گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/09/30 10:58
شناسه : 412268
عبدالحسین شیرخانی
هرچه اندیشیدم جمله ای در معنای راهداری بنویسم، مطلب جامعی به ‏فکرم نرسید، چرا؟؟؟ ‏
چون راهداری یک‌ کلمه و یک تعریف مشخص نیست، راهداری یک ‏قاب نیست که در یک مفهوم جا شود ... راهداری عین وجدان و  ‏فطرت انسان است .... مرز وجدان و فطرت تا بی نهایت ترسیم شده ‏است، آنجا که یک راهدار برای نجات جان هموطنی خودرا فدا می کند، ‏آنجا که برای تردد ایمن و تسهیل سفرهای برون‌شهری هموطنان، ‏بویژه در فصل زمستان، راحت از تن و خواب از نگاه می گیرد ... ‏یعنی تعریف راهداری عبارت است از: از خود گذشتن برای نجات ‏دیگران ...‏
‏.....برای یک راهدار انجام وظیفه عین زندگی است، چون می داند گاه ‏پر کردن یک چاله،رفع  یک مانع هر چند کوچک، ...می تواند موجب ‏نجات جان انسانی شود، پس به هر وسیله و در هر جایگاه به محض ‏دیدن مشکلی دست کار می شود...‏
‏...برای یک راهدار، مرز معنا ندارد، گستره خدمت او شامل و تا ‏آنسوی پرچین های  جغرافیایی هر استان و کشوری کشیده شده است ‏
‏...نگاه راهدار، احساسی است که از  قلب و وجدان فرمان می گیرد، ‏اتمام وظیفه و پایان کار وقتی است که راه باز و ایمن و  رهرو  به ‏مقصد رسیده عزیزان چشم انتظارش را به سلامت در آغوش می ‏کشد...‏
‏...پایان ماموریت راهدار به لبخند شوق کودکی بسته است که ایمن به ‏منزل  رسیده در آغوش گرم والدین آرام می گیرد ، گرچه فرزند ‏خودش، چشم به در دوخته، چند شبانه روز است آمدن پدر را انتظار ‏می کشد ...‏
‏...۲۷آذرماه ۱۴۰۴، راهداران قم در حال بازگشایی آبروها، مسیل ها ‏و غنوهایی  که جهت رفع انسداد، امکان استفاده از لایروب های ‏مکانیزه در آنها وجود ندارد ‏
روابط عمومی اداره کل راهداری و حمل ونقل جاده ای استان قم

پاسخی بگذارید