زهره مهرنوروزی - با تاکید می گوید: نامش را بنویس و در داخل پیاز بگذار و آن پیاز را در جای چال کن، دستور دیگرش بیقراری معشوق است برای جذب پول هم راهکار دارد، راهکارش این است که قطعه ای از بدن یک حیوان وحشی را خشک کرده و در خانه اش نگهدارد. این کلیپ ها را هر روز می بینیم که فقط شکل و ظاهر گویندگان تغییر می کند وگرنه نسخه های خرافه همان است که بود. همین افراد با استقاده از سادگی کاربران سود سر شاری به جیب می زنند وبازار ترویج خرافه در فضای مجازی همچنان داغ است، طعمه این افراد کسانی هستند که ساده و زود باورند.
لیلا سعیدی کارشناس ارشد علوم اجتماعی در تعریف خرافه می گوید: خرافات، به باورهای غیرعلمی و سنتهای قدیمی گفته میشود که هنوز در زندگی روزمره بسیاری از جوامع، از جمله ایران، نفوذ دارند. از ترس عدد ۱۳ و گربه سیاه گرفته تا فالگیری و رمالی، هنوز بخش قابل توجهی از جامعه به این رفتارها و باورها پایبند است.
وی افزود: این مسئله از منظر جامعهشناسی اهمیت دارد، زیرا نشان میدهد که چگونه فرهنگ و اجتماع میتوانند بر رفتار فرد تأثیر بگذارند و چرا تغییر نگرش در جامعه، علیرغم پیشرفتهای علمی، همچنان دشوار است. حتی این موضوع در سطوح بالای جامعه نیز وجود دارد، همانگونه که شاهد هستیم، اعتقاد به جادوگر در فوتبال که ورزشی مبتنی بر عقل و قدرت بدنی است، وجود دارد.
وی تصریح کرد: پرسش «چرا هنوز خرافاتی هستیم؟» نه تنها مسئلهای فردی، بلکه موضوعی اجتماعی است که نشان میدهد فرهنگ و جامعه چگونه میتوانند باورها و رفتارهای مردم را شکل دهند و چرا تغییر این باورها در یک چشمانداز کوتاهمدت امکانپذیر نیست.
این جامعه شناس اظهارداشت: برای درک منشأ خرافات، نباید آنها را صرفا حماقت و جهل بدانیم، بلکه باید نگاهی به تکامل مغز انسان بیندازیم. همانطور که در یکی از اپیزودهای میبینیم، مغز ما از ابتدا برای یافتن سرنخها ساخته شده و مثل نوعی ماشین الگویاب عمل میکند؛ ماشینی که حتی از میان دادههای کمرمق، ارتباط میسازد تا شانس زندهماندن افزایش پیدا کند. در دوران غارنشینی، بقای اجداد ما به تواناییشان در یافتن سریع ارتباط بین رویدادها بستگی داشت.
وی تصریح کرد: یکی از مهمترین دلایل ادامه خرافات در ایران، «معرفت جادویی» است. این نوع معرفت بر پایه تجربه مستقیم، باورهای سنتی و شواهد غیرعلمی شکل گرفته و نسلها به نسل بعد منتقل شده است.
این جامعه شناس گفت: معرفت جادویی بر خلاف معرفت علمی، بر عقلانیت و تحلیل منطقی تکیه ندارد و به جای آن، پیوندی عاطفی و فرهنگی با زندگی روزمره مردم دارد. عوامل تاریخی و فرهنگی نقش مهمی در تداوم خرافات دارند. ایران، با پیشینه تمدنی چند هزار ساله و فرهنگ ترکیبی از دین، اساطیر و سنتهای محلی، محیطی مناسب برای استمرار باورهای خرافی فراهم کرده است.
خرافه، باعث کاهش انسجام اجتماعی
وی با اشاره اینکه عامل دیگر، ناکارآمدی برخی نهادهای آموزشی و کمرنگ بودن آموزش علمی در بخشهایی از جامعه است، می افزاید: «در حالی که ایران دارای دانشگاهها و مراکز علمی پیشرفته است، باورهای خرافی در سطح عمومی جامعه همچنان ریشهدار باقی ماندهاند. آموزش رسمی گاهی نتوانسته است با میراث فرهنگی و باورهای سنتی مقابله کند یا آنها را به شیوهای منطقی توضیح دهد. علاوه بر این، رسانهها و شبکههای اجتماعی گاه با انتشار محتواهای شبهعلمی، تقویتکننده این باورها هستند.
وی معتقد است، برخی آیینها و گفته ها که خرافات را ترویج می دهد، ضمن تقویت انسجام اجتماعی، گاهی مانع تفکر انتقادی و علمی میشوند. با توجه به این عوامل، تغییر نگرش نسبت به خرافات نیازمند فرآیندی طولانی و چندوجهی است. تنها ارائه اطلاعات علمی کافی نیست؛ بلکه لازم است جامعه از طریق آموزش، فرهنگسازی و تقویت تفکر انتقادی، توانایی تحلیل عقلانی مسائل را پیدا کند. همچنین باید مکانیزمهایی برای کاهش فشارهای اجتماعی و اقتصادی فراهم شود تا مردم کمتر به راهحلهای نمادین و غیرعلمی روی بیاورند. در نهایت، میتوان گفت خرافات در ایران پدیدهای اجتماعی است که ریشه در تاریخ، فرهنگ و شرایط اجتماعی دارد. برای مقابله با آن، باید علاوه بر آموزش علمی، به تغییرات فرهنگی و اجتماعی توجه کرد. از دیدگاه جامعهشناسی، درک چرایی تداوم خرافات اهمیت دارد؛ زیرا تنها با فهم ریشههای اجتماعی و فرهنگی این پدیده میتوان راهکارهای مؤثر برای کاهش آن ارائه داد.
در ادامه لیلا رئوف ، روانشناس و استاد دانشگاه، با بیان اینکه اعتقاداتی مانند سرکتاب باز کردن و دعانویسی برای افزایش محبت بین یک زن و شوهر و یا گشایش رزق و روزی در افرادی که شخصیت منفعل دارند بیشتر مشاهده می شود، می گوید: برخی شکست های درونی و یا خانوادگی، افراد را به سمت باورهای خرافی و مظاهر عملی آن مانند دعانویسی و یا فالگیری سوق می دهد و مبالغ هنگفتی نیز بابت این اعتقادات می پردازند.
این روانشناس با اشاره به بروز اعتقادات خرافی در افراد خودشیفته ادامه می دهد: این افراد نیز به دیلیل اینکه می خواهند خود را بالاتر و آگاه تر از دیگران نشان دهند برای آگاهی از آینده نامعلوم به باورهای خرافی و کارهایی مانند فالگیری گرایش دارند.
وی با بیان اینکه ممکن است باورهای خرافی وغلط نسل به نسل در یک خانواده منتقل می شود، می افزاید: باشگون بودن فلان روز و یا پوشیدن فلان لباس برای انجام کارهای مهم از جمله اعتقاداتی است که در میان نسل های مختلف دیده شده و به دیگران نیز انتقال یافته است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه برخی افراد برای تایید کارهای خود و همچنین اطلاع از آینده حاضرند پول های کلانی به رمالان و دعانویسان بپردازند، می گوید: این در حالی است که همین افراد برای پرداخت ویزیت یک مشاور و یا روانشناس که با چند جلسه مشاوره مشکلات خانودگی و شخصیشان را حل کرده هزار اما و اگر می آورند.
انفعال تقویت کننده خرافات
به گفته رئوف شخصیت های منفعل که نه گفتن را یاد نگرفته اند از دیگر تیپ های شخصیتی هستند که در معرض باورها و رفتارهای خرافاه گرایانه قرار دارند. کسانی که به سرعت تحت تاثیر القائات دیگران قرار می گیرند و به خیال داشتن تصوری از آینده به کارهای غیر عقلانی روی می آورند.
وی با بیان اینکه بسیای از افراد رضایت خاطر نسبی از رفتارها و اعتقادات خرافی کسب می کنند که آنها را بیشتر به این سمت می کشاند، خاطرنشان می کند: تصورهای غلط ذهنی و مشکلات خانوادگی در خانواده های متزلزل افراد منفعل را به سمت باورهای واهی و اقدامات خرافی می کشاند که باعث آسیب دیدن بیشتر خانواده و بدتر شدن شرایطشان می شود.
روان درمانی با تلقین مثبت
این روانشناس با اشاره به اثرات تلقین بر زندگی افراد، می گوید: در روانشناسی تلقین و کمک گرفتن از ماوراءالطبیعه یکی از تکنیک های درمانی در حل مشکلات است. کارهایی مانند دعا کردن و یا توسل به امامان از جمله توصیه هایی است که ممکن است یک روانشناس برای حل مشکلات مراجعه کننده داشته باشد اما برخی افراد سودجو مانند رمالان و فالگیران از اثرات تلقین در زندگی افراد سوء استفاده می کنند و با ایجاد تصورات غلط ذهنی برای آنها، بر زندگیشان تاثیر منفی می گذارند.
وی با بیان اینکه خرافات منحصر به شرق نیست و در غرب نیز اعتقادات خرافی در میان افراد زیادی وجود دارد، اضافه می کند: هر چقدر افراد بیشتری در جامعه باورهای خرافی و غیرمنطقی داشته باشند حرکت منطقی جامعه کندتر می شود و هزینه های اقتصادی و اجتماعی بیشتری به کشور تحمیل می شود.
مرز باریک دین و خرافه
رئوف مرز بین باورهای دینی و اعتقادات خرافی را یک مرز بسیار باریک می داند و می افزاید: افراد با کوچکترین اشتباهی می توانند از این مرز باریک عبور کنند و باورهای خرافی در آنها جایگزین اعتقادات دینی شود.
وی با تاکید بر اینکه قرآن برای زدودن خرافات و جهل از زندگی انسان آمده است، اظهار می کند: اما برخی از همین کتاب برای ترویج خرافه و باورهای غیرعقلانی استفاده می کنند و با کارهایی مانند سر کتاب باز کردن یا دعا نویسی از اعتقادات مردم برای رسیدن به منافع خود سود می برند.
تزلزل اعتقادات دینی
این روانشناس با بیان اینکه اگر خرافات در افراد تبدیل به باور شود تغییر دادن آن بسیاری سخت خواهد بود، می افزاید: ایجاد وسواس های فکری و عملی از جمله آسیب های روانشناختی است که افراد با باورهای خرافی را درگیر می کند. ضمن اینکه باعث تقویت شخصیت نارسیستیک و افزایش انفعال فکری و رفتاری در افراد منفعل می شود.
وی به آسیب های اجتماعی خرافات اشاره می کند و می گوید: افزایش اختلافات خانوادگی و آسیب دیدن روابط اجتماعی افراد در جامعه از پیامدهای افزایش گرایش به باورهای خرافی است که افراد را درگیر می کند.
رئوف با اشاره به روی آوردن به عرفان های کاذب و یا رفتارهای غیرعقلانی دسته جمعی در پی شایع شدن برخی باورهای خرافی در میان یک جمع، تاکید می کند: این اعتقادات و باورهای خرافی که شبکه های اجتماعی نیز به گسترش آنها کمک می کند می تواند فرد را از اعتقادات اصیل و صحیح دینی دور کند و با تضعیف این اعتقادات جامعه را در برابر باورهای نادرست و آسیب های مختلف بی دفاع سازد.
راهکار چیست؟
بهروز عباسی پژوهشگر اجتماعی در راهکار مقابله با خرافه گرایی می گوید: برای مقابله با ترویج خرافات در فضای مجازی، راهکارهای کلیدی شامل ارتقای سواد رسانهای، تولید محتوای جایگزین، نظارت هوشمند، و مشارکت نهادهای دینی و علمی در روشنگری عمومی است. این اقدامات باید همزمان، هدفمند و با درک عمیق از زمینههای اجتماعی و روانی گسترش خرافه اجرا شوند.
وی تاکید کرد: تولید محتوای جایگزین و جذاب، خلق روایتهای بومی، علمی و الهامبخش که نیازهای روانی و معنوی مخاطب را پاسخ دهد، استفاده از قالبهای پرمخاطب مانند پادکست، موشنگرافی، و داستانهای کوتاه برای انتقال مفاهیم عقلانی و علمی و
همکاری با اینفلوئنسرهای آگاه و متعهد برای مقابله با جریانهای خرافهگرا راهکاری علمی است.
این پژوهشگر با تاکید بر مشارکت نهادهای دینی، علمی و فرهنگی در تولید محتوا گفت: تبیین تفاوت میان ایمان اصیل و خرافهگرایی توسط علما و اندیشمندان، بازخوانی میراث دینی و فرهنگی با رویکرد عقلانی و امیدبخش، نظارت مسئولانه وایجاد شبکههای مردمی برای گزارش و مقابله با محتوای خرافی می تواند از ترویج خرافه جلو گیری کند.



