گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/09/9 12:25
شناسه : 412171
هدی سادات چاوشی ‏

در جستجوی تعریف انسان زنده، بارها این پرسش اساسی به ذهن ‏خطور می‌کند؛ که آیا حیات واقعی تنها در تپش قلب و گردش خون معنا ‏می‌یابد، یا گوهر دیگری در کار است؟ به‌راستی، انسانی که روحش از ‏پاکی و عقلش از رحمت تهی شده، هرچند جسمش به حرکت ادامه ‏می‌دهد، اما آیا به راستی می‌توان او را "زنده" نامید؟
انسان زنده کیست؟ آیا نشانه حیات را تنها در جهانی که قساوت هر ‏روز به شکلی جدید خودنمایی می‌کند را هم می‌توان جست؟ این پرسش ‏بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.‏
قرآن کریم در سوره مبارکه نمل آیه ۱۸، صحنه‌ای بس آموزنده از ‏حکومت حضرت سلیمان علیه‌السلام را به تصویر می‌کشد و می‌فرماید: ‏‏«قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ ‏وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ: مورچه‌ای گفت: ای مورچگان، به خانه‌های خود داخل ‏شوید، مبادا سلیمان و لشکریانش، ندانسته شما را پایمال کنند».‏
این گفتگوی ظریف میان پیامبری بزرگ‌مقام در آن عصر و زمان و ‏کوچک‌ترین موجودات، درس بزرگی برای همه اعصار است. حضرت ‏سلیمان با آن‌همه قدرت و شکوه، چنان بود که مورچه‌ای در گوشه‌ای ‏از طبیعت، نه از ظلم که از بی‌توجهی لشکریانش هراس داشت. این ‏است نماد حکمرانی بر پایه رحمت و مسئولیت.‏
در زندگی روزمره خودمان نیز نمونه‌های کوچکی از این رحمت را ‏دیده‌ایم. دوستی را به‌خاطر می‌آورم که چنان پردقت بود که حتا حاضر ‏نبود پشه‌ای ریز را از نزدیک صورت خود با خشونت و قساوت براند. ‏مگس‌ها را با حوصله از پنجره بیرون می‌کرد و حتا فضای خانه‌ را ‏به‌سبکی مدیریت و آراسته بود که ورود موجودات غیرممکن باشد و با ‏وجود دسترسی به حشره‌کش، هرگز از آن استفاده نمی‌کرد. این رفتار ‏ساده، در حقیقت تمرین روزمره همان رحمت عالم‌گستری است که ‏قرآن از آن سخن می‌گوید.‏
منتظر واقعی امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌‌فرجه‌الشریف نیز شخصی است که ‏این رحمت سلیمانی‌وار را در زندگی خویش جاری می‌سازد. منتظر ‏راستین، پیوندی ناگسستنی با همه مخلوقات الهی احساس می‌کند و ‏می‌داند که رضایت خدا و خشنودی امام زمانش، امام مهدی ‏صلوات‌الله‌علیه در گرو همین دقت‌های به ظاهر کوچک است.‏
منتظر واقعی آن شخصی است که؛ در برابر آفریده‌های خدا، خود را ‏مسئول می‌داند، همان‌گونه که حضرت سلیمان در برابر مورچه‌ها، در ‏قلبش برای تمام موجودات مهر می‌ورزد، همان‌گونه که پیامبرگرامی ‏اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله برای همه عالمیان مبعوث شد، خشونت را در ‏هیچ سطحی از زندگی راه نمی‌دهد از کلام تا رفتار، عدالت را با رحمت ‏درمی‌آمیزد و می‌داند که این دو روی یک سکه‌اند و در هر زمان و ‏مکان، خشنودی خدا را بر خشنودی نفس ترجیح می‌دهد.‏
این منتظر، روحش پاک و دلش رحیم است، نه از روی تمایلی زودگذر، ‏بلکه از سر بینش و آگاهی. او می‌فهمد که همان‌گونه که خودش از ‏رنج و فشار گریزان است، دیگر موجودات نیز چنین‌اند. این درک ‏مشترک از درد و رنج، همان پلی است که انسان را به همه هستی ‏پیوند می‌زند.‏
اگر بخواهیم به کمال و شکوفایی و نور برسیم، چاره‌ای نداریم جز ‏اینکه این رحمت را در خود زنده نگه داریم. قساوت، همچون زنگاری ‏بر آینه روح می‌نشیند و ما را از درک نور حقیقت محروم می‌کند. تنها ‏با پاک‌کردن این زنگار است که می‌توانیم طلوع خورشید ولایت و ‏امامت را در عمق وجود خود شاهد باشیم.‏
امروز که جهان بیش از هر زمان دیگری به رحمت نیاز دارد، هر یک ‏از ما می‌توانیم با زنده نگه‌داشتن این موهبت الهی در وجود خود، ‏قدمی به‌سوی ظهور برداریم. این است معنای واقعی انتظار؛ این است ‏مسیر نورانی شدن و امید ساختن.‏
باشد که همه ما از زمره آنان باشیم که رحمتشان سلیمان‌وار، مورچه‌ها ‏را در امان نگه می‌دارد و منتظر واقعی مولا و سرورشان هستند.‏

پاسخی بگذارید