گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/08/4 10:50
شناسه : 411926
مهدی یوسفی
کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری
در شرایطی که ارتقاء کیفیت خدمات شهری و افزایش رضایت ‏شهروندان به اولویت اصلی مدیریت شهری تبدیل شده، کارشناسان بر ‏نقش تعیین‌کننده رفتار صمیمی مدیران با مردم و تعهد به خدمت ‏صادقانه در تقویت اعتماد عمومی و مشارکت اجتماعی تأکید می‌کنند.‏
در عصر کنونی که شهروندان بیش از هر زمان دیگری به شفافیت، ‏پاسخ‌گویی و کرامت انسانی در مدیریت شهری توجه دارند، رفتار ‏صمیمی مدیران با مردم و تعهد به خدمت صادقانه، نه‌تنها یک فضیلت ‏اخلاقی بلکه ضرورتی راهبردی در حکمرانی مؤثر به‌شمار می‌آید. این ‏دو مؤلفه، ستون‌های اصلی اعتماد عمومی، مشارکت شهروندی و ‏پایداری اجتماعی‌اند؛ و بی‌تردید، هرگونه غفلت از آن‌ها، فاصله‌ای ‏عمیق میان مردم و نهادهای مدیریتی ایجاد خواهد کرد.‏
صمیمیت در رفتار مدیران، به معنای فروتنی، شنیدن بی‌واسطه ‏دغدغه‌های مردم، و حضور فعال در میان آنان است. این صمیمیت، ‏دیوارهای رسمی و بروکراتیک را در هم می‌شکند و به جای آن، پلی ‏از همدلی، مشارکت و اعتماد می‌سازد. مدیرانی که با چهره‌ای گشاده، ‏بی‌تکلف و انسانی با مردم مواجه می‌شوند، نه‌تنها احترام اجتماعی ‏کسب می‌کنند، بلکه زمینه‌ساز هم‌افزایی در حل مسائل شهری نیز ‏خواهند بود.‏
در واقع، صمیمیت یک ابزار مدیریتی نیست، بلکه یک منش انسانی ‏است که ریشه در باور به کرامت شهروندان دارد. چنین رفتاری، ‏به‌ویژه در مواجهه با اقشار آسیب‌پذیر، سالمندان، افراد دارای معلولیت ‏یا ساکنان مناطق کم‌برخوردار، جلوه‌ای از عدالت اجتماعی و ‏مسئولیت‌پذیری واقعی است.‏
خدمت صادقانه، یعنی انجام وظایف بدون منفعت‌طلبی، با نیت پاک و ‏برای رضایت خدا و خلق. این نوع خدمت، از شعار فراتر می‌رود و در ‏عمل، خود را در شفافیت تصمیمات، پاسخ‌گویی به مطالبات، و پرهیز ‏از ریا و تظاهر نشان می‌دهد. مدیر صادق، در برابر مردم مسئول ‏است، نه در برابر منافع شخصی یا گروهی. او از فرصت مدیریت، نه ‏برای کسب اعتبار، بلکه برای رفع مشکلات و ارتقاء کیفیت زندگی ‏شهروندان بهره می‌برد.‏
در مدیریت شهری، خدمت صادقانه به معنای توجه واقعی به نیازهای ‏مردم، اجرای دقیق و منصفانه پروژه‌ها، و گزارش‌دهی شفاف از ‏عملکردهاست. چنین رویکردی، نه‌تنها رضایت عمومی را افزایش ‏می‌دهد، بلکه زمینه‌ساز اعتماد نهادی و مشارکت پایدار شهروندان در ‏امور شهری نیز خواهد بود.‏
وقتی رفتار صمیمی با خدمت صادقانه همراه شود، الگویی از مدیریت ‏انسانی و اخلاق‌محور شکل می‌گیرد که می‌تواند الگوی سایر نهادها و ‏مدیران نیز باشد. این پیوند، نه‌تنها در سطح فردی بلکه در ساختارهای ‏سازمانی نیز باید نهادینه شود. آموزش مدیران، ارزیابی‌های رفتاری، و ‏تقویت فرهنگ سازمانی مبتنی بر احترام و صداقت، از جمله ‏راهکارهای تحقق این هدف‌اند.‏
در این مسیر، رسانه‌های شهری، واحدهای ارتباطات مردمی، و ‏سامانه‌های نظارت و ارزیابی نیز نقش مهمی در شناسایی، تقویت و ‏ترویج رفتارهای صمیمی و خدمت صادقانه دارند. همچنین، ‏بازخوردهای مردمی، باید به‌عنوان منبعی ارزشمند برای اصلاح ‏رفتارها و ارتقاء عملکرد مدیران تلقی شود.‏
در نهایت، باید پذیرفت که مدیریت بدون مردم، معنا ندارد. مدیرانی که ‏با مردم زندگی می‌کنند، نه در حاشیه آن‌ها، و با صداقت و صمیمیت ‏خدمت می‌کنند، نه با تکلف و فاصله، همان‌هایی هستند که تاریخ از ‏آنان به نیکی یاد خواهد کرد. در مسیر توسعه شهری، هیچ سرمایه‌ای ‏ارزشمندتر از اعتماد مردم نیست؛ و این اعتماد، تنها با رفتار صمیمی ‏و خدمت صادقانه به‌دست می‌آید.‏

پاسخی بگذارید