شاخه سبز - هدی سادات چاوشی: خیلی چیز ساده‌ای است. یک روز صبح وقتی از خانه بیرون می‌آییم.. باغچه‌های کوچک در اطراف کوچه‌ها و خیابان‌های محل زندگی گلکاری شده است. جوانه‌های گیاهان را می‌بینیم! همان‌ها که مناسب با فضای شهر است و حتی با داشتن میوه، به زیبایی شهر و دلخوشیِ شهروندان_ ایجاد روحیۀ مضاعف به زائران و جذابیت برای گردشگران و توریست‌ها پرداخته است___ و"هیـــــچ زبــاله ای نیـــست"!!!....
آن صبحِ دلپذیر با وجود وجوهاتی که بابت سطل‌های نخالۀ ساختمانی، سامانۀ 137 از شهروندان اعم از راضی و یا ناراضی می‌گیرد، اما اثری از نخاله‌های ساختمانی دیده نمی‌شود و تصاویر طلاهای زشت و کریه در هر گوشه و جلوی درب منازل، دیگر مزاحممان نیست.
شاید باورتان نشود اما دیگر دغدغۀ تفکیک زباله نداریم و مانند سایر کشورهای توسعه یافته می‌بینیم که فان‌های زباله، برای انواع مواد بازیافت وجود دارد و مردم نیز مطلعند که از این 7 تا 8 فان،کدامیک برای شیشۀ ضخیم و کدام برای پلاستیک و کدام برای زباله‌های.... و .... و ... و.... و ... است.
چقدر خوب است که در آن صبحِ زیبا دیگر نگران نیستیم، موادِ بازیافتیِ مراکز تجاری و بیمارستان‌ها اعم از پزشکی و عادی با توجه به بارها تذکر و جریمه در نهایت بدون تفکیک و در مراحل پایانی و نتیجه‌دهی در شکایات؛ بی‌نتیجه باقی بماند!!!... و از همه مهمتر «تو از مواد اولیۀ استفاده شده در تهیه اسباب بازی‌‌هایِ کودکان در کشورت نگران نیستی...» همان اسباب‌بازی‌ها که پروسۀ تخریب و سازش در آن، بخشی از آیندۀ کودک و آینده وطنت را پوشش خواهد داد.
آن روز دیگر مانند این 5 الی 6 سال که شهردار محترم استان قم دغدغۀ فرهنگ‌سازی دارد که خود به شخصه بارها شاهد فعالیت‌ها و خلاقیت در ایده برای رفع این دغدغه بوده‌ام؛ دیگر دغدغۀ فرهنگ‌سازی در شهرنشینی نداریم و تلنگر و کنایۀ اهل رسانه در صفحات مجازی و مکتوب بی‌کاربرد است... چرا که نیازی به این بهانه‌ها و هنرمندی‌ها نیست.
حتی لازم نیست با توجه به وظایف سازمان صدا و سیما که هدایتِ ارزشی _ فرهنگیِ افکار عمومی را بیش از دیگر اهل‌رسانه به عهده دارد مدام متذکر شویم و درخواست کنیم که برای جهت‌دهی و ایجاد محتوای مدرن با رویکردِ آموزشی و اسلامی/، استفاده از ظرفیت‌های "متخصصانه‌ـروانشناسانه" و "هنرمندانه_فاخرانه" کارامدترین شیوه است.
و هر فرد مطلع است که در قبال هر تخلف؛ یا جریمه می شود و یا به زندان روانه خواهد شد.
آن صبحِ دلنشین و دلپذیر، به امر حاکمیتّیِ آموزش و پرورش، مدارس بصورت خودجوش یکی از واحدهای آموزشی خود را از سنین پایه تا ... با توجه به در کنار پرداختن به مسائلی چون علل سقوط‌ها و انقراض‌ها، گسست‌ها و تاخت و تازها، و انواع کشتار فرماندهان و نسل کشی‌ها توسط کدام افراد و تصاحب مساحت‌های جغرافیایی توسط حمله‌کنندگان_ به آموزش مهارت‌های دهگانه روی آورده‌اند و یکی از دروس قابل تدریس طی هفته، رسیدگی به این امر است.
آن روز صبح دیگر کارشناس شهرداری در ابتدای صبح مجبور نخواهد بود تا تک به تک منازل را جهت لزوم همکاری، برای داشتن شهری زیبا و عاری از زباله آموزش را چون یک معلمِ خانه‌به‌دوش آن هم به امر شهرداریِ شهر، مانند قطرۀفلج‌اطفال به خانواده‌ها تزریق کند...
تصورش را بکنید یک روز صبح وقتی از خانه بیرون می‌آییم، باغچه‌های کوچک در اطراف کوچه‌ها و خیابان‌های محل زندگی گلکاری شده است... جوانه‌های گیاهان را می‌بینیم!... و"هیـــــــچ زبــــاله ای نیــــــست"!!!.... و این امر و رویای به حقیقت پیوستنی را می‌بینیم. حتی کودکانِ‌کار بر رفتار خود مسلط و رهایی از فقر را بلدند. و این خیلی چیز ساده‌ای است، تنها کافیست کمی همت کنیم.
انتهای پیام/
