ازدواج جوانان در گذرزمان
گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1404/08/26 10:57
شناسه : 412110
زهره مهرنوروزی.از دیرباز، بسترسازی و ساماندهی «ازدواج» به ‏عنوان یك پدیده ی اجتماعی، از مهمترین وظایف خانواده به شمار می ‏رفت كه با دخالت مستقیم والدین و پرس و جوی اقوام و خویشاوندان ‏تحقق پیدا می كرد اما اكنون، با تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی، این ‏قرارداد اجتماعی مهم نیز دستخوش تحول های پایه یی شد تا آن جا كه ‏شاهد انواع ازدواج سنتی، مدرن هستیم. انچه که در آمارها می بینیم ‏کاهش تعداد ازدواج ها است. اما در كنار دگرگونی های صورت گرفته ‏در روند پدیده ی ازدواج، شاهد تغییر چشمگیری در وقوع این امر ‏اجتماعی هستیم و آن كمرنگ شدن ازدواج در میان جوانان و افزایش ‏سن متقاضیان ازدواج هستیم. كارشناسان اجتماعی بر این باورند كه ‏عوامل بیرونی همچون مشكل های اقتصادی، شرایط دشوار گذران ‏زندگی و افزایش سطح انتظارها ازدواج را به خرده فرهنگی بدل كرده ‏كه در اولویت های بعدی زندگی جای گرفته است.در عصر امروز ‏ازدواج به جای اولویت به تردید تبدیل شده است. در این جا این پرسش ‏مطرح است كه آیا به درستی ازدواج بی هیچ دلیلی به عنوان اولویت ‏های دست چندم جوانان تلقی می شود یا موانع و مشكل های درونی ‏خانواده و بیرونی اجتماع، جوانان را به سمت و سویی كشانده كه پس ‏از تحصیل، اشتغال،كسب موقعیت های اجتماعی و شغلی مناسب و ‏غیره به مقوله ی تشكیل خانواده و ازدواج فكر كنند؟
برخی از جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی، عواملی همچون ‏تحصیل، اشتغال و كسب منزلت اجتماعی را سه اولویت نخست جوانان ‏امروزی عنوان می كنند كه به دنبال كسب درآمد بیشتر، ازدواج را در ‏اولویت ‌های بعدی قرار داده اند.‏
‏ لیلا رئوف  پژوهشگر و مشاور خانواده می گوید: گاهی موضوعی به ‏عنوان اولویت نخست برخی افراد قرار دارد كه دستیابی به آن تا اندازه ‏یی دشوار است كه پیش زمینه های دستیابی آن در اولویت قرار می ‏گیرند. در این جا باید پرسید آیا به واقع ازدواج، در اولویت های آخر ‏جوانان قرار گرفته است یا بلكه اولویت نخست است اما چون دستیابی ‏به ازدواج در شرایط كنونی دشوار شده است، برای رسیدن به آن ‏محورهای دیگر را در اولویت قرار می گیرند.‏
رئوف افزود: همانطور كه می بینیم در شرایط كنونی برای رسیدن به ‏امر ازدواج، داشتن شغلی با درآمد بالا به عنوان یكی از پیش شرط ‏های ازدواج مطرح می شود. در نتیجه یافتن پاسخی برای چرایی فكر ‏نكردن جوانان به ازدواج، قابل گفت و گو و پژوهش است و در این ‏مسیر بیان این مطلب كه اولویت های جوانان تغییر كرده نادرست ‏خواهد بود.‏
چرایی کاهش ازدواج
این پژوهشگر و مشاور خانواده هم در پاسخ به چرایی كاهش ازدواج، ‏شرایط بیرونی را متهم اصلی عنوان كرد و گفت: این جمله كه جوانان ‏به ازدواج فكر نمی كنند را قابل پذیرش نیست چرا كه ازدواج یك نیاز ‏فطری برای هر جوانی است كه می خواهد در چارچوب شرع و قانون ‏به آن برسد. نمی توان گفت كه ازدواج در گذشته بر اساس تمایل بوده ‏است و اكنون تمایلی به این امر نیست و رفتار و الگوی جوانان تغییر ‏كرده است. نمی توان گفت به دلیل این كه جامعه از شكل سنتی خارج ‏شده است، رفتار افراد هم تغییر كرده است. در زمان كنونی هم تمایل ‏به تشكیل خانواده وجود دارد چرا كه در ذات بشر نهفته است. انسان ‏نمی تواند به تمایل های فطری خود بی نیاز باشد و به آن «نَه» بگوید ‏اما شرایط بیرونی، پاسخ گویی به این نیاز فطری و غریزی را مستلزم ‏زمان و موقیعت مناسب قرار داده است.‏
وی  بر این باور است که دو نگاه سخت افزاری و نرم افزاری به ‏مقوله ی ازدواج وجود دارد كه از اقتصاد و تامین معیشت به عنوان ‏عامل سخت افزاری ازدواج و از تغییر معیارهای ازدواج و مباحث ‏فرهنگی، خوی فردگرایی و تجردمحوری به عنوان عامل نرم افزاری ‏می توان نام برد. حال این كه وزن كدام یك در كاهش آمار ازدواج و ‏توسعه ی تجردگرایی سنگین تر است، قابل بررسی خواهد بود. گروهی ‏بر این باورند كه گذران زندگی دشوار شده و فشار اقتصادی عامل ‏اصلی ازدواج نكردن جوانان است اما با نگاهی به خرده فرهنگ های ‏شكل گرفته در خانواده ها درمی یابیم كه غلبه ی انتظارهای نابجا، چشم ‏و هم چشمی ها و نگاه های ظاهرگرایانه بر سختی های معیشتی ‏ازدواج افزوده است. به گونه یی كه می توان گفت در دوران گذشته ‏نیز گذران زندگی دشوار بود اما فرهنگ حاكم قناعت گرایی و قناعت ‏محوری باعث می شد تا افراد با اندكی اندوخته روزگار بگذرانند.‏

پررنگ شدن روحیه ی فردگرایی ‏
رواج تصور نادرست به خطر افتادن استقلال شخصی دختر و پسر و ‏محدود شدن و از دست دادن آزادی عمل در زندگی مشترك؛ از جمله ‏خرده فرهنگ هایی است كه در سال های گذشته در میان جوانان نفوذ ‏كرده است.‏
سمیه زمانیان مشاوره خانواده و از کنشگران اجتماعی می گوید: ‏اكنون در شرایطی زندگی می كنیم كه در دنیا، فردگرایی به نسبت جمع ‏گرایی ارزش بیشتری پیدا كرده است و افراد به دنبال تثبیت شرایط خود ‏و كسب موقعیت بهتر اجتماعی هستند. شوربختانه شیوه های تربیتی ما ‏در خانواده ها نیز تغییر كرده است و به این امر دامن می زند. به این ‏معنا كه در یكی دو دهه ی اخیر توجه جدی به فرزندان بیشتر شده است ‏و خانواده برای تامین شرایط بهتر زندگی برای فرزندان، از همه چیز ‏خود می گذرد. به همان میزان، زمانی كه فرزندان وارد زندگی می ‏شوند، از خودگذشتگی ندارند و سعی در ایجاد تعامل و تفاهم نمی كنند. ‏در نتیجه تن به ازدواج در هر شرایطی نمی دهند و تجرد و گذران ‏زندگی در كنار خانواده را به ازدواج در شرایط دشوار ترجیح می دهند.‏
زمانیان گفت: زمانی كه در خانواده های ایرانی، زن و مرد حوزه های ‏فردگرای پررنگی برای خود تعیین كنند و عبارت هایی مانند «حساب ‏بانكی خودم» یا «ملك خودم» در اولویت قرار گیرد، موضوع شراكت، ‏همراهی و تعامل به مرور كمرنگ تر و فردگرایی برجسته تر خواهد ‏شد. نخستین پایه های این فردگرایی نیز از همان دوران كودكی در ‏خانواده ها شكل می گیرد؛ چرا كه از كودكی می آموزیم اتاق خودم، ‏كتاب خودم، لپ تاپ خودم. یعنی این فردگرایی روز به روز در جامعه ‏پررنگ شده و در نتیجه یكی از خروجی های فرهنگ فردگرایی، تجرد ‏در جامعه و بی تمایلی به تقسیم منافع است. بنابراین هدف از ازدواج ‏كه دركنار هم بودن و از بین بردن فردگرایی است به قهقرا می رود.‏
این جامعه شناس  به پیامدهای ناگوار كاهش ازدواج و افزایش ‏تجردگرایی در جامعه پرداخت و افزود:  می توان گفت كه اقتصاد هر ‏كشور از دل خانواده ها شكل می گیرد و به اقتصاد جامعه وابسته است. ‏حال با شكل گیری و گسترش تجردگرایی پایه های اقتصادی جامعه دچار ‏لغزش شده و به خطر می افتد. چرا كه شخص مجرد احساس ‏مسوولیتی در قبال رشد اقتصادی خود و در نتیجه جامعه نمی بیند. اما ‏فردی كه تشكیل خانواده می دهد برای برطرف ساختن نیازهای امروز ‏و فردای خود و خانواده، دست به تلاش های مستمری در این زمینه ‏زده و سعی در افزایش رشد اقتصادی دارد.‏
زمانیان  یكی دیگر از پیامدهای كاهش ازدواج، تاثیر آن بر ساختار ‏جمعیتی یا به عبارتی باروری دانست واظهارداشت: در اثر آن، هم ‏نیروی كار و جمعیت فعال كاهش می یابد و هم جامعه دچار سالخوردگی ‏یا پیری جمعیتی می شود. افزون بر این، كارایی و بازدهی پایین می ‏آید، هزینه های بالای سالخوردگی بر دوش جامعه سنگینی می كند و ‏جامعه یی مصرف كننده شكل می گیرد.‏
تناسب مذهبی ‏
به بیان وی، بی‌شك وجود تناسب مذهبی و توجه به یكسانی ایمان و ‏عقیده، مهم‌ترین عامل موثر بر گزینش همسر و تضمین ‌كننده سلامت و ‏موفقیت در ازدواج است و برخلاف تحول های اجتماعی جدید و ‏فردگرایی در روزگار ما، تاثیر باورهای مذهبی بر رفتار و گفتار زن و ‏شوهر قابل توجه است. اما متاسفانه در جامعه ی كنونی، برابری ها را ‏در اقتصاد، پول، شهرت یا تحصیل می بینیم و به همین دلیل شرایط ‏اجتماعی ما با برنامه ریزی های نادرست مواجه شده است.‏
ایمان جایگزین معیارها شود
این جامعه شناس افزود: از یك طرف دایره ی دختران تحصیلكرده ‏گسترش یافته و از طرفی دیگر پسران به جای تحصیل، جذب بازار كار ‏شده در نتیجه آمار تحصیل آنان پایین آمده است كه با توجه به ‏معیارهای هم شان بودن و سایر معیارها، دختران مجرد تحصیلكرده تن ‏به ازدواج با پسر تحصیل نكرده نمی دهند. اما زمانی كه محور ایمان و ‏اعتقادهای مذهبی و معیارهایی كه در ایمان برای یك زن مطرح است ‏برجسته سازی شود، اشتغال و معیشت و طبقه ی اجتماعی را كمرنگ ‏تر شده و انعطاف پذیری جای آن را خواهد گرفت.‏
ضرورن مهیا شدن شرایط ازدواج
عباس محمدی مشاوره خانواده  و فعال اجتماعی می گوید: طبیعی است ‏كه نخست باید شرایط ازدواج فراهم شود و دولت به عنوان یكی از ‏حامیان خانواده ها، این امكان را فراهم كند تا جوانان در شرایط ‏مطلوب ازدواج قرار بگیرند. البته رسیدن به این امر، خود مستلزم ‏پایین آوردن سطح توقع های جوانان و كاهش مداخله ی خانواده ها در ‏امر ازدواج است تا بستر و زمینه ی ازدواج فراهم شود.‏
از نگاه این فعال اجتماعی، نقش آموزش نیز در امر افزایش آمار ‏ازدواج بسیار با اهمیت است.‏
وی افزود:  پیش از این خانواده، به شكل سنتی به جوانان آموزش می ‏دادند كه مورد پذیرش آنان قرار می گرفت. اما در دوره ی كنونی ‏آموزش باید متناسب با نیاز جوان باشد. این نوع از آموزش نیز تنها از ‏عهده ی خانواده بر نمی آید و متاسفانه خلا آن در مدرسه، دانشگاه و ‏محیط های اجتماعی به شدت احساس می شود. ‏
وی تصریح کرد: رسانه ی ملی نیز تاثیر به سزایی در آموزش و ‏تشویق به ازدواج دارد اما هنوز نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا ‏كند. این در حالی است كه رسانه ی ملی و مطبوعات به دلیل ‏نفوذپذیری بالا در میان خانواده ها، می توانند با فرهنگ سازی درست ‏و ارایه ی الگوی مناسب، راهنمای مسیر درست زندگی جوانان باشند.‏

پاسخی بگذارید