ازدواج جوانان در گذرزمان
زهره مهرنوروزی.از دیرباز، بسترسازی و ساماندهی «ازدواج» به عنوان یك پدیده ی اجتماعی، از مهمترین وظایف خانواده به شمار می رفت كه با دخالت مستقیم والدین و پرس و جوی اقوام و خویشاوندان تحقق پیدا می كرد اما اكنون، با تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی، این قرارداد اجتماعی مهم نیز دستخوش تحول های پایه یی شد تا آن جا كه شاهد انواع ازدواج سنتی، مدرن هستیم. انچه که در آمارها می بینیم کاهش تعداد ازدواج ها است. اما در كنار دگرگونی های صورت گرفته در روند پدیده ی ازدواج، شاهد تغییر چشمگیری در وقوع این امر اجتماعی هستیم و آن كمرنگ شدن ازدواج در میان جوانان و افزایش سن متقاضیان ازدواج هستیم. كارشناسان اجتماعی بر این باورند كه عوامل بیرونی همچون مشكل های اقتصادی، شرایط دشوار گذران زندگی و افزایش سطح انتظارها ازدواج را به خرده فرهنگی بدل كرده كه در اولویت های بعدی زندگی جای گرفته است.در عصر امروز ازدواج به جای اولویت به تردید تبدیل شده است. در این جا این پرسش مطرح است كه آیا به درستی ازدواج بی هیچ دلیلی به عنوان اولویت های دست چندم جوانان تلقی می شود یا موانع و مشكل های درونی خانواده و بیرونی اجتماع، جوانان را به سمت و سویی كشانده كه پس از تحصیل، اشتغال،كسب موقعیت های اجتماعی و شغلی مناسب و غیره به مقوله ی تشكیل خانواده و ازدواج فكر كنند؟
برخی از جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی، عواملی همچون تحصیل، اشتغال و كسب منزلت اجتماعی را سه اولویت نخست جوانان امروزی عنوان می كنند كه به دنبال كسب درآمد بیشتر، ازدواج را در اولویت های بعدی قرار داده اند.
لیلا رئوف پژوهشگر و مشاور خانواده می گوید: گاهی موضوعی به عنوان اولویت نخست برخی افراد قرار دارد كه دستیابی به آن تا اندازه یی دشوار است كه پیش زمینه های دستیابی آن در اولویت قرار می گیرند. در این جا باید پرسید آیا به واقع ازدواج، در اولویت های آخر جوانان قرار گرفته است یا بلكه اولویت نخست است اما چون دستیابی به ازدواج در شرایط كنونی دشوار شده است، برای رسیدن به آن محورهای دیگر را در اولویت قرار می گیرند.
رئوف افزود: همانطور كه می بینیم در شرایط كنونی برای رسیدن به امر ازدواج، داشتن شغلی با درآمد بالا به عنوان یكی از پیش شرط های ازدواج مطرح می شود. در نتیجه یافتن پاسخی برای چرایی فكر نكردن جوانان به ازدواج، قابل گفت و گو و پژوهش است و در این مسیر بیان این مطلب كه اولویت های جوانان تغییر كرده نادرست خواهد بود.
چرایی کاهش ازدواج
این پژوهشگر و مشاور خانواده هم در پاسخ به چرایی كاهش ازدواج، شرایط بیرونی را متهم اصلی عنوان كرد و گفت: این جمله كه جوانان به ازدواج فكر نمی كنند را قابل پذیرش نیست چرا كه ازدواج یك نیاز فطری برای هر جوانی است كه می خواهد در چارچوب شرع و قانون به آن برسد. نمی توان گفت كه ازدواج در گذشته بر اساس تمایل بوده است و اكنون تمایلی به این امر نیست و رفتار و الگوی جوانان تغییر كرده است. نمی توان گفت به دلیل این كه جامعه از شكل سنتی خارج شده است، رفتار افراد هم تغییر كرده است. در زمان كنونی هم تمایل به تشكیل خانواده وجود دارد چرا كه در ذات بشر نهفته است. انسان نمی تواند به تمایل های فطری خود بی نیاز باشد و به آن «نَه» بگوید اما شرایط بیرونی، پاسخ گویی به این نیاز فطری و غریزی را مستلزم زمان و موقیعت مناسب قرار داده است.
وی بر این باور است که دو نگاه سخت افزاری و نرم افزاری به مقوله ی ازدواج وجود دارد كه از اقتصاد و تامین معیشت به عنوان عامل سخت افزاری ازدواج و از تغییر معیارهای ازدواج و مباحث فرهنگی، خوی فردگرایی و تجردمحوری به عنوان عامل نرم افزاری می توان نام برد. حال این كه وزن كدام یك در كاهش آمار ازدواج و توسعه ی تجردگرایی سنگین تر است، قابل بررسی خواهد بود. گروهی بر این باورند كه گذران زندگی دشوار شده و فشار اقتصادی عامل اصلی ازدواج نكردن جوانان است اما با نگاهی به خرده فرهنگ های شكل گرفته در خانواده ها درمی یابیم كه غلبه ی انتظارهای نابجا، چشم و هم چشمی ها و نگاه های ظاهرگرایانه بر سختی های معیشتی ازدواج افزوده است. به گونه یی كه می توان گفت در دوران گذشته نیز گذران زندگی دشوار بود اما فرهنگ حاكم قناعت گرایی و قناعت محوری باعث می شد تا افراد با اندكی اندوخته روزگار بگذرانند.
پررنگ شدن روحیه ی فردگرایی
رواج تصور نادرست به خطر افتادن استقلال شخصی دختر و پسر و محدود شدن و از دست دادن آزادی عمل در زندگی مشترك؛ از جمله خرده فرهنگ هایی است كه در سال های گذشته در میان جوانان نفوذ كرده است.
سمیه زمانیان مشاوره خانواده و از کنشگران اجتماعی می گوید: اكنون در شرایطی زندگی می كنیم كه در دنیا، فردگرایی به نسبت جمع گرایی ارزش بیشتری پیدا كرده است و افراد به دنبال تثبیت شرایط خود و كسب موقعیت بهتر اجتماعی هستند. شوربختانه شیوه های تربیتی ما در خانواده ها نیز تغییر كرده است و به این امر دامن می زند. به این معنا كه در یكی دو دهه ی اخیر توجه جدی به فرزندان بیشتر شده است و خانواده برای تامین شرایط بهتر زندگی برای فرزندان، از همه چیز خود می گذرد. به همان میزان، زمانی كه فرزندان وارد زندگی می شوند، از خودگذشتگی ندارند و سعی در ایجاد تعامل و تفاهم نمی كنند. در نتیجه تن به ازدواج در هر شرایطی نمی دهند و تجرد و گذران زندگی در كنار خانواده را به ازدواج در شرایط دشوار ترجیح می دهند.
زمانیان گفت: زمانی كه در خانواده های ایرانی، زن و مرد حوزه های فردگرای پررنگی برای خود تعیین كنند و عبارت هایی مانند «حساب بانكی خودم» یا «ملك خودم» در اولویت قرار گیرد، موضوع شراكت، همراهی و تعامل به مرور كمرنگ تر و فردگرایی برجسته تر خواهد شد. نخستین پایه های این فردگرایی نیز از همان دوران كودكی در خانواده ها شكل می گیرد؛ چرا كه از كودكی می آموزیم اتاق خودم، كتاب خودم، لپ تاپ خودم. یعنی این فردگرایی روز به روز در جامعه پررنگ شده و در نتیجه یكی از خروجی های فرهنگ فردگرایی، تجرد در جامعه و بی تمایلی به تقسیم منافع است. بنابراین هدف از ازدواج كه دركنار هم بودن و از بین بردن فردگرایی است به قهقرا می رود.
این جامعه شناس به پیامدهای ناگوار كاهش ازدواج و افزایش تجردگرایی در جامعه پرداخت و افزود: می توان گفت كه اقتصاد هر كشور از دل خانواده ها شكل می گیرد و به اقتصاد جامعه وابسته است. حال با شكل گیری و گسترش تجردگرایی پایه های اقتصادی جامعه دچار لغزش شده و به خطر می افتد. چرا كه شخص مجرد احساس مسوولیتی در قبال رشد اقتصادی خود و در نتیجه جامعه نمی بیند. اما فردی كه تشكیل خانواده می دهد برای برطرف ساختن نیازهای امروز و فردای خود و خانواده، دست به تلاش های مستمری در این زمینه زده و سعی در افزایش رشد اقتصادی دارد.
زمانیان یكی دیگر از پیامدهای كاهش ازدواج، تاثیر آن بر ساختار جمعیتی یا به عبارتی باروری دانست واظهارداشت: در اثر آن، هم نیروی كار و جمعیت فعال كاهش می یابد و هم جامعه دچار سالخوردگی یا پیری جمعیتی می شود. افزون بر این، كارایی و بازدهی پایین می آید، هزینه های بالای سالخوردگی بر دوش جامعه سنگینی می كند و جامعه یی مصرف كننده شكل می گیرد.
تناسب مذهبی
به بیان وی، بیشك وجود تناسب مذهبی و توجه به یكسانی ایمان و عقیده، مهمترین عامل موثر بر گزینش همسر و تضمین كننده سلامت و موفقیت در ازدواج است و برخلاف تحول های اجتماعی جدید و فردگرایی در روزگار ما، تاثیر باورهای مذهبی بر رفتار و گفتار زن و شوهر قابل توجه است. اما متاسفانه در جامعه ی كنونی، برابری ها را در اقتصاد، پول، شهرت یا تحصیل می بینیم و به همین دلیل شرایط اجتماعی ما با برنامه ریزی های نادرست مواجه شده است.
ایمان جایگزین معیارها شود
این جامعه شناس افزود: از یك طرف دایره ی دختران تحصیلكرده گسترش یافته و از طرفی دیگر پسران به جای تحصیل، جذب بازار كار شده در نتیجه آمار تحصیل آنان پایین آمده است كه با توجه به معیارهای هم شان بودن و سایر معیارها، دختران مجرد تحصیلكرده تن به ازدواج با پسر تحصیل نكرده نمی دهند. اما زمانی كه محور ایمان و اعتقادهای مذهبی و معیارهایی كه در ایمان برای یك زن مطرح است برجسته سازی شود، اشتغال و معیشت و طبقه ی اجتماعی را كمرنگ تر شده و انعطاف پذیری جای آن را خواهد گرفت.
ضرورن مهیا شدن شرایط ازدواج
عباس محمدی مشاوره خانواده و فعال اجتماعی می گوید: طبیعی است كه نخست باید شرایط ازدواج فراهم شود و دولت به عنوان یكی از حامیان خانواده ها، این امكان را فراهم كند تا جوانان در شرایط مطلوب ازدواج قرار بگیرند. البته رسیدن به این امر، خود مستلزم پایین آوردن سطح توقع های جوانان و كاهش مداخله ی خانواده ها در امر ازدواج است تا بستر و زمینه ی ازدواج فراهم شود.
از نگاه این فعال اجتماعی، نقش آموزش نیز در امر افزایش آمار ازدواج بسیار با اهمیت است.
وی افزود: پیش از این خانواده، به شكل سنتی به جوانان آموزش می دادند كه مورد پذیرش آنان قرار می گرفت. اما در دوره ی كنونی آموزش باید متناسب با نیاز جوان باشد. این نوع از آموزش نیز تنها از عهده ی خانواده بر نمی آید و متاسفانه خلا آن در مدرسه، دانشگاه و محیط های اجتماعی به شدت احساس می شود.
وی تصریح کرد: رسانه ی ملی نیز تاثیر به سزایی در آموزش و تشویق به ازدواج دارد اما هنوز نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا كند. این در حالی است كه رسانه ی ملی و مطبوعات به دلیل نفوذپذیری بالا در میان خانواده ها، می توانند با فرهنگ سازی درست و ارایه ی الگوی مناسب، راهنمای مسیر درست زندگی جوانان باشند.



