یادداشت / الهه لطف الهی
سالهاست که اقتصاد ایران زیر بار مشکلات
ساختاری و فشارهای خارجی دست و پنجه نرم میکند. در این میان، تورم افسارگسیخته و
به تبع آن، گرانی بیسابقه، به عنوان یکی از ملموسترین و دردناکترین چالشها، زندگی
روزمره مردم را به شدت تحت تاثیر قرار داده و سایه سنگینی بر پیکره اقتصاد کشور افکنده
است.
افزایش بیرویه نرخ ارز، کاهش مداوم ارزش
پول ملی و عوامل ساختاری مزمن در اقتصاد ایران، همگی دست به دست هم دادهاند تا موج
گرانی، تمامی زوایای زندگی مردم را در بر بگیرد. قیمت کالاهای اساسی و ضروری، از خوراک
و پوشاک گرفته تا مسکن و درمان، به طور تصاعدی افزایش یافته و قدرت خرید خانوارها را
به پایینترین سطح خود رسانده است. این وضعیت، به ویژه برای اقشار کمدرآمد و آسیبپذیر
جامعه، به یک بحران جدی تبدیل شده و تامین نیازهای اولیه زندگی را با دشواریهای فراوان
مواجه ساخته است.
تاثیرات مخرب گرانی تنها به حوزه اقتصاد
محدود نمیشود. کاهش قدرت خرید، افزایش شکاف طبقاتی، ناامیدی و نارضایتی عمومی و حتی
بروز مشکلات روانی در جامعه، از جمله پیامدهای ناگوار این وضعیت نابسامان است. مردم
که روزانه شاهد کاهش ارزش دسترنج خود و افزایش قیمتها هستند، با آیندهای مبهم و
نامعلوم روبرو شدهاند.
در این میان، کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی،
ضمن اشاره به نقش تحریمهای بینالمللی به عنوان یک عامل تشدیدکننده، بر اهمیت سیاستهای
داخلی و اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور تاکید میکنند. کنترل نقدینگی، مدیریت صحیح
نرخ ارز، بهبود فضای کسب و کار، مبارزه با فساد و تلاش برای ایجاد ثبات اقتصادی، از
جمله راهکارهایی است که برای مقابله با این وضعیت و کاهش فشار گرانی بر مردم پیشنهاد
میشود.
با این حال، آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد،
اتخاذ رویکردی جامع و همهجانبه از سوی مسئولان و اجرای سیاستهای کارآمد و پایدار
است. تا زمانی که ریشههای اصلی تورم و گرانی در اقتصاد ایران خشکانده نشود، مردم
همچنان بار سنگین این وضعیت نابسامان را بر دوش خواهند کشید و چشمانداز روشنی برای
بهبود شرایط اقتصادی کشور متصور نخواهد بود. گذر از این گرداب نیازمند عزمی جدی، تدبیری
هوشمندانه و همدلی و همراهی تمامی ارکان جامعه است.



