایران برخوردار از یک نقش امنیتی و استراتژیک باشد. از همین روی ‏نیز خلیج فارس به عنوان یک دریای مهم نقش ویژه ای در معادلات ‏قدرت ها در ایران ایفا نمود، تا بدانجا که شدت و ضعف حاکمیت ها و ‏آمدن و رفتن سلسله های گوناگون بر جایگاه سیاسی ، اقتصادی ، ‏اجتماعی و فرهنگی خلیج فارس نیز تأثیر گذار بود.‏
مدارک باستان شناختی و منابع مکتوب نشان از حضور ایلامی‌ها ، ‏هخامنشیان ، سلوکیان در بازرگانی دریایی خلیج فارس دارد. این روند ‏در دوره اشکانیان و ساسانیان به اوج شکوفایی خود می رسد. گواه ‏این ادعا داده های باستان شناختی به دست آمده از محوطه های ساحلی ‏خلیج فارس است. بررسی مدارک نوشتاری و باستان شناختی نشان ‏دهنده تسلط اشکانیان و ساسانیان بر خلیج فارس است به طوری که ‏مطالعه مواد فرهنگی و باستان شناسی به دست آمده از محوطه های ‏اشکانی و ساسانی کرانه های شمالی و جنوبی خلیج فارس این ارتباط ‏نزدیک را ثابت می‌کند.‏
جایگاه خلیج فارس به عنوان یک آبراه مهم و تعیین کننده در دوران ‏اسلامی تا به معاصر نیز جایگاهی بس مهم و تأثیرگذار بوده است. ‏نواحی کرانه ای خلیج فارس زادگاه گونه ای خاص از تمدن ساحلی ‏است که از رأس مسندم در دریای عمان و چابهار آغاز تا به سیراف و ‏قشم و کیش و هرموز و ریشهر و سی نیز و مهرویان و جنابه و ‏شوش و اروند رود می رسد. بنادر مهم این آبراه هر کدام به فراخور ‏زمان نقشی محوری در مبادلات اقتصادی و فرهنگی ایران ایفا کرده‌اند ‏و به عبارت بهتر بندری به مانند بوشهر همواره در خلیج فارس ‏پیشانی فرهنگی و اقتصادی ایران در اداور گوناگون تاریخی به ویژه ‏دوران معاصر بوده اند. آثار تمدنی مکشوفه در خلیج فارس گواهی ‏است بر دیرینگی فرهنگ و تمدن ایرانی در این منطقه که پیوستگی تام ‏و تمام آن را با هویت ایرانیان نشان می دهد.‏
ایرج افشار سیستانی مورخ و ایران شناس می گوید: آثار باستانی ‏برجای مانده از شهرهای كرانه خلیج فارس بیانگر وجود فرهنگی به ‏قدمت 8 هزار سال در كرانه‌های این دریا دارد و نام خلیج فارس در ‏دوران امپراتوری پارس شهرت جهانی یافته است.‏

افشار سیستانی كه پدر خلیج فارس شناسی لقب گرفته است افزود: در ‏نیمه نخست سده 21 میلادی با كاهش اندوخته‌های سرزمین‌های دیگر ‏از جمله آلاسكا و دریای شمال بر جایگاه راهبردی و اقتصادی منطقه ‏خلیج فارس افزوده شد.‏
وی تصریح كرد: سازه های بنیادی كه از دیرباز توجه كشورهای ‏استعمارگر جهان را به این دریا كشیده است، جایگاه استراتژیك یا ‏اكونومیك آن بوده كه انگیزه ای شد تا كشورهای اروپایی در جستجوی ‏سودهای كلان و رخنه در سرزمین‌های شرقی به این منطقه سرازیر ‏شوند.‏
این مورخ برجسته كشورمان معتقد است كه خلیج فارس از روزگاران ‏كهن دروازه ی اصلی ورود و خروج فرهنگ ،تمدن ، اقتصاد و ‏سیاست ایران بوده و بالندگی دولت مركزی ایران، همواره به حضور ‏توانمند سیاسی در جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و جایگاهی ‏برای چالش ریشه ای با قدرت‌های سیاسی استعماری شده است.‏
وی گفت: نام های جغرافیایی بخشی از تاریخ، جغرافیا، اساطیر، ‏فرهنگ و آیین های یك ملت هستند با نگاهبانی از آنها همچون ‏نگهداری از آثار باستانی به عنوان اندوخته‌ها و میراث انسانی بایسته ‏است.‏
وی تاكید كرد: بنابراین هرگونه تغییر نام های تاریخی كهن همانند ‏ویران ساختن آثار باستانی، گام های نكوهیده است.‏
پدر خلیج فارس شناسی می گوید: آرتور ویلسن تاریخ نگار انگلیسی بر ‏این باور بود كه هیچ آبراهی چه در گذشته و چه امروز برای تاریخ و ‏جغرافی دانان، پژوهشگران و جهانگردان، اهمیتی بیشتر از خلیج ‏فارس نداشته است و این آبراه از هزاران سال پیش از هویت ایرانی ‏برخوردار بوده است.‏
افشار سیستانی اضافه كرد: از دوران پیش از امپراتوری پارسی ، ‏تاریخ و فرهنگ شفاهی نشان می‌دهد كه ایرانیان پیش از هخامنش نیز ‏آب‌های جنوب ایران را ' دریای جم '، 'دریایی ایران ' و ' دریای پارس ‏‏' می‌گفتند و حتی در سفرنامه فیثاغورس نیز نام ' دریای پارسی ' ‏نوشته شده است.‏
وی با تشریح دلایل تاریخی و مستند از اصالت نام خلیج فارس گفت: ‏نوشته ی دیگر این دوران، سنگ نوشته های داریوش بزرگ در مصر ‏است كه یكی از آنها درباره كندن ' كانال نیل ' یا ' كانال سوئز' از سده ‏پنج پیش از میلاد می باشد.‏
افشار سیستانی خاطرنشان كرد: جغرافی دانان و جهانگردان بسیاری از ‏جمله ' تالس ملیتی' ، 'آناكسی ماندر '، 'هرودوت '، تزیاس'، 'گزنوفون ‏‏' و 'بطلمیوس ' به گونه ای به نام خلیج فارس اشاره نموده اند.‏
وی اضافه كرد: واژگان پارس، دریای پارس و خلیج فارس در زبان ‏های جهان به گونه‌هایی چون در عربی 'خلیج الفارسی'، در انگلیسی ' ‏پرشین گلف'، در چینی ' بوشی وان '، به اسپانیایی ، پرتغالی و ‏ایتالیایی ' گلفو پرسیكو' و در یونانی 'پرسیكوس سینوس ' نامیده است.‏
این مورخ و ایران شناس می گوید: در آغاز دوران اسلامی، دانشمندان ‏عرب، آب‌های جنوب ایران را به ' بحر فارس' می‌نامیدند و در ‏پاسداری از این نام كوشش داشتند.‏
او افزود: ژوزه مانوئل گارسیا استاد و عضو جامعه جغرافیایی پرتغال ، ‏در مقاله ی پژوهشی نوشته است كه ترسیم نخستین نقشه ها به روش ‏تازه به سال 1501 میلادی بازمی گردد و از آن زمان تاكنون همواره ‏نام این دریا در نوشته‌ها و اسناد رسمی و غیر پرتغالی خلیج فارس ‏آمده است.‏
افشار خاطرنشان كرد: پس از پرتغالی ها ، هلندیها در خلیج فارس ‏حضور داشتند و در تمامی نامه‌نگاری‌های این دوره همواره از نام ‏درست خلیج‌فارس بهره‌گیری شده است.‏
وی گفت: به هر حال سند های موجود در كتابخانه‌ها و آرشیوهای ‏جهان از جمله اسكندریه، قاهره، كلیسای سنت پیتر واتیكان و 30 هزار ‏لوح گلی پرسپولیس نشان می‌دهد كه واژه خلیج فارس از آغاز تمدن ‏در همه منابع وجود داشته است.‏
وی افزود: تمامی سازمان های جهانی از جمله سازمان ملل متحد از ‏نخستین روزهای گشایش ، همواره نام درست خلیج فارس را به كار ‏برده اند.‏
وی گفت: بر این اساس دهم اردیبهشت ماه روزی است كه پرتغالی ها ‏از تنگه استراتژیك هرمز بیرون رانده شدند در سالنمای ایران ' روز ‏ملی خلیج فارس ' نام گرفته است.‏
این مورخ در پایان یادآور شد: آنچه مسلم است خلیج فارس تا ابد خلیج ‏فارس خواهد ماند و شیطنت كشورهای بیگانه هم مدتی ادامه خواهد ‏یافت و سرانجام ناچار خواهند شد ، منطقه خلیج فارس را ترك كنند و ‏آنگاه كشور های منطقه باید با هم زندگی كنند.‏
وی تاكید كرد: پس چه بهتر كشورهای كناره خلیج فارس با دادن دست ‏دوستی به ایران بزرگ و توانمند و صلح جو ، دشمنی و كدورت ها را ‏از میان ببرند و با همدلی با نگرش به سرچشمه های كلان اقتصادی ‏خود، به قدرتی جهانی تبدیل شوند.‏
ایرج افشار سیستانی جامعه شناس و ایران شناس ،متولد سال 1319 ‏در زابل است كه تاكنون 12 بزرگداشت ملی برای این چهره نامی ‏برگزار شده است.‏
افشار سیستانی كه به پدر خلیج فارس شناسی لقب گرفته تاكنون 120 ‏عنوان كتاب را به رشته تحریر درآورده است و برای نگارش این ‏كتابها كه اغلب در زمینه تاریخ جوامع و ایران شناسی است، سفرهای ‏میدانی به آمریكای شمالی، كاندا، هندوستان، ایتالیا، انگلستان، تایلند و ‏سنگاپور داشته است.‏
‏' دانشنامه آیین ها، جشن ها و هنرهای مردم ایران ' تازه ترین كتاب ‏افشار سیستانی است.‏
اهمیت این منطقه در یکصد سال اخیر به علت کشف منابع عظیم انرژی ‏در مناطق حاشیه آن, به گونه ای چشمگیر افزایش یافته و آن را در ‏ردیف حلقه های زنجیر استراتژیک دنیا درآورده است.این منطقه در ‏طول تاریخ به لحاظ پیشرفتگی به طرف فارس, تسلط و حاکمیت ‏حکومتهای ایرانی برآن, همچنین طول و گسترش سواحل ایران در کنار ‏آن به نام "خلیج فارس" معروف بوده است. هرچند گاه گاهی از طرف ‏برخی از نویسندگان وابسته غربی با نیات استعماری و تنها به قصد ‏ایجاد تنش در منطقه, مطالبی مبنی بر عربی بودن این خلیج نوشته شده ‏است. ولی باید توجه داشت که فارسی بودن این خلیج و تعلق آبهای ‏نیلگون آن به سرزمین فارس, سابقه ای چندین هزار ساله دارد و ‏تمامی اسناد و مدارک معتبر تاریخی و جغرافیایی جهان در قبل و بعد از ‏میلادـ از یونانی و ایرانی گرفته تا عربی و غربی ـ گواه صادقی بر این ‏مدعاست.‏
ایرانیان از قدیمیترین اقوامی هستند که در اطراف دریای فارس ساکن ‏شده اند. اگر چه در کتیبه های سومری و آشوری نام این خلیج ‏بصورت نارمرتو آمده است، اما از زمان استقرار ایرانیان در این ‏سرزمین، تا به امروز نام این خلیج همواره «خلیج فارس» بوده است؛ ‏این امر را همه منابع باستانی و کتب تاریخی و جغرافیایی تایید میکنند. ‏در نتیجه میتوان گفت استفاده از عناوین جعلی به جای نام خلیج فارس ‏که در سالهای اخیر توسط کشورهای عربی همسایه صورت گرفته ‏است، بیشتر بدلیل حفظ منافع نفتی خود در این آبراه میباشد و از طرفی ‏تاییدی بر تلاشهای استعمارگرانه غرب در این ناحیه استراتژیک جهان ‏است که همواره بعنوان آبهای آزاد و گرم و سرانجام، منطقه نفت خیز ‏خاورمیانه مطرح شده است.‏

پاسخی بگذارید