فاطمه مداح نظری - اربعین خصوصیتش به خاطر این است که در اربعین حسینی یاد شهادت حسین زنده شد و این چیز بسیار مهمی است.
شما فرض کنید اگر این شهادت عظیم در تاریخ اتفاق می افتاد یعنی حسین بن علی و بقیه شهیدان در کربلا شهید می شدند، اما بنی امیه موفق می شدند همانطور که خود حسین را و یاران عزیزش را از صفحه روزگار برافکندند و جسم پاکشان را در زیر خاک پنهان کردند، یاد آنها را هم از خاطره نسل بشر در آن روز و روزهای بعد محو کنند. ببینید در این صورت آیا این شهادت فایده ای برای عالم اسلام داشت؟ یا اگر هم برای آن روز یک اثری می گذاشت، آیا این خاطره در تاریخ هم، برای نسل های بعد هم، برای گرفتاری ها و سیاهی ها و تاریکی ها و یزیدی های دوران آینده تاریخ هم اثری روشنگر و افشا کننده داشت؟ اگر حسین شهید می شد، اما مردم آن روز و مردم نسل های بعد نمی فهمیدند که حسین شهید شده، آیا این خاطره چه اثری و چه نقشی می توانست در رشد و سازندگی و هدایت و برانگیزانندگی ملت ها و اجتماعات و تاریخ بگذارد؟
می بینید که هیچ اثری نداشت، بله حسین که شهید می شد، خود او به اعلی علیین رضوان خدا می رسید، شهیدانی که کسی نفهمید و در غربت، در سکوت، در خاموشی شهید شدند، به اجر خودشان در آخرت رسیدند، روح آنها فتوح و گشایش را در درگاه رحمت الهی به دست آورد، اما آیا چقدر درس شدند، چقدر اسوه شدند، درس، آن شهیدی می شود که شهادت او و مظلومیت او را نسل های معاصر و آینده او بدانند و بشنوند، درس و اسوه آن شهیدی می شود که خون او بجوشد و در تاریخ سرازیر بشود، مظلومیت یک ملت آن وقتی می تواند زخم پیکر ستم کشیده شلاق خورده ملت ها را شفا بدهد و مرهم بگذارد که این مظلومیت فریاد بشود، این مظلومیت به گوش انسان های دیگر برسد، برای همین است که امروز ابرقدرت ها صدا توی صدا انداختند که صدای ما بلند نشود، برای همین است که حاضرند پول های گزاف خرج کنند تا دنیا نفهمد که جنگ تحمیلی چرا به وجود آمد، با چه انگیزه ای، با دست که، با تحریک که. آن روز هم دستگاه های استکباری، حاضر بودند هر چه دارند خرج کنند به قیمت این که نام و یاد حسین و خون حسین و شهادت عاشورا مثل درس در مردم آن زمان و ملتهای بعد باقی نماند و شناخته نشود. البته در اوائل کار درست نمی فهمیدند که چقدر مطلب با عظمت است. هر چه بیشتر گذشت، بیشتر فهمیدند.
در اواسط دوران بنی عباس حتی قبر حسین بن علی علیه السلام را ویران کردند، آب انداختند، خواستند از او هیچ اثری باقی نماند. نقش یاد و خاطره شهیدان و شهادت این است، شهادت بدون خاطره، بدون یاد، بدون جوشش خون شهید، اثر خودش را نمی بخشد و اربعین آن روزی است که برافراشته شدن پرچم پیام شهادت کربلا در آن روز آغاز شد و روز بازماندگان شهداست. حالا چه در اربعین اول، خانواده امام حسین علیه السلام به کربلا آمده باشند و چه نیامده باشند.
اما اربعین اول آن روزی است که برای اولین بار زائران شناخته شده حسین بن علی به کربلا آمدند؛ جابربن عبدالله انصاری است و عطیه از اصحاب پیغمبر، از یاران امیر المومنین آمدند آن جا و جابربن عبدالله حتی نابینا بود - آن طور که در نوشته ها و اخبار هست - و دستش را عطیه گرفت و برد روی قبر حسین بن علی گذاشت و او قبر را لمس کرد و گریه کرد و با حسین بن علی (ع) حرف زد و با آمدن خود و با سخن گفتن خود خاطره حسین بن علی را زنده کرد و سنت زیارت قبر شهداء را پایه گذاری کرد. یک چنین روزمهمی است روز اربعین.
اهمیت اربعین
اساساً اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد و این کار پایه گذاری گردید. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلی، در حوادث گوناگون - از قبیل شهادت حسین بن علی علیه السّلام در عاشورا - به حفظ یاد و آثار شهادت کمر نبندند، نسل های بعد، از دستاورد شهادت استفاده ی زیادی نخواهند برد.
درست است که خدای متعال، شهدا را در همین دنیا هم زنده نگه می دارد و شهید به طور قهری در تاریخ و یاد مردم ماندگار است؛ اما ابزار طبیعی یی که خدای متعال برای این کار - مثل همه ی کارها - قرار داده است، همین چیزی است که در اختیار و اراده ی ماست. ما هستیم که با تصمیم درست و بجا، می توانیم یاد شهدا و خاطره و فلسفه ی شهادت را احیا کنیم و زنده نگهداریم.
رمز زنده ماندن واقعه ی عاشورا
اگر زینب کبری سلام اللَّه علیها و امام سجّاد صلوات اللَّه علیه در طول آن روزهای اسارت - چه در همان عصر عاشورا در کربلا و چه در روزهای بعد در راه شام و کوفه و خود شهر شام وبعد از آن در زیارت کربلا و بعد عزیمت به مدینه و سپس در طول سالهای متمادی که این بزرگواران زنده ماندند - مجاهدات و تبیین و افشاگری نکرده بودند و حقیقت فلسفه ی عاشورا و هدف حسین بن علی و ظلم دشمن را بیان نمی کردند، واقعه ی عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقی نمی ماند.
چرا امام صادق علیه الصّلاة والسّلام - طبق روایت - فرمودند که هر کس یک بیت شعر درباره ی حادثه ی عاشورا بگوید و کسانی را با آن بیت شعر بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد کرد؟ چون تمام دستگاههای تبلیغاتی، برای منزوی کردن و در ظلمت نگهداشتن مسأله ی عاشورا و کلاً مسأله ی اهل بیت، تجهیز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضیه چه بود. تبلیغ، این گونه است. آن روزها هم مثل امروز، قدرتهای ظالم و ستمگر، حداکثر استفاده را از تبلیغات دروغ و مغرضانه و شیطنت آمیز می کردند. در چنین فضایی، مگر ممکن بود قضیه ی عاشورا - که با این عظمت در بیابانی در گوشه یی از دنیای اسلام اتفاق افتاده - با این تپش و نشاط باقی بماند؟ یقیناً بدون آن تلاشها، از بین می رفت.
آنچه این یاد را زنده کرد، تلاش بازماندگان حسین بن علی علیه السّلام بود. به همان اندازه که مجاهدت حسین بن علی علیه السّلام و یارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سخت بود، به همان اندازه نیز مجاهدت زینب علیهاالسّلام و مجاهدت امام سجّاد علیه السّلام و بقیه ی بزرگواران، دشوار بود. البته صحنه آنها، صحنه ی نظامی نبود؛ بلکه تبلیغی و فرهنگی بود. ما به این نکته ها باید توجه کنیم.
درس اربعین
درسی که اربعین به ما می دهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطره ی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت. شما ببینید از اول انقلاب تا امروز، تبلیغات علیه انقلاب و امام و اسلام و این ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبلیغات و طوفانی که علیه جنگ به راه نیفتاد جنگی که دفاع و حراست از اسلام و میهن و حیثیت و شرف مردم بود. ببینید دشمنان علیه شهدای عزیزی که جانشان - یعنی بزرگترین سرمایه شان - را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه کردند و مستقیم و غیرمستقیم، با رادیوها و روزنامه ها و مجله ها و کتاب هایی که منتشر می کردند، در ذهن آدم های ساده لوح در همه جای دنیا، چه تلقینی توانستند بکنند.
حتّی افراد معدودی از آدمهای ساده دل و جاهل و نیز انسان های موجّه و غیر موجّهی در کشور خودمان هم، در آن فضای ملتهب جنگ، گاهی حرف هایی می زدند که ناشی از ندانستن و عدم احاطه به حقایق بود. همین چیزها بود که امام عزیز را برمی آشفت و وادار می کرد که با آن فریاد ملکوتی، حقایق را با صراحت بیان کند.
اگر در مقابل این تبلیغات، تبلیغات حق نبود و نباشد و اگر آگاهی ملت ایران و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان، در خدمت حقیقتی که در این کشور وجود دارد، قرار نگیرد، دشمن در میدان تبلیغات غالب خواهد شد. میدان تبلیغات، میدان بسیار عظیم و خطرناکی است. البته، اکثریت قاطع ملت و آحاد مردم ما، به برکت آگاهی ناشی از انقلاب، در مقابل تبلیغات دشمن بیمه هستند و مصونیت پیدا کرده اند. از بس دشمن دروغ گفت و چیزهایی را که در مقابل چشم مردم بود، به عکس و واژگون نشان داد و منعکس کرد، اطمینان مردم ما نسبت به گفته ها و بافته ها و یاوه گوییهای تبلیغات جهانی، بکلی سلب شده است.
دستگاه ظالم جبار یزیدی با تبلیغات خود، حسین بن علی علیه السلام را محکوم می ساخت و وانمود می کرد که حسین بن علی علیه السلام کسی بود که بر ضد دستگاه عدل و حکومت اسلامی و برای دنیا قیام کرده است!! بعضی هم، این تبلیغات دروغ را باور می کردند. بعد هم که حسین بن علی (ع) ، با آن وضع عجیب و با آن شکل فجیع، به وسیله ی دژخیمان در صحرای کربلا به شهادت رسید، آن را یک غلبه و فتح وانمود می کردند! اما تبلیغات صحیح دستگاه امامت، تمام این بافته ها را عوض کرد. حق، این گونه است.
یک کارشناس دینی گفت: حسین بن علی(ع) جانش را در راه خدا فدا کرد تا مردم را نجات دهد و آنها را آگاه کند.
حجت الاسلام و المسلمین محمود حائری در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، عنوان کرد: ارزش و اعتبار اربعین امام حسین (ع) مسبوق به سابقه است، یعنی یک مسئله ارزشی است که میان شیعیان رواج دارد و در تقویم تاریخی وفاداران حضرت سیدالشهدا(ع) به ثبت رسیده است.
وی افزود: امام حسن عسکری(ع) در حدیثی نشانههای مومن را 51 رکعت نمازگذاردن در شبانه روز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله)، انجام زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، بر خاک سجده نمودن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم دانستهاند، این روایت تنها سندی می تواند باشد که غیر ازخود زیارت اربعین که در ادعیه آمده، به اربعین امام حسین(ع) و فلسفه اهمیت آن پرداخته است.
این کارشناس مذهبی گفت: در رابطه با اهمیت اربعین حسینی، در منابع بر اساس دو اعتبار به آن توجه شده است، اول اینکه اربعین روزی است که اسرای کربلا را از شام به مدینه باز میگردانند و دوم اینکه جابربن عبدالله انصاری صحابی پیامبر (ص) در روز اربعین وارد کربلا می شود تا قبر اباعبدالله (ع) را زیارت کند، شیخ مفید هم در کتاب "مسار الشیعه" به این دو واقعه اشاره کرده است.
وی ادامه داد: اولین مسألهای که در ارتباط با اربعین جلب توجه می کند، تعبیر اربعین و عدد 40 در متون و منابع دینی است، به عنوان مثال پیامبر(ص) زمانی که به مبعوث شدند 40 سال سن داشتند، برخی انبیا در 40 سالگی به پیامبری برگزیده شدند، 40 سالگی در انسان ها به عنوان علامت و نشانه بالغ شدن و رشد فکری است، بنا به قول قرآن کریم میقات حضرت موسی(ع) با خداوند 40 روز طول کشید.
این کارشناس مسائل دینی تصریح کرد: اربعین در فرهنگ اهل بیت(ع) و در متون دینی و حدیثی ارزش زیادی دارد، آثار حفظ حدیث در 40 روز و خواندن دعای عهد در 40 روز از نمونههای اهمیت اربعین است، چهلم گرفتن برای میت به دلیل حفظ یاد و خاطره گذشتگان و اکرام و احترام به آنها است و موجب تسکین قلوب بازماندگان میشود.
وی خاطرنشان کرد: در آموزههای دینی ما تاکید نشده که حتما و به صورت خاص برای اموات مراسم چهلم گرفته شود، بلکه گفته شده که به زیارت قبور برویم، این مراسم بیشتر به صورت سنتهای پذیرفته شده انجام میشود.
حائری در پاسخ به این سوال که چرا در بین تمام ائمه(ع) و پیامبران، فقط برای امام حسین(ع) اربعین گرفته میشود، توضیح داد: با توجه به متون دینی و روایات، امام حسین(ع) در راستای اهداف خود یک حرکتی را به ثمر رساند که باعث احیای اسلام ناب محمدی(ص) شد، این جانفشانی امام حسین (ع) را باید تا قیام قیامت جاوید نگه داریم، این عمل ما باعث احیاء دین اسلام و مبارزه با دشمنان اسلام است.
وی اظهار کرد: همه می دانیم مصائب و سختی هایی که برای امام حسین(ع) به وجود آمد، برای هیچ یک از امامان و پیامبران وجود نداشته است، مصیبت سیدالشهداء از همه مصائب عظیم تر بود و این دلیل بر اهمیت دادن به عزای امام حسین(ع) است.
حائری عنوان کرد: روز اربعین اسیرانی که همه داغ دیده بودند به کربلا برگشتند و تمام خاطرات مصائب و تلخیهای روز عاشورا در آن روز دوباره تجدید شد، در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که "روز اربعین که فرا رسید آگاه شوید چون ما در پیشگاه حسین بن علی(ع) خاضع هستیم، به خداوند عرض کنید: خدایا! حسین بن علی(ع) نصیحت کرد، سخنرانی کرد، موعظه کرد، نامه نوشت، دستور داد اما اثری نکرد، دید هیچ چاره ای ندارد، فقط خون نیاز داشت و او نیز در راه خدا خون داد".
وی با اشاره به بخشی از زیارت اربعین "وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ" ادامه داد: "استنقاذ" غالبا برای کسی که نجات غریق است به کار میرود، کسی است که در آب غرق می شود را نجات میدهد، این فراز از زیارت اربعین بدین معنی است که حسین بن علی(ع) جانش را در راه خدا فدا کرد تا مردم را نجات دهد و آنها را آگاه کند، به همین دلیل است که امام حسن عسکری(ع) زیارت اربعین را یکی از علائم پنجگانه مومنین میدانند.
این کارشناس دینی در پایان افزود: با توجه به آنچه که گفته شد، زنده نگهداشتن نهضت تاریخی عاشورا، رسیدن کاروان اسرا در سفر بازگشت به صحرای کربلا در روز اربعین و سوم بهرهوری تربیتی از یاد و خاطره تاریخی عاشورا، از دلایل اهمیت اربعین امام حسین(ع) و برگزاری باشکوه آن است.
آسیبشناسی مراسم پیادهروی اربعین
بدون تردید مراسم با عظمتی مثل پیادهروی اربعین که به صورت خودجوش و مردمی صورت گرفته و میگیرد، در کنار نقاط قوت و ارزشمند آن، از آسیبهایی هم رنج میبرد که باید برای آن فکری کرد و طرحی درانداخت. روشن است که مدیریت دولتی و ورود مستقیم و سیاسی دولتها به این امر کاری نادرست و خطرناک است، این مراسم باید با همان ماهیت ساده و مردمیاش ادامه حیات دهد.
اما این امر هرگز به این معنا نیست که نهادهای تصمیمگیر و تأثیرگذاری مانند نهاد مرجعیت شیعه برای جهت دادن، مدیریت کردن و بهرهبرداری فرهنگی از این مراسم دست به کار نشوند، این هیجان مقدس و حرکت ارزشمند میتواند و باید که بهرههای بسیار فراوان فرهنگی، سیاسی، امنیتی و معنوی برای شیعیان بلکه جهان اسلام با خود داشته باشد.
متأسفانه ما اکنون اقدامهای جدی و قابل توجهی را در این خصوص شاهد نبودهایم. زائران حرم حسینی باید ضمن توجه به ابعاد معنوی، سیاسی و فرهنگی این مراسم و تلاش برای بهرهجستن از آن در ارتقاء کیفی آن هم بکوشند و این امر نیازمند مدیریت فرهنگی و هدایت فکری ـ رفتاری زائران به سمت اهداف مقدس قیام عاشورا است. زائر حسینی باید در چند روز، ضمن افزایش شور معنوی و جذبه روحانی حسینی در شخصیت خود، با اهداف والای امام حسین(ع) بیش از پیش آشنا شود و همان هدفها و ارزشها را با مصادیق امروزیاش بازشناسد. زائر اربعین باید به دشمنشناسی مسلح شود و به نشانههای جبهه حق و جبهه باطل در زمان خود به وضوح آگاه شود.
آسیب دیگری که در این مراسم وجود دارد، نحوه پذیرایی و هزینههای هنگفتی است که به صورت غیرمنضبط و مدیریتناشده مصرف میشود. این امر هم صورت مراسم را تهدید میکند و هم بر جنبههای نمادین معنوی، سیاسی و فرهنگی آن تأثیر منفی میگذارد. به نظر میرسد که نهاد مرجعیت شیعه در عراق باید با تشکیل کمیتههای مردمی و با حضور شخصیتهای فرهنگی، سیاسی و مذهبی و عشایر و گروههای مهم و تأثیرگذار در این مراسم، تمهیدی بیندیشند که مراسم پیادهروی اربعین به بهترین شکل ممکن صورت گیرد و شاهد اسراف، تبذیر و حیف و میل اموال شیعیان به بهانه پذیرایی از زائران حسینی نباشیم، متأسفانه نحوه پذیرایی در این مراسم و حجم اسرافکاریها و حیف و میلها به حدی است که میتواند بر جنبههای سودمند و ارزشمند آن تأثیر منفی بگذارد، میتوان با مدیریت صحیح، ضمن ایجاد رفاه متناسب و متعادل برای زائران، هزینههای غیر ضرور را در رسیدگی به تهیدستان و نیازمندان کشورهای اسلامی، خصوصاً نیازمندان عراقی، سوری، لبنانی و افغانی به کار گرفت.
می بینید که هیچ اثری نداشت، بله حسین که شهید می شد، خود او به اعلی علیین رضوان خدا می رسید، شهیدانی که کسی نفهمید و در غربت، در سکوت، در خاموشی شهید شدند، به اجر خودشان در آخرت رسیدند، روح آنها فتوح و گشایش را در درگاه رحمت الهی به دست آورد، اما آیا چقدر درس شدند، چقدر اسوه شدند، درس، آن شهیدی می شود که شهادت او و مظلومیت او را نسل های معاصر و آینده او بدانند و بشنوند، درس و اسوه آن شهیدی می شود که خون او بجوشد و در تاریخ سرازیر بشود، مظلومیت یک ملت آن وقتی می تواند زخم پیکر ستم کشیده شلاق خورده ملت ها را شفا بدهد و مرهم بگذارد که این مظلومیت فریاد بشود، این مظلومیت به گوش انسان های دیگر برسد، برای همین است که امروز ابرقدرت ها صدا توی صدا انداختند که صدای ما بلند نشود، برای همین است که حاضرند پول های گزاف خرج کنند تا دنیا نفهمد که جنگ تحمیلی چرا به وجود آمد، با چه انگیزه ای، با دست که، با تحریک که. آن روز هم دستگاه های استکباری، حاضر بودند هر چه دارند خرج کنند به قیمت این که نام و یاد حسین و خون حسین و شهادت عاشورا مثل درس در مردم آن زمان و ملتهای بعد باقی نماند و شناخته نشود. البته در اوائل کار درست نمی فهمیدند که چقدر مطلب با عظمت است. هر چه بیشتر گذشت، بیشتر فهمیدند.
در اواسط دوران بنی عباس حتی قبر حسین بن علی علیه السلام را ویران کردند، آب انداختند، خواستند از او هیچ اثری باقی نماند. نقش یاد و خاطره شهیدان و شهادت این است، شهادت بدون خاطره، بدون یاد، بدون جوشش خون شهید، اثر خودش را نمی بخشد و اربعین آن روزی است که برافراشته شدن پرچم پیام شهادت کربلا در آن روز آغاز شد و روز بازماندگان شهداست. حالا چه در اربعین اول، خانواده امام حسین علیه السلام به کربلا آمده باشند و چه نیامده باشند.
اما اربعین اول آن روزی است که برای اولین بار زائران شناخته شده حسین بن علی به کربلا آمدند؛ جابربن عبدالله انصاری است و عطیه از اصحاب پیغمبر، از یاران امیر المومنین آمدند آن جا و جابربن عبدالله حتی نابینا بود - آن طور که در نوشته ها و اخبار هست - و دستش را عطیه گرفت و برد روی قبر حسین بن علی گذاشت و او قبر را لمس کرد و گریه کرد و با حسین بن علی (ع) حرف زد و با آمدن خود و با سخن گفتن خود خاطره حسین بن علی را زنده کرد و سنت زیارت قبر شهداء را پایه گذاری کرد. یک چنین روزمهمی است روز اربعین.
اهمیت اربعین
اساساً اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد و این کار پایه گذاری گردید. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلی، در حوادث گوناگون - از قبیل شهادت حسین بن علی علیه السّلام در عاشورا - به حفظ یاد و آثار شهادت کمر نبندند، نسل های بعد، از دستاورد شهادت استفاده ی زیادی نخواهند برد.
درست است که خدای متعال، شهدا را در همین دنیا هم زنده نگه می دارد و شهید به طور قهری در تاریخ و یاد مردم ماندگار است؛ اما ابزار طبیعی یی که خدای متعال برای این کار - مثل همه ی کارها - قرار داده است، همین چیزی است که در اختیار و اراده ی ماست. ما هستیم که با تصمیم درست و بجا، می توانیم یاد شهدا و خاطره و فلسفه ی شهادت را احیا کنیم و زنده نگهداریم.
رمز زنده ماندن واقعه ی عاشورا
اگر زینب کبری سلام اللَّه علیها و امام سجّاد صلوات اللَّه علیه در طول آن روزهای اسارت - چه در همان عصر عاشورا در کربلا و چه در روزهای بعد در راه شام و کوفه و خود شهر شام وبعد از آن در زیارت کربلا و بعد عزیمت به مدینه و سپس در طول سالهای متمادی که این بزرگواران زنده ماندند - مجاهدات و تبیین و افشاگری نکرده بودند و حقیقت فلسفه ی عاشورا و هدف حسین بن علی و ظلم دشمن را بیان نمی کردند، واقعه ی عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقی نمی ماند.
چرا امام صادق علیه الصّلاة والسّلام - طبق روایت - فرمودند که هر کس یک بیت شعر درباره ی حادثه ی عاشورا بگوید و کسانی را با آن بیت شعر بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد کرد؟ چون تمام دستگاههای تبلیغاتی، برای منزوی کردن و در ظلمت نگهداشتن مسأله ی عاشورا و کلاً مسأله ی اهل بیت، تجهیز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضیه چه بود. تبلیغ، این گونه است. آن روزها هم مثل امروز، قدرتهای ظالم و ستمگر، حداکثر استفاده را از تبلیغات دروغ و مغرضانه و شیطنت آمیز می کردند. در چنین فضایی، مگر ممکن بود قضیه ی عاشورا - که با این عظمت در بیابانی در گوشه یی از دنیای اسلام اتفاق افتاده - با این تپش و نشاط باقی بماند؟ یقیناً بدون آن تلاشها، از بین می رفت.
آنچه این یاد را زنده کرد، تلاش بازماندگان حسین بن علی علیه السّلام بود. به همان اندازه که مجاهدت حسین بن علی علیه السّلام و یارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سخت بود، به همان اندازه نیز مجاهدت زینب علیهاالسّلام و مجاهدت امام سجّاد علیه السّلام و بقیه ی بزرگواران، دشوار بود. البته صحنه آنها، صحنه ی نظامی نبود؛ بلکه تبلیغی و فرهنگی بود. ما به این نکته ها باید توجه کنیم.
درس اربعین
درسی که اربعین به ما می دهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطره ی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت. شما ببینید از اول انقلاب تا امروز، تبلیغات علیه انقلاب و امام و اسلام و این ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبلیغات و طوفانی که علیه جنگ به راه نیفتاد جنگی که دفاع و حراست از اسلام و میهن و حیثیت و شرف مردم بود. ببینید دشمنان علیه شهدای عزیزی که جانشان - یعنی بزرگترین سرمایه شان - را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه کردند و مستقیم و غیرمستقیم، با رادیوها و روزنامه ها و مجله ها و کتاب هایی که منتشر می کردند، در ذهن آدم های ساده لوح در همه جای دنیا، چه تلقینی توانستند بکنند.
حتّی افراد معدودی از آدمهای ساده دل و جاهل و نیز انسان های موجّه و غیر موجّهی در کشور خودمان هم، در آن فضای ملتهب جنگ، گاهی حرف هایی می زدند که ناشی از ندانستن و عدم احاطه به حقایق بود. همین چیزها بود که امام عزیز را برمی آشفت و وادار می کرد که با آن فریاد ملکوتی، حقایق را با صراحت بیان کند.
اگر در مقابل این تبلیغات، تبلیغات حق نبود و نباشد و اگر آگاهی ملت ایران و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان، در خدمت حقیقتی که در این کشور وجود دارد، قرار نگیرد، دشمن در میدان تبلیغات غالب خواهد شد. میدان تبلیغات، میدان بسیار عظیم و خطرناکی است. البته، اکثریت قاطع ملت و آحاد مردم ما، به برکت آگاهی ناشی از انقلاب، در مقابل تبلیغات دشمن بیمه هستند و مصونیت پیدا کرده اند. از بس دشمن دروغ گفت و چیزهایی را که در مقابل چشم مردم بود، به عکس و واژگون نشان داد و منعکس کرد، اطمینان مردم ما نسبت به گفته ها و بافته ها و یاوه گوییهای تبلیغات جهانی، بکلی سلب شده است.
دستگاه ظالم جبار یزیدی با تبلیغات خود، حسین بن علی علیه السلام را محکوم می ساخت و وانمود می کرد که حسین بن علی علیه السلام کسی بود که بر ضد دستگاه عدل و حکومت اسلامی و برای دنیا قیام کرده است!! بعضی هم، این تبلیغات دروغ را باور می کردند. بعد هم که حسین بن علی (ع) ، با آن وضع عجیب و با آن شکل فجیع، به وسیله ی دژخیمان در صحرای کربلا به شهادت رسید، آن را یک غلبه و فتح وانمود می کردند! اما تبلیغات صحیح دستگاه امامت، تمام این بافته ها را عوض کرد. حق، این گونه است.
یک کارشناس دینی گفت: حسین بن علی(ع) جانش را در راه خدا فدا کرد تا مردم را نجات دهد و آنها را آگاه کند.
حجت الاسلام و المسلمین محمود حائری در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، عنوان کرد: ارزش و اعتبار اربعین امام حسین (ع) مسبوق به سابقه است، یعنی یک مسئله ارزشی است که میان شیعیان رواج دارد و در تقویم تاریخی وفاداران حضرت سیدالشهدا(ع) به ثبت رسیده است.
وی افزود: امام حسن عسکری(ع) در حدیثی نشانههای مومن را 51 رکعت نمازگذاردن در شبانه روز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله)، انجام زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، بر خاک سجده نمودن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم دانستهاند، این روایت تنها سندی می تواند باشد که غیر ازخود زیارت اربعین که در ادعیه آمده، به اربعین امام حسین(ع) و فلسفه اهمیت آن پرداخته است.
این کارشناس مذهبی گفت: در رابطه با اهمیت اربعین حسینی، در منابع بر اساس دو اعتبار به آن توجه شده است، اول اینکه اربعین روزی است که اسرای کربلا را از شام به مدینه باز میگردانند و دوم اینکه جابربن عبدالله انصاری صحابی پیامبر (ص) در روز اربعین وارد کربلا می شود تا قبر اباعبدالله (ع) را زیارت کند، شیخ مفید هم در کتاب "مسار الشیعه" به این دو واقعه اشاره کرده است.
وی ادامه داد: اولین مسألهای که در ارتباط با اربعین جلب توجه می کند، تعبیر اربعین و عدد 40 در متون و منابع دینی است، به عنوان مثال پیامبر(ص) زمانی که به مبعوث شدند 40 سال سن داشتند، برخی انبیا در 40 سالگی به پیامبری برگزیده شدند، 40 سالگی در انسان ها به عنوان علامت و نشانه بالغ شدن و رشد فکری است، بنا به قول قرآن کریم میقات حضرت موسی(ع) با خداوند 40 روز طول کشید.
این کارشناس مسائل دینی تصریح کرد: اربعین در فرهنگ اهل بیت(ع) و در متون دینی و حدیثی ارزش زیادی دارد، آثار حفظ حدیث در 40 روز و خواندن دعای عهد در 40 روز از نمونههای اهمیت اربعین است، چهلم گرفتن برای میت به دلیل حفظ یاد و خاطره گذشتگان و اکرام و احترام به آنها است و موجب تسکین قلوب بازماندگان میشود.
وی خاطرنشان کرد: در آموزههای دینی ما تاکید نشده که حتما و به صورت خاص برای اموات مراسم چهلم گرفته شود، بلکه گفته شده که به زیارت قبور برویم، این مراسم بیشتر به صورت سنتهای پذیرفته شده انجام میشود.
حائری در پاسخ به این سوال که چرا در بین تمام ائمه(ع) و پیامبران، فقط برای امام حسین(ع) اربعین گرفته میشود، توضیح داد: با توجه به متون دینی و روایات، امام حسین(ع) در راستای اهداف خود یک حرکتی را به ثمر رساند که باعث احیای اسلام ناب محمدی(ص) شد، این جانفشانی امام حسین (ع) را باید تا قیام قیامت جاوید نگه داریم، این عمل ما باعث احیاء دین اسلام و مبارزه با دشمنان اسلام است.
وی اظهار کرد: همه می دانیم مصائب و سختی هایی که برای امام حسین(ع) به وجود آمد، برای هیچ یک از امامان و پیامبران وجود نداشته است، مصیبت سیدالشهداء از همه مصائب عظیم تر بود و این دلیل بر اهمیت دادن به عزای امام حسین(ع) است.
حائری عنوان کرد: روز اربعین اسیرانی که همه داغ دیده بودند به کربلا برگشتند و تمام خاطرات مصائب و تلخیهای روز عاشورا در آن روز دوباره تجدید شد، در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که "روز اربعین که فرا رسید آگاه شوید چون ما در پیشگاه حسین بن علی(ع) خاضع هستیم، به خداوند عرض کنید: خدایا! حسین بن علی(ع) نصیحت کرد، سخنرانی کرد، موعظه کرد، نامه نوشت، دستور داد اما اثری نکرد، دید هیچ چاره ای ندارد، فقط خون نیاز داشت و او نیز در راه خدا خون داد".
وی با اشاره به بخشی از زیارت اربعین "وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ" ادامه داد: "استنقاذ" غالبا برای کسی که نجات غریق است به کار میرود، کسی است که در آب غرق می شود را نجات میدهد، این فراز از زیارت اربعین بدین معنی است که حسین بن علی(ع) جانش را در راه خدا فدا کرد تا مردم را نجات دهد و آنها را آگاه کند، به همین دلیل است که امام حسن عسکری(ع) زیارت اربعین را یکی از علائم پنجگانه مومنین میدانند.
این کارشناس دینی در پایان افزود: با توجه به آنچه که گفته شد، زنده نگهداشتن نهضت تاریخی عاشورا، رسیدن کاروان اسرا در سفر بازگشت به صحرای کربلا در روز اربعین و سوم بهرهوری تربیتی از یاد و خاطره تاریخی عاشورا، از دلایل اهمیت اربعین امام حسین(ع) و برگزاری باشکوه آن است.
آسیبشناسی مراسم پیادهروی اربعین
بدون تردید مراسم با عظمتی مثل پیادهروی اربعین که به صورت خودجوش و مردمی صورت گرفته و میگیرد، در کنار نقاط قوت و ارزشمند آن، از آسیبهایی هم رنج میبرد که باید برای آن فکری کرد و طرحی درانداخت. روشن است که مدیریت دولتی و ورود مستقیم و سیاسی دولتها به این امر کاری نادرست و خطرناک است، این مراسم باید با همان ماهیت ساده و مردمیاش ادامه حیات دهد.
اما این امر هرگز به این معنا نیست که نهادهای تصمیمگیر و تأثیرگذاری مانند نهاد مرجعیت شیعه برای جهت دادن، مدیریت کردن و بهرهبرداری فرهنگی از این مراسم دست به کار نشوند، این هیجان مقدس و حرکت ارزشمند میتواند و باید که بهرههای بسیار فراوان فرهنگی، سیاسی، امنیتی و معنوی برای شیعیان بلکه جهان اسلام با خود داشته باشد.
متأسفانه ما اکنون اقدامهای جدی و قابل توجهی را در این خصوص شاهد نبودهایم. زائران حرم حسینی باید ضمن توجه به ابعاد معنوی، سیاسی و فرهنگی این مراسم و تلاش برای بهرهجستن از آن در ارتقاء کیفی آن هم بکوشند و این امر نیازمند مدیریت فرهنگی و هدایت فکری ـ رفتاری زائران به سمت اهداف مقدس قیام عاشورا است. زائر حسینی باید در چند روز، ضمن افزایش شور معنوی و جذبه روحانی حسینی در شخصیت خود، با اهداف والای امام حسین(ع) بیش از پیش آشنا شود و همان هدفها و ارزشها را با مصادیق امروزیاش بازشناسد. زائر اربعین باید به دشمنشناسی مسلح شود و به نشانههای جبهه حق و جبهه باطل در زمان خود به وضوح آگاه شود.
آسیب دیگری که در این مراسم وجود دارد، نحوه پذیرایی و هزینههای هنگفتی است که به صورت غیرمنضبط و مدیریتناشده مصرف میشود. این امر هم صورت مراسم را تهدید میکند و هم بر جنبههای نمادین معنوی، سیاسی و فرهنگی آن تأثیر منفی میگذارد. به نظر میرسد که نهاد مرجعیت شیعه در عراق باید با تشکیل کمیتههای مردمی و با حضور شخصیتهای فرهنگی، سیاسی و مذهبی و عشایر و گروههای مهم و تأثیرگذار در این مراسم، تمهیدی بیندیشند که مراسم پیادهروی اربعین به بهترین شکل ممکن صورت گیرد و شاهد اسراف، تبذیر و حیف و میل اموال شیعیان به بهانه پذیرایی از زائران حسینی نباشیم، متأسفانه نحوه پذیرایی در این مراسم و حجم اسرافکاریها و حیف و میلها به حدی است که میتواند بر جنبههای سودمند و ارزشمند آن تأثیر منفی بگذارد، میتوان با مدیریت صحیح، ضمن ایجاد رفاه متناسب و متعادل برای زائران، هزینههای غیر ضرور را در رسیدگی به تهیدستان و نیازمندان کشورهای اسلامی، خصوصاً نیازمندان عراقی، سوری، لبنانی و افغانی به کار گرفت.