گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/09/5 11:06
شناسه : 412153
هدی سادات چاوشی
انتظار فرج، تنها نشستن و تماشاکردن نیست؛ بلکه کارگاهی است برای ساختن خویش و جامعه. منتظر واقعی، همچون کشاورزی است که روحانی‌منش است و در فصل انتظار نشسته، اما زمین وجودش را برای رویش آماده می‌کند. دو ابزار اصلی این کشاورز روحانی، «قرآن» و «دعا» هستند. این دو، پویاییِ انتظار را شکل می‌دهند و منتظر را از سکون به حرکت درمی‌آورند.
اگر انتظار، سفری به‌سوی جامعه‌ موعود باشد، قرآن، نقشه‌ کامل این سفر است. خداوند در وصف این کتاب الهی در آیه نهم از سوره اسراء می‌فرماید: «إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ»؛ بی‌گمان این قرآن به استوارترین راه رهنمون می‌دارد. به‌واقع منتظر، برای آن‌که بتواند جامعه‌ عدل مهدوی را بشناسد و در مسیر تحقق آن گام بردارد، باید با معیارهای این جامعه آشنا شود. این معیارها را تنها از قرآن می‌توان آموخت.
قرآن برای منتظر، تنها یک کتاب تلاوت نیست؛ یک «برنامه‌ عملی» است. او با خواندن آیات عدالت، می‌آموزد که در زندگی شخصی و اجتماعی خود، عادل باشد. با تدبر در آیات امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، مسوولیت‌ خود را در قبال جامعه می‌شناسد. با تأمل در داستان پیامبران، درمی‌یابد که مسیر همواره پرچالش بوده، اما پایان کار از آنِ صالحان است. این «انتظار درس‌آموخته از قرآن»، منتظر را از یک ناظر منفعل، به یک بازیگر فعال در صحنه‌ زندگی تبدیل می‌کند.
اما شناخت راه کافی نیست؛ به نیرویی برای حرکت نیاز است. اینجاست که نقش «دعا» آشکار می‌شود. دعا، رابطه مستقیم بنده با پروردگارش است. در روایات متعدد بر دعا برای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه‌الشریف تأکید فراوان شده است. اما حکمت این همه تشویق چیست؟
اول آن‌که دعا، انتظار را در دل زنده نگه می‌دارد. انسان، هرچه را که بیشتر بخواهد و برایش دعا کند، اشتیاقش به آن بیشتر می‌شود. دعا برای فرج، شعله عشق و امید به موعود را در قلب منتظر همواره فروزان نگاه می‌دارد.
دوم آن‌که دعا، رشته اتصال روحانی با امام است. وقتی مؤمنی در دل شب برای تعجیل در فرج مولایش دعا می‌کند، در حقیقت پلی از ارادت و محبت بین خود و امام برقرار می‌سازد. این ارتباط نامرئی، او را در جریان نورانی وجود امام شریک می‌کند و از برکات روحانی‌اش بهره‌مند می‌سازد.
سوم آن‌که دعا، زمینه‌ساز ظهور است. در روایتی از امام مهدی علیه‌السلام در کتاب مصباح به نقل از کفعمی آمده است: «اللّٰهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِيقَ الطّاعَةِ»؛ (خدایا، توفیق فرمان‌بری را روزی ما کن). لذا برای توفیق یافتن دعا کنید، چرا که محبوب‌ترین بندگان نزد خدا، بنده‌ توفیق‌یافته است. دعا، درخواست «توفیق» برای انجام وظیفه است. جامعه‌ زمانی که ظهور در آن رخ می‌دهد، باید جامعه‌ای باشد که اکثریت آن، خواهان ظهور و آماده‌ پذیرش آن باشند. دعاهای جمعی مؤمنان، این فضای معنوی و اشتیاق عمومی را ایجاد می‌کند.
اما قرآن و دعا چگونه همکاری می‌کنند؟
در واقع این دو ابزار، در یک همکاری مکمل، منتظر را می‌سازند:
به این صورت که قرآن به دعا جهت می‌دهد و چه چیزی بهتر از آن‌که مضامین دعاهایمان را از خود قرآن بیاموزیم؟ دعا برای استعانت از خدا در برپایی عدل، دعا برای هدایت به صراط مستقیم، و درخواست برای دوری از ضلالت، همگی مضامینی هستند که ریشه در قرآن دارند.
همچنین دعا، فهم قرآن را عمیق‌تر می‌کند و وقتی با حالت دعا و تضرع به خداوندمتعال، به سراغ قرآن می‌رویم، گویی کلید جدیدی برای گشودن گنجینه‌های آن یافته‌ایم. دل، نورانیت بیشتری برای دریافت معانی پیدا می‌کند.
بنابراین، منتظر واقعی، آنست که «قلمرو قرآن» و «حریم دعا» را به‌عنوان دو ستون اصلی زندگی خویش برمی‌گزیند. او با قرآن، مسیر را می‌شناسد و با دعا، توان حرکت در این مسیر را از خداوند طلب می‌کند. اینگونه است که انتظار، از طنین یک شعار زیبا، به یک «مدرسه‌ تربیتی» تبدیل می‌شود که هر روز، نسلی از انسان‌های «مهیّا» را برای فردایی روشن پرورش می‌دهد. همان‌گونه که در دعای عهد می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ»؛ خدایا، مرا از یاران و یاورانش قرار بده. این دعا، زمانی به اجابت می‌رسد که ما با تمسک به قرآن و دمیدن روح دعا در کالبد زندگی‌مان، شایستگیِ چنین یاری‌ای را در خود ایجاد کنیم.

پاسخی بگذارید