گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/08/3 10:25
شناسه : 411921
صادق بهزادی پور ‏
شاهکاربزرگی که حکیم ابوالقاسم فردوسی در نظم با زبان فارسی خلق ‏کرد و تا ابد ماندگاراست ، ابوالفضل بیهقی در نثر با زبان فارسی به ‏انجام رساند و در همین راستا ، تاریخ بیهقی را علاوه‌بر عنوان ‏تاریخی آن، می‌توان رمانی با نثری یگانه قلمداد کرد. بدین خاطراست  ‏که اول آبان ماه روز بزرگداشت بیهقی، به‌عنوان روز نثر پارسی ‏شناخته می‌شود.‏
ابوالفضل بیهقی ، با نام کامل ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی، در سال ‏‏374 هجری شمسی در حارث‌آباد (سبزوار کنونی) پا به این جهان ‏گذاشت. خانواده‌اش از دودمان نژاده بودند. پدرش، حسین بیهقی، از ‏خواجگان دربار بود و با بزرگان دوران تعاملات نزدیکی داشت.‏
از آنجا که پدر ابوالفضل بیهقی علم و ادب را ارزشمند می‌دانست، ‏پسرش را از همان زمان برای تحصیل علم به یکی از مراکز فرهنگی ‏مهم ایران در آن زمان، یعنی نیشابور، فرستاد. زمانی که ابوالفضل به ‏نوجوانی رسید، در دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی، تحت تعلیم ‏بونصر مشکان قرار گرفت. بونصر مشکان ادیب و دبیر بلندمرتبه‌ای ‏در دربار بود و ریاست دیوان رسالت را بر عهده داشت.‏
ابوالفضل بیهقی در دیوان به‌عنوان شخصی مورد اعتماد شناخته می‌شد ‏و بسیار خوش‌خط بود. به همین دلیل اجازه داشت بسیاری از نامه‌ها و ‏اخبار به‌دست‌آمده از احوال شاهان و وضعیت حکومت‌های مختلف را ‏رؤیت کند، و خودش هم در کتاب «تاریخ بیهقی» به این موضوع ‏اشاره می‌کند: «و این اخبار بدین اشباع می‌خوانم از آن است که در آن ‏روزگار معتمد بودم و به چنین احوال کسی از دبیران، واقف نبودی ‏مگر استادم، بونصر.»‏
ابوالفضل بیهقی ادیب و فرزانه‌ای قدرشناس بود. او 19 سال به‌عنوان ‏دستیار بونصر مشکان در دربار خدمت کرد، و بارها در جای‌جای کتاب ‏مشهورش، تاریخ بیهقی، از استاد بزرگش به نیکی و بزرگی یاد می‌کند ‏و او را از جمله افراد نادر روزگار می‌داند. با وجود اینکه مشکان ‏بارها به پادشاه توصیه کرده بود که پس از مرگش، ابوالفضل بیهقی را ‏جانشینش کند، به دلیل اینکه بیهقی در زمان فوت مشکان 46 سال ‏داشت، از نظر سلطان مسعود غزنوی برای این سمت جوان بود. این ‏شد که سلطان تصمیم گرفت یکی از افراد نزدیک به خود، یعنی بوسهل ‏زوزنی، را به‌عنوان ریاست جدید دیوان رسالت انتخاب کند.‏
بیهقی به‌سبب زندگی در دربار غزنویان، آشنایی زیادی با حکومت ‏غزنوی و حکام آن به دست آورد. بیهقی با مرگ مسعود غزنوی و در ‏دوران سلطنت عبدالرشید غزنوی درنهایت به دبیری دیوان رسائل ‏دربار رسید.‏
بیهقی در ادامه و پس‌از بازنشستگی از شغل دبیری، به عزلت رفت و ‏مشغول نگارش کتاب تاریخش شد. کتاب تاریخ بیهقی، در 30 مجلد ‏نوشته شده بود که درنهایت تنها 5 مجلد از آن باقی ماند.‏
کتاب تاریخ بیهقی
بنابر شواهد موجود، تاریخ بیهقی از اولین پادشاه دوره غزنوی، یعنی ‏ناصرالدین سبکتگین، شروع شده و تا پایان دودمان غزنوی را نیز در ‏بر می‌گرفته است. بااین‌وجود، امروز تنها بخش‌هایی از این تاریخ باقی ‏مانده است که روایتگر روزگار حکومت سلطان مسعود غزنوی اول ‏است.‏
گذشته از ارزش تاریخی‌ای که کتاب بیهقی دارد، باید آن را یکی از ‏نمونه‌های اعلا در نثرنویسی فارسی دانست که به معنای حقیقی کلمه ‏به استادانه‌ترین شکل ممکن تالیف شده است. تاریخ بیهقی را علاوه‌بر ‏عنوان تاریخی آن، می‌توان رمانی با نثری یگانه قلمداد کرد. بی‌دلیل ‏نیست که روز بزرگداشت بیهقی، یعنی اول آبان، به‌عنوان روز نثر ‏پارسی شناخته می‌شود. این مسئله نشان‌دهنده اهمیت بالای تاریخ ‏بیهقی است. کتابی که علاوه‌بر اینکه تاریخ را روایت می‌کند، ‏تابه‌امروز منبعی برای تحقیق در مورد نثر فارسی نیز بوده است.‏
عده زیادی ابوالفضل بیهقی را پدر نثر فارسی می‌دانند. کتاب او درکنار ‏کتاب‌هایی مانند تذکره‌الاولیای عطار و گلستان سعدی و... به‌عنوان ‏یکی از نمونه‌های اصیل نثرنویسی به زبان فارسی به شمار می‌رود. ‏بسیاری از شعرای ایرانی با تکیه‌بر زبان و نثر بیهقی زبان شعرشان ‏را انتخاب کرده‌اند؛ دراین‌بین می‌توان به احمد شاملو اشاره کرد که ‏به‌شکل آشکاری تحت تاثیر نثر تاریخ بیهقی است. پربیراه نخواهد بود ‏اگر بگوییم که کاری را که فردوسی در نظم با زبان فارسی انجام داد، ‏تاریخ بیهقی در نثر به انجام رساند.  نثر بیهقی، اوج نثرنویسی در ‏ادبیات فارسی است و باید بیهقی را یکی از قلل مهم  در راستای مانایی ‏و رشد زبان فارسی به حساب برد. ‏

پاسخی بگذارید