شروع مهر معمولاً برای اکثر کودکانی که مدرسه رفتن را آغاز میکنند با حال و هوای دلنشین شاد و جذاب و هیاهوی کودکانه همراه است ولی در این میان عدهای از کودکان هستند که به روش دیگری به آغاز مهر پاسخ میدهد این کودکان از شروع مدرسه و رفتن به مدرسه خوشحال نیستند آنها تا به مدرسه میآیند ولی به محض مشاهده فضای مدرسه و سایر دانش آموزان دچار ترس و اضطراب میشوند و شروع به گریه کردن و داد زدن میکنند .بعضیها در طول شبانه روز کابوس رفتن به مدرسه دارند و معمولاً از آمدن به مدرسه امتناع میکنند و تلاش و ترفند والدین کفایت نمیکند؛ اینها قبل از آمدن به مدرسه اظهار میکنند که سردرد یا شکم درد دارند .
بر اساس رفتارهای تشخیصی و آماری اختلالات روانی اختلال اضطراب جدایی با ملاکهای زیر قابل تشخیص است.
ترس یا اضطراب زیاد و بیتناسب با مراحل رشدی درباره جدا شدن از کسانی که به آنها وابسته است که حداقل سه مورد از ۸ مورد زیر را داشته باشد.
۱. وقتی کودک از منزل یا افرادی که به آنها دلبستگی دارد جدا میشود دچار ناراحتی مفرط میشود.
۲ .نگرانی مفرط و مداوم درباره از دست دادن یا آسیب دیدن احتمالی تصادف یا مرگ افراد مورد دلبستگی .
۳. نگرانی مفرط و مداوم درباره واقعه ناخواسته مانند گم شدن روبرو شدن تصادف کردن بیمار شدن که موجب جدا شدن از فرد مورد دلبستگی گردد. ۴. بیمیلی یا امتناع مداوم از بیرون رفتن دور شدن از منزل مدرسه رفتن یا هر جای دیگری به دلیل ترس از جدایی این اختلال باعث ناراحتی والدین مدرسه به ویژه معلم و برهم شدن برهم زدن نظم کلاس و اختلال جدی در روند تحصیل کودک میشود؛ که گاهی با اعتراض والدین سایر دانش آموزان همراه است.
در اکثر موارد اختلال اضطراب جدایی به دنبال استرس زندگی به ویژه فقدان بروز میکند مثل مرگ اعضای خانواده یا حیوان خانگی بیماری فرد با خویشاوندان تغییر مدرسه ،طلاق والدین انتقال به یک منزل جدید مهاجرت و فاجعهای که برای مدتی سبب جدایی از افراد مهم زندگی فرد شده است.
واما راهکار .....
اریک اریکسون در نظریه روانی اجتماعی خود رشد روانی اجتماعی انسان را در ۸ مرحله معرفی کرده است نخستین مرحله اعتماد در برابر بیاعتمادی است که در برابر بین تولد تا یک سالگی پدید میآید و بنیادیترین مرحله در زندگی است. اعتماد زیربنا و اساس نگرش کودک به زندگی است اگر مادر به نیازهای جسمانی کودک به طور مناسب پاسخ دهد و عشق و محبت پرستاری و امنیت کافی را تامین کند کودک احساس اعتمادخواهد کرد .(کاپلان ۱۳۹۸ )
اگراعتماد به نحو موفقیت آمیز در کودک رشد یابد، او در دنیا احساس امنیت خواهد کرد اگر مادر یا پرستار ناسازگار پس زننده و بیثبات و یا از نظر عاطفی غیر قابل دسترس باشد به رشد حس بیاعتمادی در کودک کمک میکند عدم توفیق در رشد اعتماد به ترس و باور اینکه دنیا ناسازگار و غیر قابل پیش بینی است، منجر میگردد.
اریکسون معتقد بود که زیربنای شخصیت سالم را احساس اعتماد میسازد( کاپلان ۱۳۹۸ )
اگر کودک حس اعتماد درونی و عمیق داشته باشد دنیا را امن و با ثبات مردم را قابل اعتماد مییابد؛ این حس به چگونگی رابطه مادر و کودک و نحوه مراقبت او از کودک بستگی دارد. هنگامی که آنها احساس کنند والدینشان با ثبات قابل پیش بینی و قابل اتکا هستند ؛آنگاه حس عمیق اعتماد به والد خویش را در خود رشد میدهند. آنها میفهمند که وقتی احساس گرسنگی سرما و یا درد میکنند میتوانند برای تسکین درد خود و رفع گرسنگی و گرم شدن روی مراقب خود حساب کنند.
والدین با برخورداری از آرامش و با حضور مطمئن خود کودکان را تشویق میکنند تا دنیای اطراف خود را مورد بررسی قرار دهند آنچه لازم است این است که والدین صبورانه حضور داشته باشند و قابل دسترس باشند در این صورت کودک خودش میآموزد.
این کاربرد عملی بر اساس پژوهش ماهلر در مورد فرایند جدایی مناسب کودک از مادر در نظر گرفته شده است (کرین ۱۳۹۸)
برگرفته از نظریه های رشد مفاهیم وکاربردها
جمع آوری وتدوین : اعظم حاجی آقاجانی .معاون آموزشی دبستان شاطربان ۲ ناحیه ۲ آموزش وپرورش