گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1403/01/25 12:29
شناسه : 407731

مرتضي نجفي قدسي
‎ ‎
يکي از کارهاي غلط که بسيار مخرب و تأثير منفي در جامعه دارد، ‏ساخت حوزه‌هاي علميه لاکچري است، گويا هتل پنج‌ستاره هستند! آن ‏هم با چه سرمايه‌اي و منشأ اين پول‌ها کجا بوده است که محل حرف ‏است! بناي حوزه لاکچري اُزگل که بي‌مسمّي نام امام خميني را بر آن ‏نهاده‌اند، در مساحت حدود 23 هزار مترمربع آن هم در يکي از ‏بهترين نقاط بالاي شهر تهران، از اول صلاح نبود و گرفتن اين همه ‏زمين با نفوذ در شهرداري و اوقاف صحيح نبود و از مظاهر اسراف ‏است‎!‎
اگر هم مي‌خواستند حوزه‌اي بسازند يک طبقه از همان مسجد جامع ‏اُزگل را اختصاص مي‌دادند کفايت مي‌کرد و يا فوقش يک حوزه‌اي در ‏زميني سه هزار متري مي‌ساختند نه 23 هزار مترمربع‎!‎
گرچه در شمال تهران با وجود حوزه با سابقه چيذر که آن هم در ‏مساحت 2 الي 3 هزار متري است و بسيار فعال و باارزش هست، ‏ديگر نيازي به حوزه اُزگل نبود و اصلاً در شرايطي که کل ورودي ‏سالانه حوزه تهران که ده‌ها مدرسه علميه دارد به هزار نفر هم ‏نمي‌رسد آيا ساختن چنين مدرسه‌اي در اين مساحت بزرگ و هدر دادن ‏اموال عمومي صلاح بود؟‎!‎
در پي حرف و حديث‌هاي مربوط به حوزه علميه لاکچري اُزگل و ‏حواشي آن، مرتضي نجفي قدسي در يادداشتي ضمن بيان اين مطالب، ‏چنين نوشته است:‏
بسم‌الله الرحمن الرحيم
‎«‎وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولَئِكَ هُوَ يَبُورُ» ‏‏(فاطر، 10‏‎)‎
کساني که با مکر و حيله و تزوير کارهاي بد و خلافي انجام مي‌دهند ‏برايشان عذاب سختي خواهد بود و مکر و حيله و نيرنگ‌شان هم بطور ‏کلي نابود خواهد شد‎.‎
‎***‎
در اين روزها که بحث حوزه علميه لاکچري اُزگل در تهران و حواشي ‏آن نقل محافل و مجالس گشته و هرکس سخني مي‌گويد، به‌نظرم رسيد ‏به اين موضوع از منظري کلي‌تر نگاهي داشته باشيم‎.‎
همه مي‌دانند که خاستگاه حوزه‌هاي علميه، تاريخي بيش از يک هزار ‏ساله دارد و در طول اين قرون علماي بزرگ اسلام زحمات زيادي ‏کشيده‌اند تا منابع و مآحذ مذهب تشيع حفظ شود و روحانيوني که وارد ‏اين حوزه‌ها مي‌شدند همواره تحصيل علم و تهذيب نفس را با هم پيش ‏مي‌بردند‎.‎
سلوک تمامي علماء شيعه هميشه حفظ ذي طلبگي و ساده‌زيستي و ‏مردم‌داري بوده است و آنان در متن مردم با حداقل امکانات بيشترين ‏ثمرات را براي حفظ دينداري مردم داشته‌اند و مردم عملاً با ديدن آنها ‏و سلوک زندگي‌شان به ايمان و اعتقادات‌شان افزوده مي‌شد‎.‎
هميشه نگاه مردم به يک روحاني در گذشته اين بود که او ترک دنيا ‏کرده و از مواهب زندگي به حداقل قناعت مي‌کند و در عين حال پشت ‏و پناه مردم محروم و ستمديده است و تکيه‌گاهي محکم براي مردم ‏بينوا و مستضعف است‎.‎
‎*‎آبروی روحانیت شیعه مرهون تلاش علمای گذشته است
مرحوم آيت‌الله شيخ‌محمدتقي شوشتري از برجسته‌ترين علماي شيعه و ‏صاحب کتاب ارزشمند «قاموس‌الرجال» را در دهه شصت در شهرستان ‏شوشتر مي‌ديدم که زندگي بسيار ساده‌اي داشت ولي آنچنان در قلوب ‏مردم خوزستان و مخصوصاً اهالي شوشتر جاي داشت که تمام شوشتر ‏به حرف او بودند و او هم واقعاً مجسمه تقوي و مردي الهي بود‎.‎
در ابتداي جنگ ايران و عراق که جنگ‌زدگان شهرهاي مرزي، راهي ‏ديگر شهرها مي‌شدند، مردم شوشتر در مقابل خانه آيت‌الله شوشتري ‏تجمع کردند و از او کسب تکليف نمودند که در شهر بمانند و يا شوشتر ‏را خالي کنند که او فرمود فردا جواب شما را مي‌دهم و فردا که مجدداً ‏مردم شهر تجمع کردند در يک کلام گفت: «بمانيد» و با همين فرمايش ‏ايشان تمام مردم شوشتر در شهر باقي ماندند و در کمال آرامش زندگي ‏کردند و در طول 8 سال جنگ هم هيچگاه شوشتر نه بمباران شد و نه ‏موشک خورد و نه توپ‌هاي دشمن به آن اصابت کرد و با اينکه اين ‏شهر فاصله‌اي آنچنان تا مرز نداشت ولي واقعاً معجزه‌آسا از همه ‏خطرات مصون ماندند و حتي برخي از تيپ‌ها و لشگرها به خاطر ‏امنيت بالاي شوشتر، پايگاه‌هاي عقبه خود را در اطراف شوشتر مستقر ‏مي‌کردند که البته اين مقرها مورد هجمه هواپيماهاي عراقي قرار ‏گرفت ولي شهر شوشتر هيچگاه آسيب نديد! الان هم هنوز در شوشتر ‏مردم با ياد و نام مرحوم آيت‌الله شوشتري زندگي مي‌کنند و قبر ‏مطهرش که حرمي دارد پيوسته زيارتگاه مردم شوشتر است و بسياري ‏از مردم شوشتر به ياد او بر بالاي ماشين‌هايشان مي‌نويسند «يا شيخ ‏شوشتر‎!»‎
اين واقعيت نمونه‌اي از يک روحاني واقعي که افتخار مذهب است و ‏مردم هم به او عشق مي‌ورزند‎.‎
در انقلاب اسلامي علت دلبستگي مردم به امام خميني و جانبازي در ‏راه اهداف او اين بود که ديدند يک سيدي روحاني و مرجع تقليدي که ‏هواي نفس را در خود کشته و در مقابل ستمگران ايستاده و تمام ‏وجهه همت او نجات مردم از حکومت ظالمانه شاهنشاهي است و قصد ‏اعتلاي دين و کشور را دارد و همواره سعي مي‌کند سطح زندگي‌اش با ‏توده مردم يکسان و يا حتي پائين‌تر از آنها باشد‎.‎
مثلاً در گرماي طاقت‌فرساي نجف که داشتن پنکه يک نياز طبيعي بود، ‏چون همه مردم قادر به خريد پنکه نبودند با خريد پنکه
براي بيت‌اش مخالفت مي‌کرد و يا در همان تابستان‌هايي که بسياري به ‏خانه‌هاي مجاور شط کوفه که خنک‌تر بود مي‌رفتند، ايشان هيچگاه ‏نمي‌رفت و خلاصه زندگي او بسيار ساده و معمولي به مانند اضعف ‏مردم بود .‏
مرحوم آيت‌الله سيدحسن ميرجهاني، مرحوم آيت‌الله طيب صاحب تفسير ‏‏«اطيب البيان»، مرحوم آيت‌الله شمس‌آبادي، مرحوم آيت‌الله ‏شيخ‌عباسعلي اديب، مرحوم آيت‌الله سيدمحمدرضا خراساني، مرحوم ‏آيت‌الله سيدحسين خادمي و بسياري ديگر از علماي بزرگ اصفهان ‏مرحوم آيت‌الله‌العظمي سيدعلي بهبهاني، مرحوم آيت‌الله‌العظمي ‏حاج‌شيخ‌عبدالکريم حائري، مرحوم آيت‌الله‌العظمي بروجردي، مرحوم ‏آيت‌الله‌العظمي سيدمحمدرضا گلپايگاني، مرحوم آيت‌الله‌العظمي نجفي ‏مرعشي که تا آخر عمر مستطيع نشد و به حج مشرف نگشت و ‏بسیاری دیگر از عالمان شیعه، همه اينها مظهر معنويت، تقوي، زهد و ‏قداست بودند و مردم با ديدن آنها به خدا ايمان مي‌آوردند و واقعاً ‏ستون‌هاي دين مردم، اين‌گونه عالمان بودند .‏
هيچگاه از خود پرسيده‌ايم که اينها کجا پرورش پيدا کردند؟ در ناز و ‏نعمت بودند و يا در سخت‌ترين وضعيت به اين مراحل رسيدند و ساخته ‏شدند؟ عالماني را در نجف مي‌شناختم که هفته‌اي دو روز به کارگري و ‏بنايي مي‌رفتند تا بتوانند بقيه هفته را درس بخوانند و قوت لايموتي ‏براي خود و خانواده فراهم کنند، که يکي از اينها به من گفت من خودم ‏نان خالي مي‌خوردم ولي براي همسر باردارم ماست هم تهيه مي‌کردم‎!‎
اين روحانيت مظلوم، آبروي شيعه و روحانيت را با چنين مشقاتي حفظ ‏کرده‌اند و ليکن متأسفانه در سال‌هاي اخير رفتار و سلوک برخي از ‏روحانيون که مخصوصاً مسئوليت‌هايي در دستگاه‌ و يا جامعه دارند، ‏ضربه‌هاي شديدي به روحانيت و حوزه‌هاي علميه زده است‎.‎
‎*‎بنای حوزه لاکچری اُزگل در شمال تهران
يکي از کارهاي غلط که بسيار مخرب و واکنش منفي در جامعه دارد، ‏ساخت حوزه‌هاي علميه لاکچري است، گویا هتل پنج ستاره هستند، آن ‏هم با چه سرمايه‌اي و منشأ اين پول‌ها کجا بوده است که محل حرف ‏است‎!‎
مثلاً بناي حوزه لاکچري اُزگل که بي‌مسمّي نام امام خميني را در ‏مساحتي حدود 23 هزار مترمربع آن هم در يکي از بهترين نقاط بالاي ‏شهر تهران، از اول صلاح نبود و گرفتن اين همه زمين با نفوذ در ‏شهرداري و اوقاف صحيح نبود و از مظاهر اسراف است! اگر هم ‏مي‌خواستند حوزه‌اي بسازند يک طبقه از همان مسجد جامع اُزگل را ‏حوزه مي‌کردند و يا فوقش حوزه‌اي در يک زمين سه هزار متري ‏مي‌ساختند نه 23 هزار مترمربع‎!‎
گرچه در شمال تهران با وجود حوزه باسابقه چيذر که آن هم در ‏مساحتي 2 الي 3 هزار متري است و بسيار فعال و باارزش است ديگر ‏نيازي به حوزه اُزگل نبود و اصلاً در شرايطي که کل ورودي سالانه ‏حوزه تهران که ده‌ها مدرسه علميه دارد، به هزار نفر نمي‌رسد آيا ‏ساخت چنين مدرسه‌اي و هدر دادن اموال عمومي صلاح بود؟‎!‎
عجيب اينست که در ساخت اين مدرسه بسيار خودخواهانه عمل کردند ‏و حقوق همسايگان را هم ضايع کردند و ديواري طولاني کشيدند و ‏حداقل سه متر بايد در طول مسير عقب‌نشيني مي‌کردند تا لااقل هم ‏خودشان و هم اهالي اُزگل و همسايگان حوزه در رفت و آمد ‏اتومبيل‌هايشان به زحمت نيفتند که متأسفانه اصلاً رضايت مردم و ‏اهالي محل ملاک نبوده است و حال آنکه اين باغ‌ها که شريان‌هاي ‏تنفسي تهران هستند بايد تبديل به فضاي سبز و پارک عمومي براي ‏همه مردم مي‌شد، در اين منطقه نزديک‌ترين پارک وسيع، پارک ‏نياوران در اقدسيه تجريش است که حداقل پنج کيلومتر با اين مکان ‏فاصله دارد‎.‎
‎*‎معیشت طلاب، مهمتر از حوزه ساختن است
امروزه مهمتر از حوزه علميه ساختن، اداره معيشت طلاب است که ‏بسيار در عسر و حرج هستند، چه بسيار طلابي که با شهريه‌هاي اندک ‏و با اين تورم، خرج زندگي‌شان تأمين نمي‌شود و مجبور هستند نصف ‏بيشتر فرصت خود را در اسنپ و پيک موتوري و کار کردن در ‏مغازه‌ها و فروشگاه‌ها و رستوران‌ها بگذرانند! آنوقت برخي آقايان ‏بروند هي ساختمان بسازند و بسياري از طلاب از تنگي معيشت زندگي ‏درس را رها کرده و به شهرهاي خود بازگشته‌اند و يا حتي همسران ‏آنها نتوانسته‌اند اين زندگي طاقت‌فرسا در زيرزمين‌ها را تحمل کنند و ‏طلاق گرفته‌اند و يا سوء‌تغذيه پيدا کرده‌اند! امثال آقاي صديقي بايد آن ‏يک ميليارد تومان درآمد هتل جهان را تقديم مراجع تقليد کنند تا صرف ‏همه طلاب کشور شود‎.‎
بنده مطلعم بعضي مواقع همين مراجع موجود در حوزه قم براي شهريه ‏ناچيز ماهانه طلاب کشور در تأمين اين مبلغ مي‌مانند و در آخر به ‏قرض متوسل مي‌شوند! آنوقت صحيح است که حوزه لاکچري اُزگل ‏براي خودش درآمد اختصاصي داشته باشد؟! گرچه بعيد مي‌دانم که اين ‏پول‌ها صرف طلاب همانجا هم بشود، کساني که از دو متر عقب‌نشيني ‏صرف‌نظر مي‌کنند و به حقوق همه مردم تعدي مي‌کنند آيا حاضرند اين ‏پول‌ها را صرف طلاب کنند؟‎!‎
بسياري مي‌پرسند که مدرسه علميه لاکچري اُزگل با کدام پول ساخته ‏شده؟ خدا مي‌داند، امّا آنچه مسلم است اينست که بسياري از افرادي که

در اينکار سهم داشته‌اند بيشتر به خاطر موقعيت و منصب قضايي آقاي ‏صديقي که در آن وقت قاضي‌القضات و رئيس دادگاه انتظامي قضات ‏کشور بودند و تقريباً تمام قاضيان و مسئولان قضايي از ايشان حساب ‏مي‌بردند و حرف و نوشته ايشان بسيار بُرد داشت و لذا بسياري از ‏فرصت‌طلبان براي جلب حمايت وي سعي مي‌کردند در ساخت اين حوزه ‏علميه و يا هر کار خيري که ايشان دارد قدمي بردارند‎.‎
جالب توجه است روزي آقاي صديقي از بنده سراغ فردي را گرفتند که ‏در تأمين بخشي از آهن‌هاي حوزه اُزگل دخيل بود و گفتند مدتي است ‏فلاني احوالي از ما نمي‌پرسد؟ حتي تلفن‌هاي ما را جواب نمي‌دهد! شما ‏مي‌دانيد چرا؟! بنده هم عرض کردم بله و با صراحت گفتم آنوقت که ‏اينها به شما کمک مي‌کردند شما در مسئوليت‌ قضايي بوديد و حالا ‏ديگر آن مسئوليت را نداريد و صرفاً مشاور قضايي هستيد و اضافه ‏کردم آيا مي‌خواهيد بدانيد آن روزي که شما از منصب قضائي کنار ‏رفتيد اين شخص، چه حال بدي پيدا کرد؟! آنقدر با دست‌هايش روي ‏پاهايش مي‌زد و مي‌گفت بخشکي شانس! اين همه خرج کرديم تمام ‏زحمات‌مان برباد رفت‎!‎
مطمئناً اگر آقاي صديقي مسئوليت‌هاي بالا را نداشتند هيچگاه ‏نمي‌توانستند نه زميني به وسعت 23 هزار متر بگيرند و نه بتوانند ‏ميلياردها صرف کنند و حوزه‌اي در آن بسازند که معلوم نيست چقدر ‏کارآيي و نتيجه دارد‎.‎
اجمالاً اصل حوزه علميه در قم است و تا طلبه‌اي به قم نرود مُلاّ ‏نمي‌شود، حتي حوزه‌هاي اصفهان و مشهد هم که اساتيد نسبتاً خوبي ‏دارند، باز هم طلاب را از عزيمت به قم و کسب فيض از اساتيد بزرگ ‏و گرانقدر آن حوزه بي‌نياز نمي‌کند. بنابراين تلاش‌ها بايد در جهت ‏تقويت حوزه قم باشد و از حرکت‌هاي موازي پرهيز شود و سرمايه‌ها ‏را هم در جهت تأمين معيشت طلاب بکار گيرند والا معلوم نيست اين ‏ساختمان‌ها تا کي وصال دهد و بسا فردا روزي تغيير کاربري پيدا کنند! ‏کما اينکه در مجموعه هتل بين‌المللي عباسي اصفهان بخشي از اتاق‌ها، ‏همان حجراتي است که در کنار مدرسه چهارباغ در عهد صفوي ساخته ‏شده و هم‌اکنون بازسازي و به عنوان هتل پنج‌ستاره مورد استفاده ‏گردشگران است‎.‎
إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ ‏أُنِيبُ (هود – 88‏‎)‎
مرتضي نجفي قدسي

پاسخی بگذارید