گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/09/15 12:11
شناسه : 412195
هدی سادات چاوشی

جهان معاصر، در گردابی از اضطراب معنویت و سردرگمی از ارزش‌ها غوطه‌ور است.
گویی بشر از «هست»‌های خود خسته شده و به تلاطمی ژرف افتاده، اما «باید»‌های روشنی برای تداوم مسیر نمی‌یابد.
در این برهوت حیرانی، پرسش از «چرایی اخلاق» دیگر بحثی انتزاعی نیست، جست‌وجویی است برای یافتن نوری که افق فردا و محیط کنونی را روشن کند.
اینجاست که «انتظار»، نه به مثابه‌ نظریه‌ای دور، بلکه به‌عنوان یک «سیستم اخلاقی زنده و پویا» قد علم می‌کند و پاسخ می‌دهد؛ و اخلاق، نسخه‌ شفابخش دردهای فردی و اجتماعی و تنها پل ارتباطی با فردای روشنی است که در انتظارش به سر می‌بریم.
و این نوشتار، درنگی است بر این هندسه‌ متعالی که «اخلاق به‌مثابه‌ تجلی انتظار» است.
در میانه‌، این پیچیدگی‌ها، ارزش‌های اخلاقی نیز در معرض فرسایش روزافزون قرار گرفته، و پرسش از «چرایی اخلاقی زیستن» به دغدغه‌ای همگانی بدل شده است.
و این پرسش که آیا اخلاق، مجموعه‌ای از باید و نبایدهای خشک است یا عمیق‌ترین نیاز فطری انسان و راهکار برون‌رفت از بحران‌ها؟
که آموزه‌های دینی ما پاسخی ژرف به این پرسش می‌دهند؛ پاسخی که «انتظار فرج» موعودی الهی را به محور و مدار اخلاق بدل می‌سازد.
قرآن کریم، حکمت بعثت پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله را تکمیل مکارم اخلاقی معرفی می‌کند و در آیه ۲۱ از سوره احزاب می‌فرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ» که در ادامه حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌فرمایند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ». که این بیان نورانی به‌وضوح نشان می‌دهد که هدف غایی دین، تربیت انسان‌های اخلاق‌مدار است.
اما این فرآیند تربیتی، مقصدی فراتر از زندگی فردی در نظر دارد.
در این مسیر، میان «اخلاق منفعل» و «اخلاق فعال و منتظرانه» تفاوتی ژرف وجود دارد.
اخلاق منفعل، در چارچوب روابط شخصی و برای رسیدن به آرامش فردی یا پاداش اخروی تعریف می‌شود. که این نگاه، هرچند ارزشمند، می‌تواند به «انزوا» بیانجامد و فرد را از مسئولیت‌پذیری اجتماعی غافل کند.
و در مقابل، اخلاق فعال منتظرانه که با چشم‌داشت به ظهور امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف پیوند خورده، و ماهیتی کاملاً متفاوت می‌یابد.
که این اخلاق، پویا، مسئولیت‌پذیر و جامعه‌ساز است. و منتظر واقعی، خود را در مسیر تحقق جامعه آرمانی آن حضرت می‌داند و می‌کوشد بخشی از آن فضایل را در «امروز» خویش محقق سازد.
اما منتظر حقیقی امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌‌فرجه‌الشریف چگونه می‌اندیشد و عمل می‌کند؟ امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «مَن سَرَّهُ أن يَكونَ مِن أصحابِ القائِمِ فَليَنتَظِر وَليَعمَل بِالوَرَعِ ومَحاسِنِ الأَخلاقِ وهُوَ مُنتَظِرٌ ، فَإِن ماتَ وقامَ القائِمُ بَعدَهُ كانَ لَهُ مِنَ الأَجرِ مِثلُ أجرِ مَن أدرَكَهُ ، فَجُدّوا وَانتَظِروا هَنيئًا لَكُم أيَّتُهَا العِصابَةُ المَرحومَةُ». این حدیث شریف به وضوح «انتظار» را با «اخلاق نیکو» عجین می‌داند.
لذا رهیافت منتظر، رهیافتی است که در آن، هر فضیلت اخلاقی، گامی به‌سوی آینده‌ای روشن و هر رذیلت اخلاقی، مانعی در راه تحقق آن است.
انسان کامل، آیینه‌ تمام‌نمای اسماء و صفات خداوند است. و امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف به‌عنوان انسان کامل و خلیفه‌الله‌الاعظم، جامع تمام کمالات اخلاقی است.
بنابراین، وقتی منتظری می‌کوشد تا متخلق به اخلاق الهی شود ـدر راستگویی، امانتداری، عدالت و مهربانی‌ـ در حقیقت، در حال صیقل دادن آیینه‌ وجود خویش است تا بتواند انعکاسی از آن حضرت باشد، هرچند نمی‌تواند ولی در حد بضاعت خود اگر تلاش کند می‌تواند به آن سمت حرکت کند. که این تلاش برای اخلاقی زیستن، تمرینی معنوی برای «آماده‌سازی ظهور» در درون انسان است؛ همان‌گونه که زمینه‌های اجتماعی برای ظهور باید فراهم آید، زمینه‌های فردی و باطنی نیز ضروری است.
امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف خود در توقیع شریف به شیخ مفید می‌فرمایند: «اگر شیعیان ما ـکه خداوند آنان را یاری کند و توفیقشان دهد برای طاعت‌ـ در وفای به‌عهدی که از آنان گرفته شده، متحد می‌شدند و برای عهدی که پیامبر برای حاکم و خلیفه شدن ۱۲ امام از مردم گرفتند و همدل می‌شدند برای برگشت ما بهمان جایگاه تلاش می‌کردند، هرآینه میمنت دیدار ما از آنان به تأخیر نمی‌افتاد». این بیان نورانی، «وفای به عهد» که از والاترین فضیلت‌های اخلاقی است‌ را شرط تعجیل در فرج می‌داند؛ عهدی که پیمانی است با خدا، امام و مردم موظف به اجرای آن.
و به واقع باید گفت «آیه اخلاق» و «تأمل مهدوی» دو روی یک سکه‌اند. اخلاق بدون امید به آینده‌ای روشن و ظهور مصلح کل، می‌تواند به تلاشی خسته‌کننده بدل شود و انتظار بدون تجلی در فضیلت‌های اخلاقی، به احساسی بی‌ثمر.
بنابراین، استراتژی منتظر واقعی آن است که زندگی خود را به آزمایشگاهی برای تحقق بخشی از اخلاق جامعه مهدوی تبدیل کند.
او در محیط کار، خانواده و اجتماع، با راستگویی، عدالت، گذشت و احسان، در عمل اثبات می‌کند که منتظر حکومت «عدل و داد» است.
و به‌راستی که این همان «انتظار فرج سازنده» است که هم فرد را می‌سازد، هم جامعه را و هم زمینه‌ساز ظهور حقیقی آن منجی موعود می‌شود.

پاسخی بگذارید