گفتوگو با محمد بهرامی، قاری نابینای قرآن کریم
هدی سادات چاوشی
نام آقای «محمد بهرامی» برای بسیاری از مردم، نخستینبار با حضورش در برنامه محفل شبکه سه سیما شنیده شد، اما در میان قرآندوستان و قاریان، نامی آشنا و صدایی دلنشین است.
او قاری نابینای قرآن کریم، متولد شهرستان کوهدشت استان لرستان و ۳۳ ساله است، که نیز کارمند دادگستری استان لرستان میباشد.
جناب آقای محمد بهرامی از پنجسالگی با شنیدن صوت استاد شحات محمد انور، شوق قرائت قرآن در دلش شعلهور شد.
بهمناسبت روز نابینایان تصمیم گرفتم با او تماس بگیرم. با بوق اول تلفن را برداشت؛ با همان انرژی و مهربانی همیشگی که در تمامی برنامهها و تصاویر از او دیدهایم. که بعد از سلام و احوالپرسی و احترام و گفتوگویی درباره موضوع مصاحبه، پذیرفت تا در این گفتوگو شرکت کند.
درک از خدا و ملکوت
سؤال: من همیشه به دوستانم میگویم، «ملکوت یعنی انسان قدرت خدای متعال را درک کند.» بخش عمده این قدرت با چشم درک میشود. نظر شما چیست؟
آقای بهرامی: ذات خدا ممزوج با ملکوت است. ببینید، من چیزی که خودم در این چند سال فهمیدم و از جلسات قرآنی و منبرها به آن رسیدهام، این است که مثلاً تصور کنید صمیمیترین دوستتان که با او سالها رفاقت کردهاید، شبنشینیها رفتهاید، با هم دعا خواندهاید، درد دل کردهاید، روزی معلوم شود قاتل است.
چه میکنید؟ سریع طردش میکنید. اگر یکنفر بپرسد: «دوستت بوده؟» میگویید: «بله، اما فقط سلامعلیکی داشتیم.» در حالی که صمیمی بودید. اما خدای مهربان اینطور نیست.
خدای متعال اگر بندهاش صد گناه هم کرده باشد، همین که بگوید «یا رب»، سریع جوابش را میدهد و میفرماید: «لبیک یا عبدی».
فقط مهم این است که آیا آن بنده سعادت گفتنِ «یا رب» را دارد یا نه.
پس این ارتباط با خدا ربطی به نابینایی ندارد. اگر انسان واقعاً بخواهد خدا را ببیند، حتا اگر چشم و گوش و زبان نداشته باشد، باز میتواند به ذات الهی برسد.
توسل به امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف
سؤال: توسل به امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف چه کمکی در مسیر قرآنی شما داشته؟ کجا حضور حضرت را در زندگی حس کردهاید؟
آقای بهرامی: در قرآن آیه ۱۶۹ سوره آلعمران میخوانیم؛ «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ: آنان که در راه خدا کشته میشوند، زندهاند.» حالا امام زمان که بهواسطه او خداوند زندگی را در عالم جاری کرده، قطعاً زنده است.
اجازه بدهید مثالی بزنم. فرض کنید استانداری تازه منصوب شده، همه برایش نامه مینویسند و از مشکلاتشان میگویند. حالا امام زمان را در نظر بگیرید، بلا تشبیه، او «استاندار کل جهان» است؛ یعنی «جهاندار».
وقتی بدانیم همه چیز زیر نظر اوست و او زنده است، چرا هر مشکلی داریم سراغش نرویم؟ حتا اگر تشنهام، میگویم: «یا صاحبالزمان!»
در روایت داریم: «نمک سفرهتان هم از ماست.»
یعنی حتا نفس کشیدن ما به یمن وجود ایشان است. به برکت امام زمان است که روز میشود، حتا آن ترامپ ملعون هم اگر غذا میخورد، به برکت وجود امام زمان است، هرچند خودش نفهمد!
من: مثالی که زدید، مثال استاندار، خیلی زیبا و قابل درک بود.
آقای بهرامی: بله، هرچه میخواهیم، با توسّل به امام زمان میگیریم. وقتی اسمشان را میآوریم و میگوییم: «یا اباصالح»، مطمئنیم صدایت را میشنود. چون او زنده است و کل عالم مثل یک دانه تسبیح در دست اوست. هرجا اسمشان را بیاورید، جوابت را میدهد.
خاطرهای از توسّل
من: خاطرهای از توسّل به حضرت دارید؟
آقای بهرامی: زیاد دارم، ولی یکی را بگویم. فقط یکبار در عمرم برای اربعین به کربلا رفتم.
دوستانم اصرار داشتند با ماشین یا هواپیما ببرند، هزینهاش را هم میدادند، ولی من نمیرفتم. تا اینکه یک روز خودم تصمیم گرفتم بروم، اما شرط گذاشتم که؛ هر وقت بخواهم برگردم، همان لحظه باید برگردم. قبول کردند.
یک روز قبل از اربعین گفتم میخواهم برگردم. شخصی باور نمیکرد، چون مسیر شلوغ بود و همراهانم نمیتوانستند با من بیایند. دلخور شدم، گفتم: «آقا، خودت کمکم کن».
به امام زمان گفتم: «آقا، یهجوری برسونم خونه، بدون اذیت» خدا شاهد است، بدون کوچکترین دردسری از کربلا تا مهران و از آنجا تا خرمآباد و خانه رسیدم. نابینا، بدون عصا، بیهیچ ترسی یا مشکلی. فقط با توسّل.
رابطه با قرآن
من: خیلی از دوستان قرآنی را که میبینم، از آنها میپرسم که آیا خودشان را نیز با قرآن مأنوس میدانند؟ شما چطور؟
آقای بهرامی: من خودم را مأنوس با قرآن نمیدانم. چون شخصی که با قرآن مأنوس است، باید به آن عمل کند. من فقط قاریام، یعنی حامل قرآن، نه مأنوس واقعی با آن.
قرآن باید در زندگی آدم تأثیر بگذارد؛ مثل خمیری که وجودت را شکل میدهد. اگر چنین شد، با قرآن مأنوسی، وگرنه فقط تلاوتکنندهای. قرآن خودش میفرماید: «مَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا» یعنی فقط حملکننده کتاب بودن کافی نیست.
سوره محبوب
من: از کدام سوره بیشتر آرامش میگیرید؟
آقای بهرامی: همه قرآن آرامبخش است، چون خدا میفرماید: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ.»
اما من عاشق سوره «واقعه»ام. در بدترین شرایط زندگیام، در مریضیها و سختیها، همیشه سوره واقعه میخوانم.
من با سوره واقعه زندگی میکنم.
من در تایید کلام او گفتم:
مادربزرگم میگفت: «اگر دستت تنگ شد و از نظر مالی در فشار بودی، با فهم و تدبر سوره واقعه را بخوان.» و باور بفرمایید همان روز که آنرا تلاوت کردم، تلفن زنگ خورد و گره بزرگی از کارم باز شد.
راز ارتباط با امام زمان
پرسیدم: چگونه با امام زمان ارتباط بر قرار میکنید؟
آقای بهرامی: آدم باید بلد باشد امام زمان را همیشه «گیر بیندازد»! (میخندد)
یعنی اگر میخواهید حاجتتان را بگیرید، بروید سراغ مادرشان حضرت زهرا سلاماللهعلیها. بگویید: «اگر حاجتم را ندهید، شکایت میکنم!»
البته با عشق و ادب. آنقدر کریمند که یک بنده معطل را دست خالی نمیگذارند.
چشم در برابر قرآن
من: اگر به شما بگویند چشمانتان را به شما میدهیم ولی دیگر قرآن نمیخوانید، قبول میکنید؟
آقای بهرامی: (با قاطعیت گفت) نه
همسر شهید سید نورخدا موسوی، تنها شهید زنده نباتی ایران، از من همین را پرسید.
گفتم: اولاً چشم برایم مهم نیست. ثانیاً با عنایتی که از امام رضا دیدهام، میدانم اگر صلاح باشد، خودشان میدهند.
من پنج عنوان رسمی در حرم امام رضا دارم: قاری، مؤذن، دعاخوان، روضهخوان، مداح رسمی و خادم.
در ایران شاید هیچشخصی همه این عناوین را با هم نداشته باشد.
امام رضایی که یهودیها هم از او حاجت میگیرند، چرا به من که خادمشان هستم، چشم ندهد؟
اما اگر نعمتی را خدا از من گرفته تا روز قیامت بازخواست نکند، من مریض نیستم که دنبالش بروم!
من: احسنت. واقعاً نگاهتان زیباست.
آقای بهرامی: ما با خدا زندگی کردهایم، بلدیم چطور با او صحبت کنیم.
سخن پایانی
بعد از اینکه از او تشکر کردم بابت این لطف و محبتی که به من و شما مخاطبین داشتند گفتم راهی برای ارتباط با شما هست که در جریان فعالیتهایتان قرار بگیرند؟
آقای بهرامی: من یک کانال در ایتا دارم، همه تلاوتهایم و برنامههایم را آنجا میگذارم _از تلاوت در محضر حضرت آقا گرفته تا مجلس شورای اسلامی و حرم امام رضا.
دنبال فالوئر نیستم، فقط میخواهم اگر شخصی صدایم را شنید، حتا ۱۰ دقیقه از گناهش دست بکشد. همین برایم بس است.
من: خیلی از دوستانم که شاید اعتقادات قویای ندارند، کلیپ شما را که دعای فرج میخواندید تماشا کردهاند و گفتند: «چی میشه که آدم اینطور میشه؟»
بهشان گفتم: فرق نور شمع با نور زغال این است که نور شمع با یک فوت خاموش میشود، اما نور زغال با فوت گر میگیرد. محبت اهلبیت اگر در دل باشد، هیچ طوفانی خاموشش نمیکند.
آقای بهرامی: درست گفتید. الحمدلله این از عنایات خود اهلبیت است.
در پایان گفتوگو، جناب آقای بهرامی این قاری روشندل و کارمند دادگستری استان لرستان با همان صدای آرامشبخش گفت:
«همیشه در پناه حضرت ولیعصر باشید.»
آدرس کانال آقای محمد بهرامی: @MBAHRAMI114



