گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/09/1 10:21
شناسه : 412136
زهره نعلبندی ‏

خاورمیانه، زادگاه تمدن‌ها و مهد ادیان، امروز با یک واقعیت تلخ ‏روبه‌روست که می‌تواند بقای خود را به چالش بکشد: بحران کمبود ‏آب. این منطقه، که به طور طبیعی خشک و نیمه‌خشک است، تحت ‏فشار مضاعف تغییرات اقلیمی، رشد جمعیتی سرسام‌آور و سوءمدیریت ‏منابع آبی قرار دارد. این بحران دیگر صرفا یک مسئله زیست‌محیطی ‏نیست؛ بلکه به یک موضوع امنیتی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی تبدیل شده ‏است که آینده منطقه را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد. ‏
بحران آب در خاورمیانه بر سه ستون اصلی استوار است که هر یک ‏به دیگری دامن می‌زند نخست فشار اقلیمی و کاهش منابع تجدیدپذیر ‏است که افزایش دما، تبخیر شدید، و تغییر الگوهای بارش، میزان آب ‏قابل دسترس در منابع زیرزمینی و رودخانه‌های تاریخی مانند دجله و ‏فرات را به شدت کاهش داده است. این امر، کشاورزی سنتی و اتکای ‏دیرینه جوامع به این منابع را غیرممکن می‌سازد.‏
دوم سوءمدیریت و هدررفت است که در بسیاری از نقاط، ‏زیرساخت‌های انتقال آب قدیمی و ناکارآمد هستند و بخش عظیمی از آب ‏از طریق نشتی‌ها هدر می‌رود. کشاورزی ناکارآمد که عمدتا از ‏روش‌های غرقابی استفاده می‌کند، بزرگترین مصرف‌کننده آب است و ‏سهم قابل توجهی از منابع را بدون بازدهی کافی به خود اختصاص ‏می‌دهد.‏
همچنین تقسیم منابع آبی بین کشورهایی که حوضه‌های آبریز مشترک ‏دارند، همواره به یک مسئله تنش‌زا تبدیل شده است. سدسازی‌ها، ‏انحراف مسیر رودخانه‌ها و تأخیر در اجرای توافق‌نامه‌های بین‌المللی، ‏نشان می‌دهد که در بسیاری موارد، آب به جای یک منبع مشترک برای ‏توسعه، به یک اهرم فشار سیاسی تبدیل شده است.‏
اگرچه چشم‌انداز کنونی تیره‌وتار است، اما خاورمیانه ظرفیت عظیمی ‏برای نوآوری و تغییر مسیر دارد. گذار از “فاجعه اجتناب‌ناپذیر” به ‏‏“سیاست‌گذاری موفق” مستلزم تعهد قاطع در سه حوزه کلیدی انقلاب ‏بهره‌وری در کشاورزی، نوآوری در منابع ثانویه و حکمرانی فراملی و ‏دیپلماسی آب است.‏
اصلاح الگوی کشت ضروری است. باید یارانه‌ها به سمت کشت‌های ‏کم‌آب‌بر و مقاوم به خشکی هدایت شوند. ‏
همچنین تکنولوژی تصفیه و استفاده مجدد از فاضلاب باید به یک ‏هنجار تبدیل شود، نه یک استثناء. علاوه بر این، با توجه به موقعیت ‏جغرافیایی منطقه، سرمایه‌گذاری در پروژه‌های شیرین‌سازی آب دریا با ‏استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر (خورشیدی) باید با سرعت بیشتری ‏دنبال شود تا وابستگی به آب شیرین تاریخی کاهش یابد.‏
مهم‌ترین گام، تغییر رویکرد از تقابل به همکاری است. نیاز به ایجاد ‏نهادهای منطقه‌ای مستقل با اختیارات اجرایی برای مدیریت مشترک ‏حوضه‌های آبریز حیاتی است. منافع مشترک در حفظ بقا باید بر ‏اختلافات سیاسی اولویت یابد.‏
بحران آب در خاورمیانه یک هشدار دیر وقت نیست؛ بلکه یک زنگ ‏خطر است که هر روز با صدای بلندتری به صدا درمی‌آید. فاجعه زمانی ‏اجتناب‌ناپذیر خواهد بود که دولت‌ها و جوامع، در برابر ضرورت تغییر ‏مقاومت کنند. آینده منطقه نه در تسلیم شدن به سرنوشت، بلکه در ‏جسارت سیاست‌گذاری‌های بلندپروازانه، استفاده از علم و پذیرش ‏مسئولیت مشترک برای مدیریت این اکسیر حیات‌بخش نهفته است.‏

پاسخی بگذارید