هدی سادات چاوشی
گاه بار امانت هستی چنان بر دوش جان سنگینی میکند که طایر فکر، پر میگسلد تا به ملکوت پرواز کند. در این سفر است که نیایش، چونان بالهای ابدی، رهگشای روح میشود. و این نوشتار، درنگی است بر این سفر قدسی، از منظر عرفان، روانشناسی و راهکارهایی برای عرضه این گوهر ناب به آدمیان و شاید جهانیان.
ناله سر به مهر جان چنانکه میگویند: «دل همچون جام بلورین باشد که چون بر زمین افتد، بشکند». و در جهان پرزرق و برق امروز، این جام بلورین پیوسته در معرض تهدید ضربههاست. اما آیا راهی برای جبران این شکافهای روحی وجود دارد؟ خداوند جل و علا در قرآن کریم در کلامی نغز در سوره رعد آیه ۲۸ میفرماید: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: آگاه باشید که دلها تنها به یاد خدا آرام مییابد». و این آیه، نیایش را کلید گشایش و قفل میداند.
در سنتهای نیایش، گذر از کویر وجود به چشمهسار انس در ادبیات عرفانی، دعاهای بزرگی چون کمیل، ندبه و عرفه، تنها الفاظ نیستند، که چونان کاروانسراهای روح هستند که مسافر وجود در آن اتراق میکند. این مناجاتها، به تعبیر مولوی، نواختن «نی» هستند؛ از قفس تنهایی میگویند تا به وصل بینجامند: بشنو از نی چون حکایت میکند / از جداییها شکایت میکند. صحیفه سجادیه نیز، که به «زبور آل محمد» ملقب است، دریایی از معانی است که هر قطرهاش جان را صیقل میدهد.
پالایش درون در آزمایشگاه روان روانشناسی نوین، بر حکمت کهن «تخلیه هیجانی» مهر تأیید مینهد. و دعا، سه گام اساسی در پالایش روان برمیدارد: ۱. اعتراف؛ که همچون پروانهای که از پیلهاش بیرون میآید، روح، اسرار خود را در حریم امن نیایش باز میگوید. ۲. تسلیم؛ که اینجاست که انسان، برخلاف گفته عامیانه «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو»، همرنگ حقیقت میشود و بار امانت را به حافظ حقیقی میسپارد. ۳. انجامش؛ که خداوند باریتعالی در سوره انشراح، آیه ششم در قرآن وعده میفرماید: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا: همانا با هر سختی، آسانی است». این وعده، چراغ امید را در تاریکترین لحظات روشن نگاه میدارد.
اما چگونه این میعادگاهِ جانها را جهانی کنیم؟ برای تبدیل مراسم نیایش به محفلی جهانی، باید از دیپلماسی فرهنگی بهره جست:
به این صورت که با گردشگری معنوی میتوان همچون حکایتهای حیطه عشق، مسیر زندگی را دگرگون کرد، برای جهانگردان، «سفرهای تحولآفرین» طراحی کرد تا طعم نیایش جمعی را بچشند.
و با گفتوگوی علم و دین و با برگزاری کرسیهای آزاداندیشی با حضور دانشمندان، «سیمرغ» حقیقت را در جمعی از پرندگان جستجو کنند همانند آنچه در داستانها و متون مطالعه کردهایم.
و بهواسطه هنر، و ترجمان بیزبانی؛ و ساخت مستندهایی که زیباییشناسی مراسمی مانند دعای کمیل را به تصویر بکشد، به تماشا بنشانیم که: دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدا را.
مرهمی بر زخمهای جهانِ خسته است نیایش، بالزدن پرندهای است که قفس تنگ «خود» را میشکند تا به فراخنای لایتناهی پرواز کند. این هنر فراموششده، نه یک عقبنشینی (retreat) که یک نتیجه و تصرف (conquest) روحانی است. بیاییم این گوهر را، که از آنِ همه ابنای بشر است، از گنجینههای خصوصی بیرون آوریم و در نمایشگاهی جهانی بگسترانیم، تا هر زخمدلِ درماندهای، نسیمی از این روحِ حیات را دریابد.



