گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/09/30 10:58
شناسه : 412272

زهره مهر نوروزی،در سرزمینی که هر قطره آب، قصه‌ای از حیات و بقا ‏را روایت می‌کند، مدیریت منابع آبی دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ‏ضرورتی حیاتی است. ایران، با اقلیمی خشک و نیمه‌خشک، سال‌هاست ‏که با بحران آب دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ بحرانی که نه‌تنها زیست‌بوم‌ها را ‏تهدید می‌کند، بلکه امنیت غذایی، اقتصادی و اجتماعی کشور را نیز در ‏معرض خطر قرار داده است.بطور کل موقعیت جغرافیایی کشور ما به ‏گونه ای است که باید با پیش بینی و آینده نگری کشورمان را از ‏خشکسالی نجات دهیم.‏

در دهه‌های گذشته، سیاست‌های توسعه‌ای مبتنی بر سدسازی، انتقال ‏آب بین‌حوضه‌ای و گسترش بی‌رویه کشاورزی، بدون در نظر گرفتن ‏ظرفیت‌های اکولوژیک، منجر به تخریب منابع آب زیرزمینی، خشک‌شدن ‏تالاب‌ها و فرونشست زمین شده‌اند. امروز، دیگر نمی‌توان با همان نگاه ‏گذشته به مسئله آب نگریست. راهبرد مدیریت آب باید از سطحی‌نگری ‏و اقدامات مقطعی عبور کرده و به سوی نگاهی جامع، مشارکتی و پایدار ‏حرکت کند.‏

نخستین گام در این مسیر، پذیرش واقعیت کم‌آبی و تغییر در الگوی ‏مصرف است. فرهنگ مصرف‌گرایی بی‌محابا، چه در سطح خانگی و چه ‏در بخش کشاورزی و صنعت، باید جای خود را به الگوی مصرف ‏مسئولانه بدهد. آموزش عمومی، آگاهی‌بخشی رسانه‌ای و مشارکت ‏نهادهای مدنی در تغییر نگرش جامعه نسبت به آب، از ارکان اساسی این ‏تحول فرهنگی است.‏

در سطح سیاست‌گذاری، نیازمند بازنگری در اولویت‌های توسعه‌ای ‏هستیم. کشاورزی، که بیش از ۹۰ درصد منابع آبی کشور را مصرف ‏می‌کند، باید به سمت بهره‌وری بالا، کشت‌های کم‌آب‌بر و استفاده از ‏فناوری‌های نوین سوق یابد. حمایت از کشاورزان در این مسیر، نه‌تنها ‏یک وظیفه اخلاقی، بلکه ضرورتی برای تضمین امنیت غذایی است.‏

از سوی دیگر، مدیریت منابع آب باید از حالت متمرکز و دستوری ‏خارج شده و به سمت حکمرانی مشارکتی حرکت کند. جوامع محلی، ‏کشاورزان، نهادهای مردمی و بخش خصوصی باید در تصمیم‌گیری‌ها ‏نقش فعال داشته باشند. تجربه‌های موفق در مدیریت مشارکتی منابع آب ‏در برخی مناطق کشور، نشان می‌دهد که اعتماد به مردم و بهره‌گیری از ‏دانش بومی، می‌تواند راهگشا باشد.‏

تغییر اقلیم نیز چالشی است که نمی‌توان از آن چشم پوشید. کاهش ‏بارندگی، افزایش دما و تغییر الگوهای بارشی، آینده منابع آبی را بیش از ‏پیش مبهم کرده‌اند. در چنین شرایطی، تاب‌آوری سیستم‌های آبی باید ‏افزایش یابد. این امر مستلزم سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های هوشمند، ‏بازچرخانی آب، استفاده از پساب‌ها و حفاظت از منابع آب زیرزمینی ‏است.‏

در نهایت، باید به آب به‌عنوان یک کالای اقتصادی، اجتماعی و ‏زیست‌محیطی نگریست. قیمت‌گذاری واقعی آب، با در نظر گرفتن ‏ملاحظات عدالت اجتماعی، می‌تواند به اصلاح الگوی مصرف کمک ‏کند. اما این سیاست‌ها تنها زمانی موفق خواهند بود که با شفافیت، ‏مشارکت عمومی و عدالت همراه شوند.‏

در زمینه آب آینده ایران، در گرو تصمیمات امروز ما درباره آب است. ‏اگر امروز برای نجات آب تصمیم نگیریم، فردا دیگر تصمیمی برای ‏گرفتن باقی نخواهد ماند. آب، نه‌تنها مایه حیات، که آیینه‌ای از خرد، ‏عدالت و مسئولیت‌پذیری ماست. بی شک مدیریت آب یک راهبرد برای ‏کشور ما محسوب می شود که باید متولیان حوزه انرژی در دستور کار ‏خود قرار دهند.‏

پاسخی بگذارید