فاطمه مداح نظری - با بارندگی «صفر مطلق» در ۳۱ استان و خالی بودن بیش از دو سوم سدهای کشور، بحران آب در ایران از مرحله هشدار عبور کرده و وارد فاز کمآبی مطلق شده است. در حالیکه مسئولان همچنان به امید بارشهای فصلی نشستهاند، کارشناسان میگویند بحران کنونی نه حاصل کمبارشی، بلکه نتیجه سالها سیاستگذاری نادرست، توسعه صنایع آببر و ناهماهنگی در مدیریت منابع است؛ بحرانی که حالا مستقیماً امنیت اقتصادی و اجتماعی کشور را تهدید میکند.
در این وضعیت، امید بستن به بارشهای فصلی دیگر نه سیاست مدیریت منابع آب است و نه برنامهریزی راهبردی؛ بیشتر شبیه قمار بر سر بقای آب شرب میلیونها نفر است.
در ابتدای قرن بیست و یکم، ۴۰۰ میلیارد متر مکعب نزولات جوی داشتیم که به مرور کاهش یافت. نیاز آب شهری و صنعتی چیزی حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیارد متر مکعب است و بیشتر آب در کشاورزی استفاده میشود و بخشی هم هدر میرود که مجموعاً حدود ۸۰ تا ۹۰ میلیارد متر مکعب میشود. پس بقیه این آب کجا میرود؟ متأسفانه، به دلیل وجود سه اقلیم تر، نیمهخشک و خشک در کشور، اقلیم تر ۳۰ درصد تبخیر، اقلیم خشک ۹۰ درصد و اقلیم نیمهخشک ۶۰ درصد تبخیر دارد.
گزارشهای رسمی میگویند اکنون بخشهایی از اصفهان، لرستان، چهارمحالوبختیاری، تهران، خوزستان، کرمانشاه و بوشهر بارندگی ثبتشده ندارند؛ شرایطی که حتی در دورههای خشکسالیِ شناختهشده نیز کمتر مشاهده شده بود.
پایتخت ایران اکنون در ششمین سال پیاپی خشکسالی قرار دارد و طبق گزارش شرکت آب و فاضلاب استان، سطح ذخایر آبی به کمترین میزان طی ۶۰ سال گذشته رسیده است. پنج سد اصلی تأمینکننده آب تهران لار، طالقان، لتیان، ماملو و امیرکبیر رویهم کمتر از ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب دارند؛ رقمی که تنها یکسوم میانگین معمول به شمار میرود. سد امیرکبیر تنها ۱۴ میلیون مترمکعب آب ذخیره دارد و سد لار عملاً خشک شده است.
عباسپور، رئیس دانشکده مهندسی عمران و آب دانشگاه شهید عباسپور معتقد است که اگر تنها ۵ تا ۱۰ درصد از بودجههای کلان آبرسانی به پروژه بازچرخانی آب اختصاص یابد، نتایج بسیار مؤثرتری در حل بحران آب حاصل میشود.
در حقیقت ما با خشکسالی مواجه نیستیم، بلکه با یک قرن خشک روبرو هستیم. واحد سنجش آب در کشور ما لیتر نیست، بلکه قطره است. هر قطره آب اهمیت دارد و اگر شیر آب چکه میکند، باید حساس باشیم، زیرا همین قطرات میتواند جمع شود و اثر بزرگی داشته باشد. مسئله دیگر، اشتباهاتی است که مسئولین مرتکب میشوند. استفاده از لولههای متفرقه در شبکههای آبرسانی باعث بالاترین میزان هدررفت آب در کشور شده است. در پایتخت، حداقل حدود ۲۵ تا ۲۶ درصد آب بدون درآمد هدر میرود و بخش زیادی حدود ۱۵ درصد از آن نشت دارد. این عدد در کشور ۲ برابر است.
در خوزستان، بالای ۴۰ تا ۵۰ درصد آب تصفیه شده از شبکهها خارج میشود. در مقایسه، کمترین میزان هدررفت آب در جهان متعلق به شهر توکیو با ۳.۹ درصد است و کل کشور ژاپن حدود ۶ درصد هدررفت دارد.
اکنون تهران روی مرز بحرانی ایستاده است؛ شهری با بیش از ۱۲ میلیون جمعیت که هر روز ۲۵۰ لیتر آب برای هر شهروند مصرف میکند، در حالی که شبکهای فرسوده نزدیک به ۳۰ درصد از آب را در مسیر انتقال از دست میدهد. آنچه امروز در حال وقوع است، فقط یک «خشکسالی موقتی» نیست؛ بلکه هشدار جدی از ورود پایتخت به مرحلهای از کمآبی است که در ادبیات جهانی از آن به عنوان «روز صفر» یاد میشود. روزی که شیرهای آب شهر، دیگر آبی برای جریان نخواهند داشت.



