زهره مهرنوروزی- زمستان کوله بار نه چندان برفی اش را بسته و در این روزهای واپسین مشغول وداع و خداحافظی است گویی می خواهد به همه ی ما که در میان روزمرگی ها و مشغله ها سردرگمیم، یادآوری کند که من زمستان بودم و در میان شما ـ نه چندان پرقدرت- مدّتی را زیستم و اکنون با شما وداع می کنم تا دوباره به یادتان بیاورم زمان وداع با سردی ها ، بی مهری ها ، کینه ها و دلخوری ها فرا رسیده است ؛ تا به یادتان آورم در میان تمام شلوغی ها برای خودتان ، دلپاکتان و روح خسته تان هم وقت بگذارید و گهگاهی لباس دلتان را عوض کنید و با مهر به دیوارهایش رنگ عشق بپاشید. باری سال 1402 رو به پایان است. برای همه ما خاطراتی از این سال به یاد می ماند و همه ما یکسال بزرگتر می شویم. چون یک بهار را بیشتر دیدیده ایم. اما بی خیال آنچه که در این دنیا می گذرد و بی خیال آنچه که گذشته است چشم به آینده می دوزیم و گام های خود را به سوی اهداف برمی داریم. چشم و دلمان را به خالق جهان می دوزیم و از خودش مدد می گیریم تا در ادامه مسیر زندگی ما را همراهی کند و آنی مارا تنها مگذارد. برای همه شما مخاطبان روزنامه شاخه سبز در سال جدید آرزوی توفیق می کنیم امیدواریم شادی مهمان دل همه هموطنان ما باشد و خنده سهم بزرگی در زندگی شما داشته باشد.
نوروز بمانید که ایّام شمایید!
آغاز شمایید و سرانجام شمایید!
ایّام ز دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید!