گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/08/4 10:35
شناسه : 411925
زهره مهرنوروزی-در جهان امروز، امنیت دیگر صرفاً به مرزها، ‏نیروهای نظامی یا تهدیدهای فیزیکی محدود نمی‌شود. امنیت، مفهومی ‏چندلایه و پیچیده است که در قلب آن، «اعتماد عمومی» و ‏‏«روایت‌سازی ملی» جای دارد. رسانه ملی، به‌عنوان بازوی رسمی ‏روایت‌پردازی ، نقشی حیاتی در شکل‌دهی به این امنیت ایفا می‌کند؛ اما ‏آیا این نقش در عصر شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های متکثر، همچنان ‏مؤثر و قابل اتکا باقی مانده است؟ رسانه ملی، زمانی تنها منبع ‏اطلاع‌رسانی و تحلیل برای میلیون‌ها ایرانی بود. صدای واحدی که در ‏بزنگاه‌های تاریخی، مردم را گرد هم می‌آورد و روایت رسمی را تثبیت ‏می‌کرد. اما امروز، با گسترش رسانه‌های مجازی، این انحصار شکسته ‏شده و مخاطب، دیگر شنونده‌ای منفعل نیست؛ بلکه انتخاب‌گر، ‏مقایسه‌گر و گاه منتقدی فعال است. در چنین فضایی، امنیت ملی نه فقط ‏در گرو کنترل اطلاعات، بلکه در گرو «اعتمادسازی» و «شفافیت» ‏است. رسانه‌ای که از گفت‌وگو با مردم می‌گریزد، به جای امنیت، بذر ‏بی‌اعتمادی می‌پاشد. رسانه‌ای که روایت‌های متکثر جامعه را نادیده ‏می‌گیرد، زمینه‌ساز شکاف‌های اجتماعی می‌شود.  امروزه نقش رسانه ‏ها، نقشی فراتر از اطلاع رسانی صرف است. هم اینک رسانه هاابعاد ‏امنیتی جدیدی در سطح ملی و بین المللی ایجاد کرده اند و بسیاری از ‏مفروضات و اصول پیشین را در ساختار روابط و حقوق بین الملل به ‏چالش طلبیده اند. رسانه های امروز به عنوان مکمل نیروی نظامی و ‏تهدید کننده امنیت در سطوح مختلف آن اعم از فردی، ملی، بین المللی ‏و جهانی به شمار می روند.  رسانه ها علاوه بر تاثیرگذاری بر افکار ‏عمومی و مهارت دهی به آنها، بر حکومت ها نیز تاثیر بسیاری برجا ‏می گذارند، به گونه ای که امروزه از آنها با عنوان رکن چهارم ‏دموکراسی یاد می کنند. در کنار توده ها، احزاب سیاسی و نظام های ‏انتخاباتی، رسانه هانیز یکی از ارکان نظام های توسعه یافته سیاسی ‏محسوب می شوند. یکی از کارکردهای رسانه هادر عرصه سیاسی، ‏واداشتن حکومت و مسئولان به پاسخگویی است. در این فرایند رسانه ‏ها همچون وجدان جمعی ناظر بر اعمال نظام سیاسی، از طریق فرایند ‏اطلاع رسانی و شفاف سازی، مانع از هر گونه پنهان کاری شده و ‏حکومت را در معرض قضاوت افکار عمومی قرار می دهند.  رسانه ها ‏در کنار دیگر نهادهای سازنده طرز تفکر جامعه نقش عمده ای ایفا می ‏کنند. رسانه هاافکار، عقاید و نگرش های جدید را در میان افراد ‏جامعه منتشر می کنند و با تاکید بر برخی نگرش ها، جنبه های مثبت ‏یا منفی، آن را آشکار می سازند. رسانه ها از طریق ارائه درست و یا ‏نادرست مطالب، باعث جهت گیری افراد می شوند و به نوعی، قادرند ‏یک طرز تفکر عمومی در جامعه ایجاد کنند. به دلیل ارائه پیام از ‏طریق رسانه ها، افراد عقیده فردی خود را در مقابل عقیده اجتماعی ‏‏(رسانه) می بینند و در بسیاری موارد در جهت پیام رسانه تغییر عقیده ‏می دهند.  در حقیقت بازخوانی امنیت در عصر رسانه ملی یعنی ‏بازگشت به مردم؛ یعنی شنیدن صدای آنان، حتی اگر تلخ باشد. یعنی ‏پذیرش اینکه امنیت، با سانسور و حذف حاصل نمی‌شود، بلکه با ‏گفت‌وگو، نقدپذیری و بازتاب واقعیت‌های زیسته مردم شکل می‌گیرد.‏
بنابراین با وجود شبکه های اجتماعی و رسانه هایمتکثررسانه ملی  ‏باید زبان مخاطب باشد. رسانه تا زمانی که نتواند زبان مخاطب باشد، ‏قاعدتا نمی‌تواند پذیرش حداکثری را هم داشته باشد. آن رسانه‌ای که ‏بخواهد جهانی باشد، باید در درجه اول بتواند نظر مخاطب را جلب کند. ‏بتواند به گروه‌های مختلف اجتماعی، اقشار مختلف، با دیدگاه‌های ‏مختلف در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، میکروفون بدهد و زبان آنها ‏باشد، تا آنها اعتماد کنند. این اعتمادسازی عامل مهمی است. همین ‏سبب بالارفتن سرمایه‌های اجتماعی دراین رسانه‌ها می‌شود و خود به ‏خود، مقبولیت را برای یک رسانه به وجود خواهد آورد.‏
‏ درنهایت اینکه رسانه ملی اگر می‌خواهد همچنان ستون امنیت ملی ‏باقی بماند، باید از روایت‌سازی یک‌سویه فاصله بگیرد و به رسانه‌ای ‏تبدیل شود که مردم در آن خود را ببینند، بشنوند و باور کنند. امنیت، ‏در نهایت، حاصل اعتماد است؛ و اعتماد، از دل صداقت و احترام به ‏شعور جمعی می‌جوشد.‏

پاسخی بگذارید