هدی سادات چاوشی
انسان راستین، در ژرفای هستی خود، میل به بخشیدن را همزاد خویش مییابد. این کنش نیک، نیرویی زنده و کارآمد است که رضایت خاطر و آرامشی ژرف برای روح انسان به ارمغان میآورد؛ آرامشی که زبان آن جهانی است و هر جانِ درگیر با آشفتگیهای زمانه، نوای آن را درمییابد. در عصری که تب مصرف و انباشت، روح جامعه را میآزارد، عمل وقف و کار خیر، چونان نسیمی شفابخش، تندرستی را به روان فرد و جامعه بازمیگرداند.
در قلب تعالیم آسمانی، مفهوم وقف و انفاق بهعنوان ستونی استوار برای ایجاد تعادل و قسط در جامعه انسانی نهاده شده است. این عمل، ورای یک نیکوکاری ساده، تجلی یک "میثاق اجتماعی الهی" است. خداوندمتعال در قرآن کریم در آیه شریفه ۲۶۱ از سوره بقره به زیبایی آنرا تشریح و میفرماید: «مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ»؛ پاداش انفاقکنندگان در راه خدا، مانند دانهای است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه، یکصد دانه باشد. که در سنت اسلامی، وقف "صدقه جاریه" نامیده میشود؛ میراثی ماندگار که حتا پس از موقف، برکت آن به واقف میرسد و جامعه را به شکلی پایدار بهرهمند میسازد و برکت را جاری.
اگر زبان دین در توصیف ثمرات بخشش قانعمان نمیکند، روانشناسی مثبتنگر امروز با دادههای محکم به میدان میآید. اسکنهای مغزی (fMRI) نشان میدهند که هنگام بخشش، مناطق مرتبط با لذت و پاداش در مغز (مانند جسم مخطط) فعال میشوند. این کنش، سطح هورمون استرس (کورتیزول) را کاهش داده و با ترشح هورمونهای شادیآوری مانند اندورفین و اکسیتوسین، پدیدهای به نام "Helper's High" (سرخوشی کمککننده) را ایجاد میکند. از نظر شناختی، افرادی که سبک زندگی بخشندهتری دارند، سطح رضایت از زندگی و احساس معناداری بالاتری را گزارش میکنند. این یافتهها به وضوح نشان میدهند که بخشش، نوعی خردمندی زیستی است.
همچنین تاریخ ایران زمین، سرشار از چهرههای درخشانی است که با درک این ارتباط ناگسستنی، نام خود را با عطا و بخشش جاودانه کردند. حاج حسین آقا ملک، که کتابخانه و موزه ملی ملک را وقف عام کرد، یا دیگران در نقاط مختلف ایران که با وقف داراییشان، بنیانگذار بیمارستانهای یا مدارس یا امور دیگر و نوین شدند. بهنظر میرسد بتوان با نگاهی عمیقتر به مفهوم "وقف"، اهلبیت علیهماالسلام را نیز بهعنوان برجستهترین واقفان تاریخ اسلام دانست. آنان که با بخشیدن جان و مال خود در راه خدا، والاترین نمونههای ایثار و وقف را به نمایش گذاشتند. که اگر وقف را "واگذاری دارایی برای بهرهگیری همگانی در راه خدا" بدانیم، اقدام اهلبیت صلواتاللهعلیه فراتر از این تعریف محدود است؛ در مقوله وقف جان، امام حسین علیهالسلام و یاران باوفایشان در کربلا، برترین مصداق وقف جان هستند. آنان با فداکردن عزیزترین دارایی خود، اسلام را زنده نگاه داشتند. در مقوله وقف مال، گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که امام علی علیهالسلام و ائمهاطهار علیهماالسلام، اموال و داراییهای خود را برای رفع نیازهای مردم و پشتیبانی از جامعه اسلامی وقف میداشتند. که آنان واقفان "آرام دل" بودند. آنها بهجای آنکه ثروتهای ظاهری و وجودی خود را در صندوقچههای بسته محبوس کنند، آنرا به جریانی زنده تبدیل کردند که تا امروز جاری است. و آرامش آنان، نه در داشتن، که در بخشیدن و ساختن زندگی معنا مییافت.
آرامش واقعی، در بخشیدن است، و در پایان باید پذیرفت که آرامش واقعی، کالایی نیست که با خرید به دست آید، بلکه هدیهای است که در مسیر بخشش یافت میشود. وقف و کار خیر، تنها انتقال منابع مالی نیست، بلکه انتقال مهر، امید و سرمایه اجتماعی است. که این عمل، پلی است بین فرد و جامعه، بین سنت و مدرنیته، و بین مادیات و معنویات. این، قانون تغییرناپذیر آفرینش است که؛ آنچه در طبق اخلاص مینهی، به شکلی پارادوکسیکال، بهمراتب ارزشمندتر به تو بازمیگردد این حکمت کهن و نو را به کار بندیم؛ اگر طالب آرامش هستید، آغاز به بخشش کنید. این راهی است برای درمان زخمهای فردی و اجتماعی، و در نهایت، تنها مسیر ممکن برای ساختن جهانی که در آن، شادی هر فرد، در گرو شادی جمع است.



