در گفتگو با کارشناسان عنوان شد:
فرشته محقق-طبق نتایج سنجش نگرش جوانان در سال ۱۳۹۷، از مهمترین دلایل عدم ازدواج جوانان میتوان به مواردی همچون نیافتن همسر دلخواه، بالابودن هزینه زندگی مشترک، نداشتن شغل، ترس از ازدواج ناموفق، بالا بودن هزینه تشریفات ازدواج، بیاعتمادی به جنس مخالف، مردد بودن در تصمیمگیری، نداشتن انگیزه عاطفی لازم، بالا بودن توقعهای خانوادهها و مخالفت آنها، ترس از مسئولیتهای زندگی، بالابودن سطح انتظار طرف مقابل، محدودیتهای زندگی متاهلی و داشتن برادر یا خواهر بزرگتر مجرد اشاره کرد.از نگاه زنان، مهمترین دلایل عدم ازدواج «نیافتن همسردلخواه، ترس از ازدواج ناموفق، بیاعتمادی به جنس مخالف، بالابودن هزینه زندگی مشترک و نداشتن انگیزه عاطفی لازم» و از نظر مردان نیز «بالابودن هزینه زندگی مشترک، نداشتن شغل، نیافتن همسر دلخواه، بالابودن هزینه تشریفات و ترس از ازدواج ناموفق» است.
این در حالی است که طبق نتایج پیمایش نگرش جوانان پیرامون ازدواج و تشکیل خانواده (۱۳۹۷) از نگاه زنان، مهمترین دلایل عدم ازدواج عواملی مانند «نیافتن همسرِ دلخواه، ترس از ازدواج ناموفق، بیاعتمادی به جنس مخالف، مردد بودن در تصمیمگیری، بالابودن هزینه زندگی مشترک و نداشتن انگیزه عاطفی لازم» و از نظر مردان نیز «بالابودن هزینه زندگی مشترک، نداشتن شغل، نیافتن همسر دلخواه، بالابودن هزینه تشریفات و ترس از ازدواج ناموفق» است.
راهکارهای افزایش تمایل جوانان به ازدواج را به کارشناسان در میان گذاشتیم که در ادامه می خوانید:
اقتصاد، تنها عامل تاخیر در ازدواج جوانان نیست
عباس موسوی مقدم مشاورخانواده درباره ازدواج و طلاق میگوید: با توجه به آمارهای موجود، در سالهای اخیر میزان ازدواج کاهش یافته در حالیکه بر میزان طلاق افزوده شده است. بالارفتن میزان طلاق و پایینآمدن نرخ ازدواج تبدیل به یک بحران شده زیرا از مقدار طبیعی خود خارج شده است.
وی ادامه میدهد: هرچند این بحران (پایینآمدن نرخ ازدواج و بالارفتن نرخ طلاق) در دیگر کشورها هم مشاهده میشود اما در برخی از کشورها مانند اندونزی و مالزی، این مساله به دلیل شرایط خاص آن کشورها از جمله اسلامیبودنشان کمتر مشاهده میشود زیرا در این کشورها طلاق به عنوان یک ننگ شناخته میشود و افراد برای دور بودن از برچسبهای اجتماعی کمتر به طلاق روی میآورند.
وی میافزاید: عموم افکار عمومی ازدواج را با مسایل اقتصادی گره میزنند در حالی که اینگونه نیست زیرا حتی در مناطق برخوردار هم چنین مسایلی مشاهده میشود؛عموم افکار عمومی ازدواج را با مسایل اقتصادی گره میزنند در حالیکه چنین نیست؛ زیرا حتی در مناطق برخوردار نیز چنین مسایلی مشاهده میشود. بنابراین با توجه به اینکه امروزه برخی جوانان نیازهای خود را از راهی غیر از ازدواج تامین میکنند، مساله مهم باید توجه به این ابعاد و ریشهیابی آنها باشد و نه مسایل فقط اقتصادی.
وی می گوید: برای مثال در یک دستهبندی کلی در این زمینه، میتوان به افرادی اشاره کرد که رابطه عاشقانه با یکدیگر دارند و صداقت در روابط آنها مشاهده میشود اما به دلایل مختلف سنی و اقتصادی امکان ازدواج برایشان مهیا نیست؛ یا افرادی که تظاهر به دوست داشتن میکنند؛ افرادی که رابط ضد عاشقانه دارند و اساس کار آنها فریب است؛ یا افرادی که به تعبیر «آنتونی گیدنز» جامعهشناس دارای عشق سیال هستند، یعنی به تعبیری دارای دوستیهای عمیقی هستند اما با یکدیگر ازدواج نکردهاند.
این استاد دانشگاه میافزاید:هر چند آمارها نشان میدهند نگرش جوانان در مورد ازدواج و فرزندآوری تا اندازهای خوب است اما باید این نگرش را به حال خود رها نکرد. بلکه باید با توجه به شرایط و ویژگیهای فرهنگی جوانان، اقدامات موثری انجام داد.
موسوی مقدم تاکید میکند: توجه به نگرشها و فرهنگهای گروههای مختلف جامعه، مهم است و باید متناسب با آنها برنامهریزی کرد؛ در واقع توجه به تنوع نگرشها برای راهبردی و عملیاتی شدن آنها لازم و ضروری بوده و صرف اتخاذ یک سیاست یکپارچه برای عموم مردم پاسخگو نیست.
عالیه جهانبحش استاد دانشگاه بهترین سن برای ازدواج جوانان را بین 22 تا 26 سال دانست و افزود: در این سن فرد شرایط مناسبی دارد که وارد زندگی شود، اما متاسفانه در شرایط کنونی از این سن عبور کردهایم.
وی درخصوص مهمترین موانع پیش روی جوانان برای ازدواج هم گفت: بیش از 70 درصد از جوانانی که ازدواج نمی کنند، مشکلات اقتصادی را مهمترین مانع برای ازدواج خود میدانند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: اگر می خواهیم بحران ازدواج را در جامعه حل کنیم، مسئولین باید به فکر ایجاد اشتغال برای جوانان باشند، چراکه با رفع مشکل اشتغال آنها تا حدودی سایر مشکلات هم خودبخود رفع میشود.
وی تجمل گرایی بسیاری از خانواده ها برای شروع زندگی مشترک زوجین را هم از دیگر عوامل تاخیر در ازدواج جونان دانست و گفت: هرچند بسیاری از خانواده ها می دانند که مشکلات اقتصادی مانع مهم ازدواج فرزندانشان است، اما با این وجود بازهم حاضر نیستند دست از برخی از آداب و رسوم خود بردارند و از تجمل گرایی برای شروع زندگی مشترک آنها دست بکشند.
جهانبخش تصریح کرد: از سوی دیگر طی چند دهه اخیر سطح توقع جوانان هم برای امر ازدواج بالا رفته، بگونه ای که دختر و پسر می خواهند که در همان شروع زندگی مشترک رفاه کامل و همه امکانات زندگی در اختیارشان باشد.
وی رواج فرهنگ داشتن تحصیلات عالیه بین جوانان را از دیگر موانع مهم تاخیر در ازدواج جوانان برشمرد و گفت: داشتن تحصیلات در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری گاها باعث می شود تا حداقل دو تا سه سال در ازدواج جوانان تاخیر ایجاد شود. البته این مسئله بیشتر بین دختران مجرد اتفاق می افتد و برای همین در ترکیب جوانانی که در تجرد قرار دارند، دختران با تحصیلات عالیه بیشتر هستند.
این استاد دانشگاه با تاکید براینکه سیستم آموزشی، رسانه ها و خصوصا صداوسیما باید روی آسان گیری در امر ازدواج جوانان کار کنند، افزود: علیرغم اینکه دانش ازدواج را در فرزندانمان تقویت کرده ایم، اما متاسفانه این دانش به نگرش تبدیل نشده و برای همین اکنون در امر ازدواج آنها مشکل داریم.
وی در ادامه به چرایی بالا بودن آمار طلاق در پنج سال زندگی مشترک جوانان هم اشاره کرد و گفت: جوانان ما درحالی وارد زندگی مشترک می شوند که گاها مهارت های زندگی را کامل آموزش ندیده اند، فرد گرایی در آنها وجود دارد و مسئولیت پذیریشان پایین است.
سارا حق دوست کارشناس ارشد حقوق درخصوص دلایل عدم تمایل پسران به ازدواج اعلام کرد: براساس تحقیقات میدانی به عمل آمده بیش از 70 درصد از پسران بیکاری را عامل اصلی ازدواج نکردن خود عنوان کرده اند. همچنین 54 درصد از جوانان نداشتن مسکن و 30 درصد هم مشکل پیدا کردن فرد مناسب را عامل تاخیر در ازدواج خود دانستهاند. همچنین در این تحقیقات مشخص شده که بیشتر دختران هم پیدا نکردن همسر مناسب را عامل اصلی تاخیر در ازدواجشان دانستهاند.
حق دوست تاکید کرد: یکی از مشکلات اساسی که دربحث ازدواج جوانان داریم این است که فاصله بین بلوغ جنسی جوانان با ازدواج آنها افزایش یافته که وقتی این فاصله زیاد شود، برخی ناهنجاری ها را پیش میآورد.
وی به خلاء ندادن آموزش های لازم به جوانان برای ورود به زندگی مشترک هم اشاره کرد و گفت: نه در مدارس و نه در دانشگاه های ما جوانان آموزش های لازم را برای ورود به زندگی مشترک یاد نمی گیرند. با وجود اینکه ما سالانه به حدود 70 هزار جوان 18 تا 30 ساله در زمینه ازدواج سالم و آسان آموزش هایی می دهیم، اما واقعیت این است که این آموزش ها کافی نیست و نمی توان با آنها نتیجه لازم را گرفت.
این حقوقدان بر لزوم ارائه آموزش های قبل، بعد و حین ازدواج به جوانان تاکید کرد و گفت: همچنین ضروری است که روی هدفمند بودن ازدواج و فرزندآوری هم کار کنیم، چراکه در این حوزه هم اکنون مشکل داریم. برای مثال خانواده ای که از نظر مالی وضعیت مناسبی ندارند، تعداد فرزندان زیاد و خانواده ای که وضعیت خوبی دارند، تعداد فرزندان کمی دارند که این نیز باید اصلاح شود.
این کارشناس ارشد حقوق مشکل اساسی را در پرورش رفتار افراد جامعه دانست و گفت: چندی پیش مدل و سطح رفتار مردم چند کشور موفق دنیا را مورد بررسی و مطالعه قرار دادیم و در این بررسی ها متوجه شدیم که این کشورها از رده های سنی پایه روی کودکان خود سرمایه گذاری کردهاند.
وی افزود: در این بررسی مشخص شد که سیستم آموزشی این کشورها قالب متفاوتی با سیستم آموزش و پرورش ما دارد، بگونه ای که زمانی که یک کودک وارد این سیستم می شود تا پنج سال اول سرمایه گذاری کاملی روی او انجام می دهند تا رفتارهای درست در جامعه را در قالب نقاشی، هنرهای تجسمی به او آموزش دهند. هرچند این کشورها پنج سال را روی این کودکان سرمایه گذاری می کنند، اما تا 60 سال از این سرمایه گذاری بهره برداری میکنند. آموزش هایی که این کشورها به فرزندانشان می دهند تعلق خاطر، احساس مسئولیت پذیری، دانستن قواعد رفتاری زندگی اجتماعی را در آنها به دنبال دارد، درحالی که ما از برخی از این آموزش ها غافل ماندهایم.
وی افزود: از آنجایی که ما این آموزشها مانند فرهنگ کار، شهرنشینی، زندگی و خانواده را از کودکی به شهروندانمان آموزش نداده ایم، برای همین وقتی به سن بالاتر می رسند، به سختی می شود آنها را متقاعد کنیم که این نوع مدل های رفتاری را داشته باشند.
حقدوست گفت: در حال حاضر دستگاه های مختلفی همچون بهزیستی، فرهنگ و ارشاد اسلامی، ورزش و جوانان، شهرداری هرکدام متولی حوزه ازدواج جوانان هستند، درحالی که نقشه راهی ندارند و به صورت سلیقه ای عمل می کنند. برای همین ضروری به نظر می رسد که در شرایط کنونی در این رابطه یک واکاوی و آسیب شناسی داشته باشیم.