زهره مهرنورورزی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای ایران دچار دگرگونی عمیقی شد؛ گفتمان مسلط، از فرمگرایی صرف یا نگاه سرگرممحور، به سوی بازنمایی ارزشها، هویت و معنویت سوق یافت. در این میان، زن، بهعنوان یکی از محوریترین سوژهها، نهتنها از عرصه سینما حذف نشد، بلکه به شکل جدیدی بازتعریف شد: بهمثابه انسانی فعال، کنشگر، اندیشمند و دارای هویت مستقل.
اگر پیش از انقلاب، تصویر زن در سینما گاه تقلیلیافته به ابژهای در سایه مردان بود، پس از انقلاب، نقش زن با چالشهایی تازه اما دستاوردهایی عمیق همراه شد. در بسیاری از آثار، زن ایرانی دیگر تنها مادر یا همسر نبود؛ بلکه راوی روایت خویش شد. آثاری چون باشو غریبه کوچک (به کارگردانی بهرام بیضایی)، گیلانه و نرگس (از رخشان بنیاعتماد)، شیار ۱۴۳ (نرگس آبیار) و طلا و مس (همايون اسعدیان)، تصویرهایی انسانی، شریف و درگیر از زن ارائه دادند.
رخشان بنیاعتماد، از برجستهترین فیلمسازان زن ایران، در گفتوگویی میگوید: «زن در سینمای بعد از انقلاب، به تدریج توانست خودش را بهعنوان روایتگر دردها و دغدغههای اجتماعی تثبیت کند.»
نرگس آبیار نیز که توانسته است مخاطبان داخلی و خارجی را با آثارش تحت تأثیر قرار دهد، معتقد است: «در سینمای ایران، زن دیگر یک شخصیت حاشیهای نیست؛ بلکه گاه قهرمان اصلی و محور روایت است. فقط کافیست دیده شود.»
سینمای پس از انقلاب، کوشید تصویری از زن ارائه دهد که نه اسطورهای غیرواقعی باشد و نه تقلیلیافته به کلیشهها؛ بلکه انسانی باشد در دل جامعه، با دغدغه، با اختیار، و با کرامت. این سینما نشان داد که میتوان با حفظ ارزشهای فرهنگی و دینی، به زن فرصت درخشش داد؛ هم بهعنوان شخصیت اصلی روایت، و هم بهعنوان سازنده آن در پشت دوربین.
امروز، زنان کارگردان، نویسنده، تدوینگر و تهیهکنندهی بسیاری در سینمای ایران نقشآفریناند. از رخشان بنیاعتماد تا نرگس آبیار، از تهمینه میلانی تا پوران درخشنده، همه و همه نشان میدهند که سینمای زنانه در ایران نه یک شعار، بلکه یک واقعیت پویا و رو به رشد است.
همچنین نمیتوان از زنانی چون مریلا زارعی، پانتهآ بهرام، فاطمه معتمدآریا و سحر دولتشاهی در عرصه بازیگری غافل شد که با نقشآفرینیهایشان تصویر زن ایرانی را در لایههای عمیقتری به مخاطب شناساندهاند.
زن ایرانی، در سینمای پس از انقلاب، توانست در میان محدودیتها، روایت تازهای از مقاومت، عشق، مادری، اندیشه و جستوجوی هویت بسازد. این سینما، آیینهای شد برای دیدهشدن حقیقت زن، آنگونه که هست، نه آنگونه که باید باشد.
حضور زنان در سینمای پس از انقلاب نشان داد که توانمندی زنان مسلمان ایرانی می تواند به دنیا درس انسانی بدهد.
زن ایرانی بدون پرداختن و توجه به مباحث دنیوی مرحله رشد و پیشرفت در سینمای ایران را به تماشا گذاشت.
و این، شاید مهمترین دستاورد فرهنگی ما در روایت زن ایرانی در دوران پس از انقلاب باشد.



