فاطمه مداح نظری - تحلیلگران بر این باورند که رژیم صهیونیستی با بهکارگیری شعار حمایت از اقلیتها در سوریه، در حال پیشبرد پروژه «کریدور داوود» با هدف خفه کردن ژئوپلتیک مقاومت در منطقه است.
تحولات اخیر در جنوب سوریه و به ویژه استان سویداء بار دیگر توجه تحلیلگران سیاسی و امنیتی را به مداخلات مستقیم و غیرمستقیم رژیم صهیونیستی در ساختار ژئوپلتیک منطقه جلب کرده است. رژیمی که در سایه خلأ قدرت در برخی کشورهای همسایه، با اهداف چندلایه ژئوپلتیکی، سیاسی و امنیتی در حال بازطراحی نقشه منطقهای به سود منافع خود است.
پیوند ژئوپلتیکی با دروزی های ساکن در جولان و ایجاد تعلق عاطفی بین آنان؛ مجاورت منطقه سویداء با بلندی های جولان؛ حمایت از دروزی ها که بیشتر در این منطقه ساکن هستند، منطقه حائل امن و پیوستار جغرافیایی امنی برای رژیم جعلی اسرائیل ایجاد می کنند.
اسرائیل با تثبیت منطقه حائل در سویداء، قنیطره و درعا، هدف مهمی را با ایجاد «کریدور داوود» دنبال می کند. رژیم صهیونیستی با عملیاتی کردن این کریدور، در پی ایجاد یک سد دفاعی زمینی میان ایران و عراق با شامات و خفه کردن ژئوپلتیک لبنان و حزب الله است. از طرفی با اتصال اقلیم دروزی به اقلیم کردی، معکوس سازی استراتژی «حلقه آتش» علیه ایران و نزدیک شدن به مرزهای ایران را فراهم می سازد.
صدور پیام به ایران، این حمله پیام آشکاری برای ایران بود که بعد از «تغییر رژیم» ما می توانیم همچون حمایت از دروزی ها در سوریه به صورت مشابه از کردها، ترک ها و بلوچ ها و ... برای تجزیه ایران حمایت می کنیم.
مخالفت با هر گونه حکومت قدرتمند در منطقه؛ این حمله نشان داد که در صورت عدم وجود حکومت مرکزی قدرتمند در کشورهای جنوب غرب آسیا، اسرائیل اراده این را دارد تا به راحتی نقشه ژئوپلتیکی جنوب غرب آسیا را تغییر دهد.
تلاش برای ایجاد قطب های ژئوپلتیکی متنوع در کشورهای همسایه؛ رژیم جعلی اسرائیل به جای تقویت حکومت قدرتمند متمرکز در سوریه، خواهان ایجاد چند قطب سیاسی جغرافیایی مختلف در سوریه است؛ امری که در درازمدت زمینه فدرالیسم سیاسی و تجزیه سوریه را فراهم می آورد.
اسرائیل با ایجاد هر نوع حکومت اسلام گرا در سوریه مخالف است و با این کار قصد تضعیف این نگاه را دارد. حکومتی ضعیف از نظر نظامی و ژئوپلتیکی و فاقد ایدئولوژی مقاومت ساز برای اسرائیل قابل تحمل تر است.
رژیم صهیونیستی به منظور تضمین امنیت خود، به دنبال تشکیل کریدور داوود است که از استانهای جنوبی سوریه به مناطق شرقی این کشور گسترش خواهد یافت. این کریدور، به معنای قطع مسیر ارتباطی ایران با سوریه و در نهایت با عراق است، و میتواند نقش حیاتی در محدودسازی قدرت جبهه مقاومت ایفا کند. به عبارت دیگر، اسرائیل به دنبال این است که مرزهای خود را با ایجاد یک منطقه حائل امن در جنوب سوریه، تضمین کند. این رویکرد همچنین به معنای اعمال فشار بر محور مقاومت است که باید با چالشهای جدیدی در جغرافیای سیاسی منطقه روبهرو شود.
اسرائیل پس از آغاز جنگ داخلی سوریه، به صراحت نشان داده که خواستار تجزیه این کشور و ایجاد سوریهای چندپاره است. برای تلآویو، یک سوریه یکپارچه و متحد، تهدیدی امنیتی محسوب میشود، چرا که یک کشور مستقل و قدرتمند در این منطقه میتواند تهدیدی مستقیم برای منافع رژیم صهیونیستی باشد. در نتیجه، اسرائیل به حمایت از کردهای شرق فرات و دروزیها در جنوب سوریه پرداخته و در این راستا، تجزیه سوریه را در دستورکار خود قرار داده است. این امر نشان میدهد که در شرایط جنگی، اتحاد منطقهای و حمایت از کشورهای همپیمان، اولویت حیاتی است. کشورهای منطقه باید از این تجربه عبرت بگیرند که دشمنان بیرونی همچون اسرائیل همواره به دنبال شکاف و تفرقه در میان کشورهای اسلامی و عربی هستند.
در مجموع می توان گفت سوریه، به عنوان یکی از محوریترین کشورهای منطقه، در حال حاضر یکی از مهمترین بسترهای بازی سیاسی و نظامی در خاورمیانه است. رژیم صهیونیستی با تلاشی مستمر برای تجزیه این کشور و جلوگیری از اتحاد آن، به دنبال حفظ منافع خود در منطقه است. این تحولات نشان میدهد که تنها از طریق اتحاد منطقهای و تقویت جبهه مقاومت است که میتوان در برابر برنامههای تجزیهطلبانه و تهدیدات خارجی ایستاد. درسهای سوریه برای ایران و منطقه، بیش از هر زمان دیگری به اهمیت همبستگی و استراتژیهای هوشمندانه در مقابله با تهدیدات بزرگ اشاره دارد.



