نسل جدید و تغییر الگوهای ازدواج و خانواده؛
زهره نعلبندی
شاخه سبز- جهان امروز با دگرگونی های بسیاری در سبک زندگی فردی و اجتماعی افراد مواجه شده است که تغییر در نگرش خانواده ها و جوانان راجع به سبک ازدواج، از جمله این تغییرات است در حالی که جوانان گذشته رغبت بسییاری به مسئله ازدواج نشان میدادند و آن را نتیجه بلوغ فکری میدانستند، جوانان امروز به این مسئله تمایلی نشان نمیدند و شیوه جدیدی برای زندگی خود برگزیدهاند.
به گزارش خبرنگار شاخه سبز، اکنون همه ما بیش از گذشته با پدیدهای به نام تجردگرایی مواجه هستیم و این درحالی است که تا دو دهه پیش ازدواج در سنین پایین یکی از نشانههای بلوغ اجتماعی در ایران محسوب میشد، حالا آمارها از رشد بیسابقهی تجرد، کاهش ازدواج و گسترش شکلهای تازهی زندگی در میان جوانان خبر میدهند.
بسیاری از جوانان ایرانی ازدواج را نه نقطهی آغاز، که گزینهای قابلبحث در میان چند مسیر زندگی میدانند. پرسش اصلی این است: چرا نسل جدید ازدواج را به تأخیر میاندازد یا به شکل متفاوتی تجربه میکند؟
در گذشته، خانواده و ازدواج بخش جداییناپذیر از هویت اجتماعی هر فرد بود. اما حالا بسیاری از جوانان، بهویژه در شهرهای بزرگ، ازدواج را یک انتخاب شخصی میدانند، نه یک وظیفه اجتماعی.
طبق آمارهای مرکز آمار ایران، میانگین سن ازدواج در زنان به ۲۶ و در مردان به ۳۰ سال رسیده است؛ این در حالی است که تنها ده سال پیش این ارقام به ترتیب ۲۲ و ۲۵ سال بود.
یکی از جامعهشناسان خانواده میگوید: بزرگترین تفاوت نسل جدید با نسل پیش، در تعریف آنها از مسئولیت است. پدر و مادرهای دههی ۵۰ و ۶۰، ازدواج را جزئی از مسیر طبیعی زندگی میدیدند؛ اما جوانان دههی ۷۰ و ۸۰، اولویت را بر رشد فردی، استقلال مالی و تجربههای شخصی گذاشتهاند. در نگاه آنها، بدون آمادگی روانی و اقتصادی، ازدواج حکم یک قفس دارد.
البته نمیشود از موضوع ازدواج گفت و از هزینهها نگفت. افزایش سرسامآور قیمت مسکن، جهیزیه، و مراسم باعث شده بسیاری از جوانان حتی در صورت تمایل، جرات اقدام نداشته باشند.
یکی از دانشجویان 28 ساله میگوید: من و نامزدم دو ساله با هم دوستیم، اما هنوز نمیتوانیم برنامهریزی برای ازدواج داشته باشیم. حتی اجارهی یک آپارتمان نقلی را نداریم چون قیمتها واقعا سرسام آور است.
اما همهی جوانان، موانع مالی را عامل اصلی نمیدانند.
یکی از بانوان 30 ساله میگوید: پول مهم است، اما مهمتر از آن، حس اطمینان است. من نمیخواهم ازدواج کنم فقط به این دلیل که سنم بالا رفته یا نگاه دیگران عجیب است. ترجیح میدهم تنها باشم تا اینکه وارد رابطهای بشوم که حس امنیت و احترام در آن نباشد.
فضای مجازی و بُعد جدید رابطهها
فضای مجازی به شکل چشمگیری مفهوم آشنایی، صمیمیت و رابطه را تغییر داده است. حالا بخشی از ارتباطهای عاطفی در پلتفرمهای دیجیتال شکل میگیرند، و تصویری از زندگی آرمانی در ذهن مخاطبان میسازند؛ تصویری که در اکثر مواقع واقعبینانه نیست.
دکتر رضایی، روانشناس اجتماعی، معتقد است شبکههای اجتماعی باعث شدند معیارهای ازدواج دچار سردرگمیشوند. جوانان با هزاران الگوی متفاوت از زندگی و روابط روبهرو هستند، از سلبریتیها تا زوجهای جهانی. نتیجه این است که توقعات بالا رفته ولی توان واقعی جامعه هنوز همان قدر محدود است. در ظاهر آزادی بیشتر داریم ولی در تصمیمگیری عملا سردرگمتر شدهایم.
یکی دیگر از عوامل مهم، تغییر مفهوم استقلال در میان نسل جدید است. پیشتر استقلال با تشکیل خانواده حاصل میشد؛ اما امروز بسیاری از جوانان با درآمد شخصی، سفر، کار آزاد و حتی زندگی تنهایی به دنبال تجربهی استقلال هستند.
دکتر کیانی دربارهی این پدیده عنوان کرده است؛ تجربهی زندگی تنها یا بدون ازدواج، به بخشی از سبک زندگی تبدیل شده است. این تغییر الزاما منفی نیست؛ بلکه نشاندهندهی تحول فرهنگی است. جامعه از اجبار به انتخاب حرکت کرده است.
ازدواج سفید و همخانگی
یکی از بحثبرانگیزترین تغییرات سالهای اخیر، ظهور پدیدههایی مثل ازدواج سفید یا همخانگی بدون عقد رسمی است. اگرچه این پدیده در مقایسه با بسیاری کشورها در ایران بسیار محدود است، اما در میان برخی جوانان شهری در حال رشد است.
یک مشاور خانواده در این باره میگوید: ما در جلسات مشاوره با زوجهایی مواجه میشویم که میخواهند رابطهی پایدار داشته باشند، اما از تعهد حقوقی ازدواج رسمی میترسند. دلایلش هم معمولا ترس از طلاق، فشار اقتصادی و قضاوت جامعه است. این پدیدهها را نمیتوان فقط با برچسب قضاوت رد کرد؛ باید دید چه کمبودهایی باعث پیدایش این مسائل شده است.
نقش خانوادهها
خانوادههای ایرانی نیز در حال تطبیق با این تغییرهستند، هرچند هنوز برای بسیاری از والدین، ازدواج فرزند معیاری از موفقیت خانوادگی تلقی میشود.
دکتر رضایی میگوید: نسل والدین معمولا از نگرانی عشق و صمیمیت پنهانِ فرزندانشان رنج میبرند، اما گفتوگوی صادقانه بین نسلها میتواند شکاف را کم کند. اگر خانوادهها از حالت کنترلگر به حالت همراه تغییر پیدا کنند، ازدواج سالمتری شکل میگیرد.
یکی از بانوان دارای دختر دم بخت میگوید: ما در ابتدا تعجب میکردیم چرا دخترمان ازدواج نمیکند. ولی وقتی دیدیم چقدر مسئول و مستقل شده است، دیگر اصرار نکردیم. فقط دعا میکنیم انتخابش از روی آرامش باشد، نه از روی اجبار.
امروزه حتی مفهوم ازدواج سنتی هم در حال دگرگونی است. بسیاری از زوجهای جوان با تفاهم بهجای تجمل، مراسم سادهتر، یا تقسیم برابر مسئولیتها زندگی میکنند.
با کاهش آمار ازدواج، نهادهای دولتی برنامههایی برای مشوقهای اقتصادی در نظر گرفتهاند؛ از وام ازدواج تا طرحهای تسهیلاتی خرید مسکن. اما کارشناسان معتقدند این راهحلها تنها به صورت مقطعی اثر دارند و نمیتوانند درمان دائمی برای این موضوع باشند.
یکی از کارشناسان میگوید: هیچ وامی نمیتواند نبود امید را جبران کند. تا زمانیکه جوان احساس نکند آیندهی مشخصی برای رشد دارد، ازدواج برایش تصمیمی پرخطر باقی میماند.
در هر حال نسل جدید، سبک تازهای از زندگی میسازد که لزوما شبیه گذشته نیست، اما بر پایهی همان نیازهای انسانی یعنی عشق، امنیت و احترام شکل میگیرد.
ازدواج در ایران دیگر تنها یک الزام اجتماعی نیست؛ بلکه انتخابی است شخصی، آگاهانه و گاه پرهزینه. نسل جدید میخواهد پیش از ازدواج خودش را بشناسد، رشد کند و در جهانی پر از تغییرات، معنی تازهای از عشق، تعهد و خانواده پیدا کند.
لذا علاوه بر فرهنگسازی سبک زندگی درست باید مشوقهایی ارزشمند برای افزایش تمایل افراد به ازدواج تعریف شود تا افراد رغبت بیشتری برای این موضوع پیدا کنند؛ چراکه استقلال صرف نمیتواند به نیاز انسان برای داشتن یک یار و همراه دائمی پاسخ دهد.



