فاطمه مداح نظری - ماه آبان علاوه بر پرحادثه بودنش یادآور شهیدی است که هم زمینی و هم آسمانی شدنش در این ماه اتفاق افتاده است. سردار سرلشکر پاسدار شهید حاج حسن طهرانی مقدم متولد ششم آبان ماه و عروج 21 آبان است.
جوانی که در دانشگاه مقاومت، فارغ التحصیل شد؛ از صدام تا سران صهیونیستی و آمریکایی برای سرش جایزه گذاشتند و شد کابوس بی پایان لشکریان شیطان و امیر لشکریان خدا. همرزمانش که با او زیستهاند و در رکاب او سالها طی طریق کرده اند اذعان دارند که اطرافیانش اگرچه می دانستند او از تبار بزرگان است، اما وسعت روحش را نمیشناختند. پست و مقام برای او پست و زیر می نمود و تا لحظه آخر به خلق کارهای بزرگ میاندیشید و هیچ درجه ای در شان او نبود. پدر موشکی ایران می گفت: روی قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند.
تحمل بار سنگین رجعت او آن چنان سنگین بود که حتی مقام معظم رهبری در مراسم تشییع پیکر مطهرش و در دیدار با خانواده اش فرمودند: من مصیبت زده شدم. آری! مگر مصیبت و غم پرگشودن عمودی از خیمههای دفاع مقدس التیام می یابد.
خبر شهادت پدر موشکی ایران، چون موشک جهان پیما در دنیا مخابره شد. هر رسانه ای از ظن خود نوشت، اما نبوغ و تخصص او از دید هیچ یک پوشیده نماند.
روزنامه گاردین درباره شهید طهرانیمقدم به نقل از سرلشکر مصطفی ایزدی نوشت: او از سال ۱۹۸۴ پیشگام ایجاد سیستم موشکهای زمین به زمین ایران بوده است که این موضوع باعث وحشت قدرتهای امپریالیستی و رژیم صهیونیستی شده است.
یک سایت یهودیان در جهان درباره حسن طهرانیمقدم نوشت : گزارشها نشان میدهد که حسن تهرانیمقدم یکی از موسسان توپخانه و واحدهای موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جنگ ایران و عراق بوده و بیشترین کار و تلاش وی برای توسعه سلاحها و موشکها بوده است.
حاج حسن مرد کارهای سخت روی زمین مانده بود. تا کاری که راه انداخته بود روی روال میافتاد میسپردش به دیگری و میرفت سراغ کار بعدی. سازمان جهاد خودکفایی را هم خودش راه انداخت. آن هم وقتی که احساس کرد مفهوم کار جهادی کردن دارد از دایره المعارف مردم پاک میشود.
حاج حسن بعد از عملیات ثامن الائمه(ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد.
در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را به صورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد.
در پی آن محسن رضایی نامهای زد با این مضمون: «برادر حسن مقدم به عنوان فرمانده پشتیبانیکننده آتشهای خمپارهای سپاه معرفی میشوند؛ لازم است با او همکاری کنید.»
در جلسهای که سردار مقدم بهعنوان فرمانده توپخانه سپاه حضور داشت، قرار شد شهر بصره با توپهای ۱۳۰ میلیمتری که حداکثر برد آنها ۲۸ تا ۳۰ کیلومتر بود، مورد حمله توپخانهای قرار گیرد.
پس از صدور فرمان تاریخی امام(ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
سردار شهید حسن طهرانیمقدم پدر صنعت موشکی ایران در سال ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد. وی در دوران نوجوانی خود در مسجد حضرت زینب کبری(س) فعالیت میکرد.
طهرانی مقدم با اوجگیری فعالیتهای انقلابی به صف انقلابیون پیوست. گفته میشود او در شب ۲۲ بهمن سال ۵۷ با پرتاب یک نارنجک دستی خودروی متعلق به ارتش را مصادره کرد و سرهنگ ارتش شاهنشاهی را به اسارت درآورد.
شهید طهرانی مقدم در سال ۵۸ در رشته مهندسی صنایع پذیرفته شد و در همین رشته نیز مدرک کارشناسی خود را اخذ کرد.
وی سپس به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و برای مدتی به عنوان فرمانده اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال فعالیت میکرد.
حاج حسن طهرانی مقدم در سال ۶۴ و پس از تشکیل نیروهای سه گانه سپاه به عنوان فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
همچنین در سال ۸۵ به عنوان رییس سازمان جهاد خودکفایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.
وی توانست در دوران فرماندهی خود در صنعت موشکی با همکاری سایر رفقای پاسدارش تحول عظیمی در این عرصه ایجاد کند به گونهای که اکنون جمهوری اسلامی جزو قدرتهای اول موشکی در جهان به حساب میآید.
سرانجام وی پس از مجاهدتهای فراوان در ۲۱ آبان سال ۹۰ و در آستانه عید غدیر وقتی برای انجام آزمایش موشکی به پادگان امیرالمومنین (ع) ملارد رفته بود بر اثر انفجار زاغه مهمات به جمع یاران شهید خود پیوست.
حاج حسن طرفدار گروههای کاری سبک و چابک بود. برای همین سازمان جهاد خودکفایی جای کوچکی بود با آدمهای کم. بزرگترین و پیچیدهترین دستگاهها را توی پادگان کوچکی با تعداد کمی محقق و پاسدار میتوانست بسازد. برونسپاریاش حرف نداشت. تمامی قطعات و اجزای مورد نیاز را جدا جدا به کارگاهها و کارخانههای سطح کشور سفارش میداد و آن وقت همه را جمع میکرد و با افراد محدود سر هم میکردند. هم صنعت کشور رونق میگرفت و هم انرژی خودشان صرف ساختن قطعات و انبار کردن ماشین آلات و مدیریت نیروی انسانی نمیشد.
اما اگر نیازشان طوری بود که در سراسر کشور کسی قادر به ساختن آن نمیشد، آن وقت بچهها را صدا میزد و مشخصات ماده مورد نظر را میگفت و وقتی میداد که رویش کار کنند، خودش هم بیکار نمینشست. با یکی دو استاد دانشگاه مورد اعتماد مشورت میکرد. مقاله میخواند و شروع میکرد به تست زدن. بچهها که میآمدند پیشش میگفت: "دارم تمرین میکنم ببینم شما دارین اونجا چه کار میکنید." بچهها میخندیدند و به روی خودشان نمیآوردند که از ترس اینکه حاجی زودتر از آنها به محصول برسد با چه سرعت و پشتکاری دارند کار میکنند.
لحظهای که محصولشان بعد از چند بار کار نکردن جواب میداد و تستشان موفق میشد، لحظه عجیبی بود. از خوشحالی همدیگر را بغل میکردند و میپریدند روی سر و کول حاجی و تکبیر میگفتند. گریه میکردند و دست آخر میایستادند به نماز. چند محقق و پاسدار توی پادگان کوچکی پشت سر مدیرشان دست بلند میکردند و از خدا تشکر میکردند. لحظه عجیبی بود. بزرگترین و پیچیدهترین دعاها میتوانست روی آن مستجاب شود.
عمده کارهای تحقیقاتی ساخت موشک «شهاب ۳» را شهید مقدم انجام داده بود. او در اول مهر سال ۸۴ بهعنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب شد. ۲۵ آذر ۸۵ به عنوان مشاور فرماندهکل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد.
محمد طهرانی مقدم برادر شهید از این رویداد چنین سخن میگوید: «حاج حسن حتی به لبنان هم آمد و یگان موشکی حزبالله را در آنجا ایجاد کرد. تقریباً در سال ۶۶-۶۵ بود. بچههای حزبالله لبنان بسیار دوستدار حاج حسنآقا بودند. با کارهایی که ایشان انجام داد، حزبالله موفق به تجهیز سلاحهایی شد که هرگاه صهیونیستها شرارتی میکردند، با پاسخ دندانشکن مواجه میشدند. الان هم قاطعانه بگویم، رژیم صهیونیستی اگر هرگونه عملیات یا تهدیدی را علیه جمهوری اسلامی داشته باشد، از ناحیه موشکهای حزبالله لبنان مشت محکمی را دریافت خواهد کرد که قلب تلآویو را زیر و رو میکند. باید بگویم بهترین هدیه حاج حسن آقا به مردم و حزب الله لبنان، آموزش و انتقال تجربیات موشکی به این کشور بود، به طوری که در جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۲۲ روزه غزه، پیروزی حزب الله و بچههای حماس علیه صهیونیستها مدیون همین آیندهنگری ایشان بود که رزمندگان حزبالله را آموزش دادند. از همین طریق بود که حزبالله توانست سیستم موشکیاش را ایجاد کند و نه تنها مانع پیشرفت رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان شد بلکه تمام نقشههای صهیونیستها را نقش بر آب کرد».
شخصیتی در این حادثه دردناک به شهادت رسید که اصرار داشت در گمنامی و ناآشنایی کار کند و مجموعهای بهنام جهاد خودکفایی سپاه را فرماندهی میکرد و بخش عظیمی از افتخارات موشکی جمهوری اسلامی به نام او زنده است.
حسن طهرانی مقدم ۶ آبان ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران متولد شد. در ۲۱ سالگی و در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد.
بعد از عملیات ثامن الائمه (ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد. در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را بهصورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد. آبان سال ۱۳۶۲ مأموریت راهاندازی و سازماندهی "فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه" به طهرانی مقدم محول شد و به این ترتیب ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد.
پس از صدور فرمان تاریخی امام (ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
کتاب «خط مقدم» روایت داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی در ایران با محوریت برشی از میانه خط زندگی سردار شهید حسن طهرانی مقدم است.
این کتاب همزمان با ایام چهل سالگی انقلاب اسلامی در قطع رقعی و به قلم فائزه غفارحدادی و به کوشش محمدحسین پیکانی به رشته تحریر در آمده و توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
تحمل بار سنگین رجعت او آن چنان سنگین بود که حتی مقام معظم رهبری در مراسم تشییع پیکر مطهرش و در دیدار با خانواده اش فرمودند: من مصیبت زده شدم. آری! مگر مصیبت و غم پرگشودن عمودی از خیمههای دفاع مقدس التیام می یابد.
خبر شهادت پدر موشکی ایران، چون موشک جهان پیما در دنیا مخابره شد. هر رسانه ای از ظن خود نوشت، اما نبوغ و تخصص او از دید هیچ یک پوشیده نماند.
روزنامه گاردین درباره شهید طهرانیمقدم به نقل از سرلشکر مصطفی ایزدی نوشت: او از سال ۱۹۸۴ پیشگام ایجاد سیستم موشکهای زمین به زمین ایران بوده است که این موضوع باعث وحشت قدرتهای امپریالیستی و رژیم صهیونیستی شده است.
یک سایت یهودیان در جهان درباره حسن طهرانیمقدم نوشت : گزارشها نشان میدهد که حسن تهرانیمقدم یکی از موسسان توپخانه و واحدهای موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جنگ ایران و عراق بوده و بیشترین کار و تلاش وی برای توسعه سلاحها و موشکها بوده است.
حاج حسن مرد کارهای سخت روی زمین مانده بود. تا کاری که راه انداخته بود روی روال میافتاد میسپردش به دیگری و میرفت سراغ کار بعدی. سازمان جهاد خودکفایی را هم خودش راه انداخت. آن هم وقتی که احساس کرد مفهوم کار جهادی کردن دارد از دایره المعارف مردم پاک میشود.
حاج حسن بعد از عملیات ثامن الائمه(ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد.
در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را به صورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد.
در پی آن محسن رضایی نامهای زد با این مضمون: «برادر حسن مقدم به عنوان فرمانده پشتیبانیکننده آتشهای خمپارهای سپاه معرفی میشوند؛ لازم است با او همکاری کنید.»
در جلسهای که سردار مقدم بهعنوان فرمانده توپخانه سپاه حضور داشت، قرار شد شهر بصره با توپهای ۱۳۰ میلیمتری که حداکثر برد آنها ۲۸ تا ۳۰ کیلومتر بود، مورد حمله توپخانهای قرار گیرد.
پس از صدور فرمان تاریخی امام(ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
سردار شهید حسن طهرانیمقدم پدر صنعت موشکی ایران در سال ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد. وی در دوران نوجوانی خود در مسجد حضرت زینب کبری(س) فعالیت میکرد.
طهرانی مقدم با اوجگیری فعالیتهای انقلابی به صف انقلابیون پیوست. گفته میشود او در شب ۲۲ بهمن سال ۵۷ با پرتاب یک نارنجک دستی خودروی متعلق به ارتش را مصادره کرد و سرهنگ ارتش شاهنشاهی را به اسارت درآورد.
شهید طهرانی مقدم در سال ۵۸ در رشته مهندسی صنایع پذیرفته شد و در همین رشته نیز مدرک کارشناسی خود را اخذ کرد.
وی سپس به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و برای مدتی به عنوان فرمانده اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال فعالیت میکرد.
حاج حسن طهرانی مقدم در سال ۶۴ و پس از تشکیل نیروهای سه گانه سپاه به عنوان فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
همچنین در سال ۸۵ به عنوان رییس سازمان جهاد خودکفایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.
وی توانست در دوران فرماندهی خود در صنعت موشکی با همکاری سایر رفقای پاسدارش تحول عظیمی در این عرصه ایجاد کند به گونهای که اکنون جمهوری اسلامی جزو قدرتهای اول موشکی در جهان به حساب میآید.
سرانجام وی پس از مجاهدتهای فراوان در ۲۱ آبان سال ۹۰ و در آستانه عید غدیر وقتی برای انجام آزمایش موشکی به پادگان امیرالمومنین (ع) ملارد رفته بود بر اثر انفجار زاغه مهمات به جمع یاران شهید خود پیوست.
حاج حسن طرفدار گروههای کاری سبک و چابک بود. برای همین سازمان جهاد خودکفایی جای کوچکی بود با آدمهای کم. بزرگترین و پیچیدهترین دستگاهها را توی پادگان کوچکی با تعداد کمی محقق و پاسدار میتوانست بسازد. برونسپاریاش حرف نداشت. تمامی قطعات و اجزای مورد نیاز را جدا جدا به کارگاهها و کارخانههای سطح کشور سفارش میداد و آن وقت همه را جمع میکرد و با افراد محدود سر هم میکردند. هم صنعت کشور رونق میگرفت و هم انرژی خودشان صرف ساختن قطعات و انبار کردن ماشین آلات و مدیریت نیروی انسانی نمیشد.
اما اگر نیازشان طوری بود که در سراسر کشور کسی قادر به ساختن آن نمیشد، آن وقت بچهها را صدا میزد و مشخصات ماده مورد نظر را میگفت و وقتی میداد که رویش کار کنند، خودش هم بیکار نمینشست. با یکی دو استاد دانشگاه مورد اعتماد مشورت میکرد. مقاله میخواند و شروع میکرد به تست زدن. بچهها که میآمدند پیشش میگفت: "دارم تمرین میکنم ببینم شما دارین اونجا چه کار میکنید." بچهها میخندیدند و به روی خودشان نمیآوردند که از ترس اینکه حاجی زودتر از آنها به محصول برسد با چه سرعت و پشتکاری دارند کار میکنند.
لحظهای که محصولشان بعد از چند بار کار نکردن جواب میداد و تستشان موفق میشد، لحظه عجیبی بود. از خوشحالی همدیگر را بغل میکردند و میپریدند روی سر و کول حاجی و تکبیر میگفتند. گریه میکردند و دست آخر میایستادند به نماز. چند محقق و پاسدار توی پادگان کوچکی پشت سر مدیرشان دست بلند میکردند و از خدا تشکر میکردند. لحظه عجیبی بود. بزرگترین و پیچیدهترین دعاها میتوانست روی آن مستجاب شود.
عمده کارهای تحقیقاتی ساخت موشک «شهاب ۳» را شهید مقدم انجام داده بود. او در اول مهر سال ۸۴ بهعنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب شد. ۲۵ آذر ۸۵ به عنوان مشاور فرماندهکل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد.
محمد طهرانی مقدم برادر شهید از این رویداد چنین سخن میگوید: «حاج حسن حتی به لبنان هم آمد و یگان موشکی حزبالله را در آنجا ایجاد کرد. تقریباً در سال ۶۶-۶۵ بود. بچههای حزبالله لبنان بسیار دوستدار حاج حسنآقا بودند. با کارهایی که ایشان انجام داد، حزبالله موفق به تجهیز سلاحهایی شد که هرگاه صهیونیستها شرارتی میکردند، با پاسخ دندانشکن مواجه میشدند. الان هم قاطعانه بگویم، رژیم صهیونیستی اگر هرگونه عملیات یا تهدیدی را علیه جمهوری اسلامی داشته باشد، از ناحیه موشکهای حزبالله لبنان مشت محکمی را دریافت خواهد کرد که قلب تلآویو را زیر و رو میکند. باید بگویم بهترین هدیه حاج حسن آقا به مردم و حزب الله لبنان، آموزش و انتقال تجربیات موشکی به این کشور بود، به طوری که در جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۲۲ روزه غزه، پیروزی حزب الله و بچههای حماس علیه صهیونیستها مدیون همین آیندهنگری ایشان بود که رزمندگان حزبالله را آموزش دادند. از همین طریق بود که حزبالله توانست سیستم موشکیاش را ایجاد کند و نه تنها مانع پیشرفت رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان شد بلکه تمام نقشههای صهیونیستها را نقش بر آب کرد».
شخصیتی در این حادثه دردناک به شهادت رسید که اصرار داشت در گمنامی و ناآشنایی کار کند و مجموعهای بهنام جهاد خودکفایی سپاه را فرماندهی میکرد و بخش عظیمی از افتخارات موشکی جمهوری اسلامی به نام او زنده است.
حسن طهرانی مقدم ۶ آبان ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران متولد شد. در ۲۱ سالگی و در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد.
بعد از عملیات ثامن الائمه (ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد. در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را بهصورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد. آبان سال ۱۳۶۲ مأموریت راهاندازی و سازماندهی "فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه" به طهرانی مقدم محول شد و به این ترتیب ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد.
پس از صدور فرمان تاریخی امام (ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
کتاب «خط مقدم» روایت داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی در ایران با محوریت برشی از میانه خط زندگی سردار شهید حسن طهرانی مقدم است.
این کتاب همزمان با ایام چهل سالگی انقلاب اسلامی در قطع رقعی و به قلم فائزه غفارحدادی و به کوشش محمدحسین پیکانی به رشته تحریر در آمده و توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.