صادق بهزادی پور 
شاهکاربزرگی که حکیم ابوالقاسم فردوسی در نظم با زبان فارسی خلق کرد و تا ابد ماندگاراست ، ابوالفضل بیهقی در نثر با زبان فارسی به انجام رساند و در همین راستا ، تاریخ بیهقی را علاوهبر عنوان تاریخی آن، میتوان رمانی با نثری یگانه قلمداد کرد. بدین خاطراست  که اول آبان ماه روز بزرگداشت بیهقی، بهعنوان روز نثر پارسی شناخته میشود.
ابوالفضل بیهقی ، با نام کامل ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی، در سال 374 هجری شمسی در حارثآباد (سبزوار کنونی) پا به این جهان گذاشت. خانوادهاش از دودمان نژاده بودند. پدرش، حسین بیهقی، از خواجگان دربار بود و با بزرگان دوران تعاملات نزدیکی داشت.
از آنجا که پدر ابوالفضل بیهقی علم و ادب را ارزشمند میدانست، پسرش را از همان زمان برای تحصیل علم به یکی از مراکز فرهنگی مهم ایران در آن زمان، یعنی نیشابور، فرستاد. زمانی که ابوالفضل به نوجوانی رسید، در دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی، تحت تعلیم بونصر مشکان قرار گرفت. بونصر مشکان ادیب و دبیر بلندمرتبهای در دربار بود و ریاست دیوان رسالت را بر عهده داشت.
ابوالفضل بیهقی در دیوان بهعنوان شخصی مورد اعتماد شناخته میشد و بسیار خوشخط بود. به همین دلیل اجازه داشت بسیاری از نامهها و اخبار بهدستآمده از احوال شاهان و وضعیت حکومتهای مختلف را رؤیت کند، و خودش هم در کتاب «تاریخ بیهقی» به این موضوع اشاره میکند: «و این اخبار بدین اشباع میخوانم از آن است که در آن روزگار معتمد بودم و به چنین احوال کسی از دبیران، واقف نبودی مگر استادم، بونصر.»
ابوالفضل بیهقی ادیب و فرزانهای قدرشناس بود. او 19 سال بهعنوان دستیار بونصر مشکان در دربار خدمت کرد، و بارها در جایجای کتاب مشهورش، تاریخ بیهقی، از استاد بزرگش به نیکی و بزرگی یاد میکند و او را از جمله افراد نادر روزگار میداند. با وجود اینکه مشکان بارها به پادشاه توصیه کرده بود که پس از مرگش، ابوالفضل بیهقی را جانشینش کند، به دلیل اینکه بیهقی در زمان فوت مشکان 46 سال داشت، از نظر سلطان مسعود غزنوی برای این سمت جوان بود. این شد که سلطان تصمیم گرفت یکی از افراد نزدیک به خود، یعنی بوسهل زوزنی، را بهعنوان ریاست جدید دیوان رسالت انتخاب کند.
بیهقی بهسبب زندگی در دربار غزنویان، آشنایی زیادی با حکومت غزنوی و حکام آن به دست آورد. بیهقی با مرگ مسعود غزنوی و در دوران سلطنت عبدالرشید غزنوی درنهایت به دبیری دیوان رسائل دربار رسید.
بیهقی در ادامه و پساز بازنشستگی از شغل دبیری، به عزلت رفت و مشغول نگارش کتاب تاریخش شد. کتاب تاریخ بیهقی، در 30 مجلد نوشته شده بود که درنهایت تنها 5 مجلد از آن باقی ماند.
کتاب تاریخ بیهقی
بنابر شواهد موجود، تاریخ بیهقی از اولین پادشاه دوره غزنوی، یعنی ناصرالدین سبکتگین، شروع شده و تا پایان دودمان غزنوی را نیز در بر میگرفته است. بااینوجود، امروز تنها بخشهایی از این تاریخ باقی مانده است که روایتگر روزگار حکومت سلطان مسعود غزنوی اول است.
گذشته از ارزش تاریخیای که کتاب بیهقی دارد، باید آن را یکی از نمونههای اعلا در نثرنویسی فارسی دانست که به معنای حقیقی کلمه به استادانهترین شکل ممکن تالیف شده است. تاریخ بیهقی را علاوهبر عنوان تاریخی آن، میتوان رمانی با نثری یگانه قلمداد کرد. بیدلیل نیست که روز بزرگداشت بیهقی، یعنی اول آبان، بهعنوان روز نثر پارسی شناخته میشود. این مسئله نشاندهنده اهمیت بالای تاریخ بیهقی است. کتابی که علاوهبر اینکه تاریخ را روایت میکند، تابهامروز منبعی برای تحقیق در مورد نثر فارسی نیز بوده است.
عده زیادی ابوالفضل بیهقی را پدر نثر فارسی میدانند. کتاب او درکنار کتابهایی مانند تذکرهالاولیای عطار و گلستان سعدی و... بهعنوان یکی از نمونههای اصیل نثرنویسی به زبان فارسی به شمار میرود. بسیاری از شعرای ایرانی با تکیهبر زبان و نثر بیهقی زبان شعرشان را انتخاب کردهاند؛ دراینبین میتوان به احمد شاملو اشاره کرد که بهشکل آشکاری تحت تاثیر نثر تاریخ بیهقی است. پربیراه نخواهد بود اگر بگوییم که کاری را که فردوسی در نظم با زبان فارسی انجام داد، تاریخ بیهقی در نثر به انجام رساند.  نثر بیهقی، اوج نثرنویسی در ادبیات فارسی است و باید بیهقی را یکی از قلل مهم  در راستای مانایی و رشد زبان فارسی به حساب برد. 
			
										
										
										
										
										
										
										
										
										
										
  
						


