زهره مهرنوروزی. در تقویم تاریخ کشور ما 31 شهریورماه یادآور روزهایی ماندگاری این مردم تا پای جان در مقابل دشمن بعث ایستادند و از کشورمان دفاع کردند. در این بین نقش زنان بی بدیل زنان در پشت جبهه بسیار پر رنگ بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زنان هنوز نیاسوده و خستگی یک مبارزه طولانی علیه رژیم پهلوی را از تن بیرون نکرده بودند که بار دیگر بر خود تکلیف دیدند برای دفاع از انقلاب، به ایفای نقش های تازه تر و مؤثرتر در عرصه های جدیدتر بپردازند، از این رو، شرکت در بحران هایی را که در گوشه و کنار کشور، بویژه در کردستان بر پا شد، جزء وظیفه خود دانستند، ولی آنچه بعد از حدود 18 ماه پس از پیروزی، زنان را به کمک و مساعدت بیشتر طلبید، دفاع مقدس است که هشت سال نظاره گر رشادت های زنان و مردان این مرز و بوم بود، اولین مسئولیتی که زنان در دفاع زمی مقدس، به صورت خودجوش و همپای مردان بر عهده گرفتند، جنگیدن با دشمن بعثی در جنوب و مزدوران داخلی در کردستان بود، صحنه های رزم زنان، اگرچه اندک بود، ولی تا پایان دفاع مقدس کم و بیش ادامه یافت، و تأثیر عمیقی بر روحیه رزمندگان داشت. به علاوه، زنان نقشهای اطلاعات رزمی فراوانی را انجام دادند.
در جنگ، نقش پشتیبانی روانی و عاطفی جنگجویان را به زنان واگذار شد تا با روحیه دادن به سربازان، جنگ با موفقیت به پایان برسد. در جنگ تحمیلی نیز، زنان ایرانی، خودجوش وظیفه حمایت روحی از رزمندگان را به دوش گرفتند، و آن گونه که امام خمینی(ره) هم فرمودند: به موجب عواطفی که بانوان ابراز کردند، برای جبهه، کارهای بسیار مفیدی را انجام دادند. از این رو، دفاع مقدس، نمونه های بی شمار و در عین حال، کم نظیری از پشتیبانی های معنوی خانم های ایرانی را به ثبت رسانده است، مانند: خانم حورسی از مدافعان خرمشهر در این باره می گوید: «ما از آن لحظه ای که به نیروهای شناسایی ملحق شدیم، کار شناسایی دشمن، خنثی کردن بمب، شناسایی ضد انقلاب و پیدا کردن رد پای آن ها در شهر و روستاها را دنبال کردیم. در گیلان غرب، فرمانده یک گردان رزمی با دیدن رشادت های یک زن روستایی، از عقب نشینی منصرف می شود و نیروهای خود را علی رغم فرمان بنی صدر، به شهر باز می گرداند.
از شلیک اولین گلوله های دشمن و شهید و مجروح شدن تعدادی از مردم و رزمندگان، زنان مسلمان دل سوز این آب و خاک، دریافتند که باید به امداد درمان مجروحان و جانبازان جنگ بپردازند. آن ها بدون هیچ چشم داشتی تنها به نیت کسب رضایت الهی و اطاعت از مقام ولایت، به جبهه ها رفتند، و چه بسا خود مجروح و جانباز شدند، و گاه به خیل شهدای انقلاب پیوستند. اگر زنان داوطلب به مدد و مساعدت جبهه و جنگ نمی آمدند، آمار شهدای جنگ فزونی می یافت، و اگر مجروحان به موقع مداوا نمی شدند، درمان بعدی آن ها، هزینه سنگینی را بر بیت المال تحمیل می کرد. خانواده ها و رزمنده ها با مشاهده توجه به امداد و درمان مجروحان جنگی، اشتیاق بیشتری برای ادامه حضور داوطلبانه در جبهه احساس می کردند. جلوه های دیگر همراهی خواهران و همسران و مادران مسلمان ایرانی را باید در تهیه و تدارک اجناس و اقلام مورد نیاز رزمندگان و سربازان دید. زنان در حمایت مادی و لجستیکی از جبهه های جنوب و غرب، از جان و مال خود مایه گذاشتند و صحنه به یاد ماندنی و فراموش نشدنی فراوانی را خلق کردند. آن ها برای رزمندگان شال و کلاه بافتند، برای سربازان لباس و ملحفه دوختند و برای سربازان غذای گرم پختند. این تنها بخشی از حقیقت حضور مادران، خواهران و زنان در دفاع مقدس بود که تا همیشه در ذهن تاریخ ایران ما زنده و ماندگار خواهد بود.