گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/02/6 11:08
شناسه : 411005


زهره مهرنورورزی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای ایران ‏دچار دگرگونی عمیقی شد؛ گفتمان مسلط، از فرم‌گرایی صرف یا نگاه ‏سرگرم‌محور، به سوی بازنمایی ارزش‌ها، هویت و معنویت سوق ‏یافت. در این میان، زن، به‌عنوان یکی از محوری‌ترین سوژه‌ها، نه‌تنها ‏از عرصه سینما حذف نشد، بلکه به شکل جدیدی بازتعریف شد: ‏به‌مثابه انسانی فعال، کنش‌گر، اندیشمند و دارای هویت مستقل.‏
اگر پیش از انقلاب، تصویر زن در سینما گاه تقلیل‌یافته به ابژه‌ای در ‏سایه مردان بود، پس از انقلاب، نقش زن با چالش‌هایی تازه اما ‏دستاوردهایی عمیق همراه شد. در بسیاری از آثار، زن ایرانی دیگر ‏تنها مادر یا همسر نبود؛ بلکه راوی روایت خویش شد. آثاری چون ‏باشو غریبه کوچک (به کارگردانی بهرام بیضایی)، گیلانه و نرگس (از ‏رخشان بنی‌اعتماد)، شیار ۱۴۳ (نرگس آبیار) و طلا و مس (همايون ‏اسعدیان)، تصویرهایی انسانی، شریف و درگیر از زن ارائه دادند.‏
رخشان بنی‌اعتماد، از برجسته‌ترین فیلم‌سازان زن ایران، در ‏گفت‌وگویی می‌گوید: «زن در سینمای بعد از انقلاب، به تدریج توانست ‏خودش را به‌عنوان روایت‌گر دردها و دغدغه‌های اجتماعی تثبیت کند.»‏
نرگس آبیار نیز که توانسته است مخاطبان داخلی و خارجی را با آثارش ‏تحت تأثیر قرار دهد، معتقد است: «در سینمای ایران، زن دیگر یک ‏شخصیت حاشیه‌ای نیست؛ بلکه گاه قهرمان اصلی و محور روایت ‏است. فقط کافی‌ست دیده شود.»‏
سینمای پس از انقلاب، کوشید تصویری از زن ارائه دهد که نه ‏اسطوره‌ای غیرواقعی باشد و نه تقلیل‌یافته به کلیشه‌ها؛ بلکه انسانی ‏باشد در دل جامعه، با دغدغه، با اختیار، و با کرامت. این سینما نشان ‏داد که می‌توان با حفظ ارزش‌های فرهنگی و دینی، به زن فرصت ‏درخشش داد؛ هم به‌عنوان شخصیت اصلی روایت، و هم به‌عنوان ‏سازنده آن در پشت دوربین.‏
امروز، زنان کارگردان، نویسنده، تدوین‌گر و تهیه‌کننده‌ی بسیاری در ‏سینمای ایران نقش‌آفرین‌اند. از رخشان بنی‌اعتماد تا نرگس آبیار، از ‏تهمینه میلانی تا پوران درخشنده، همه و همه نشان می‌دهند که سینمای ‏زنانه در ایران نه یک شعار، بلکه یک واقعیت پویا و رو به رشد ‏است.‏
همچنین نمی‌توان از زنانی چون مریلا زارعی، پانته‌آ بهرام، فاطمه ‏معتمدآریا و سحر دولتشاهی در عرصه بازیگری غافل شد که با ‏نقش‌آفرینی‌هایشان تصویر زن ایرانی را در لایه‌های عمیق‌تری به ‏مخاطب شناسانده‌اند.‏
زن ایرانی، در سینمای پس از انقلاب، توانست در میان محدودیت‌ها، ‏روایت تازه‌ای از مقاومت، عشق، مادری، اندیشه و جست‌وجوی هویت ‏بسازد. این سینما، آیینه‌ای شد برای دیده‌شدن حقیقت زن، آن‌گونه که ‏هست، نه آن‌گونه که باید باشد.‏
حضور زنان در سینمای پس از انقلاب نشان داد که توانمندی زنان ‏مسلمان ایرانی می تواند به دنیا درس انسانی بدهد.‏
زن ایرانی بدون پرداختن و توجه  به مباحث  دنیوی مرحله رشد و ‏پیشرفت در سینمای ایران را به تماشا گذاشت.‏
و این، شاید مهم‌ترین دستاورد فرهنگی ما در روایت زن ایرانی در ‏دوران پس از انقلاب باشد.‏

پاسخی بگذارید