یادکرد از پدر - دیدار بافرزند
گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/09/30 10:36
شناسه : 412277
سیدمحسن محسنی
هفته گذشته توفیق دیدار با سرکار خانم دکتر زهره فیض (دکترا در ‏داروسازی) با همت جناب علی فیض و به همراه جناب هادی ربانی ‏دست داد. وصف سرکار خانم دکتر را شنیده بودم که به جز جنبه علمی ‏در امر خیر نیز کوشا هستند و پیش‌تر متولی ساختمانی درخور برای ‏دانش‌آموزان دختر بوده‌اند. جز آن از فضیلت‌های اخلاقی و انسانی ‏همچون پدر بزرگوارشان بهره‌مندند. در واقع بیننده بسی بیشتر از آنچه در ‏وصف این بانوی گرامی شنیده است، در دیدار احساس می‌کند.‏
موضوع دیدار به جز آشنایی نخستین، انجام تمهیداتی برای بزرگداشت ‏پدرشان مرحوم حاج شیخ عباس قمی محقق و نویسنده نامی دوران ‏معاصر بود. خاندان فیض سلسله‌ای علمی‌اند که این رشته چندین قرن در ‏این خاندان تداوم داشته است و خوشبختانه همچنان زنده و پویا به ‏استمرار خود ادامه می‌دهد.‏
یکی از اقطاب این خاندان پدر ارجمند سرکار خانم دکتر زهرا فیض ‏هستند. او همچون جدش میرزا علی‌اکبر فیض ادیب و نویسنده نامی دوره ‏ناصری  هیچ‌گاه قلم را از دست ننهاد و پیوسته به کار تحقیق و نگارش ‏اشتغال داشت؛ به گونه‌ای که شمار  تالیفات او که هر کدام گوهر و ‏گنجینه‌ای برای دنیای علم به شمار است، به هشتاد کتاب رسید. ‏
پدر نگارنده این سطور که با وجود شریف آن محقق عالی مقام مراوده ‏داشت برایش نقل کرد که هر زمان به مجلس وی ورود می‌کردم او را در ‏حال تحقیق و نگارش و قلم و کتاب را یار دیرین و دوست بهترین او ‏می‌دیدم. ‏
با تاسف باید گفت که قدر این خاندان بزرگ که شاخه‌های علمی ‏متعددی از آن منشعب شده است برای جامعه دانشگاهی و حتی حوزوی ‏که بسیاری از آنان از همین طبقه بودند، ناشناخته مانده است. بایسته ‏است  همه با همکاری یکدیگر بکوشیم که این غفلت بزرگ جبران و ‏تدارک شود. ‏
خوشبختانه سرکار خانم دکتر با خوشرویی این پیشنهاد را پذیرا شدند ‏و در گام نخست یک جلد از اثر نفیس پدر بلند‌مقامشان به نام "گنجینه ‏آثار قم" را به کتابخانه قم‌پژوهی اهدا کردند. ‏
و قول دادند که در این مسیر همگام دیگر دوستداران خاندان فیض و ‏پدر عزیزشان باشند.‏
به امید آنکه همایش‌ها و بزرگداشت‌های درخور برای این سلسله ‏علمی و هر کدام از اقطاب آن جداگانه  به مرحله انجام و عمل برسد تا ‏جامعه علمی کشور در کنار شناخت بیشتر بهره لازم و کافی از آثار این ‏خاندان معظم را ببرند. ‏
به امید چنین روزهایی. ‏

پاسخی بگذارید