فاطمه مداح نظری – فناوری های ارتباطی جدید آمیزهای از فرصت ها و تهدیدها هستند و بسته به میزان بسترسازی فرهنگی و سرمایه گذاری جوامع در این جهت، می توان از میزان تهدید آنها کاست و بر میزان فرصتهای آن افزود. در ایران به دلیل سردرگمی در چگونگی برخورد با فضای مجازی، خط مشی مشخصی در این جهت وجود نداشته است. مسأله سوءاستفاده از فرزند در جریان کسب و کارهای اینترنتی، نمونهای از همین مصادیق به شمار میرود. هدف اصلی این مطلب بررسی انگیزه های اینستاگرام در زمینه سوءاستفاده از مادران کارآفرین ایرانی در شبکه های اجتماعی تلگرام و کودکان در فضای مجازی است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که 8 انگیزه در گرایش این مادران مطرح هستند. که عبارتند از 1.مشکلات روانی فرد ، 2. مشکلات خانوادگی فرد ، 3. مشکلات اقتصادی فرد ، 4. مشکلات فرهنگی- اجتماعی فرد ، 5. تلاش برای کسب اعتبار اجتماعی، 6. تلاش برای کسب موفقیت های اقتصادی ، 7. سرگرم شدن و لذّت بردن فرزند از فضای مجازی و 8. تلاش برای طرح فرزند در فضای مجازی.
نوجوانانی که هنوز در مرحله شکلگیری شخصیت هستند، بیش از همه تحت تأثیر بلاگرها قرار میگیرند. الگوبرداری بیفکر از سبک گفتار، مصرفگرایی، جراحیهای زیبایی یا روابط بیثبات، نسلی سردرگم و بیپشتوانه میسازد.
پژوهشهای مؤسسه Yale ۲۰۲۳ نشان میدهد نوجوانانی که روزانه بیش از ۳ ساعت محتوا از بلاگرها مصرف میکنند، ۴ برابر بیشتر در معرض اختلالات اضطرابی از جمله اختلال تصویر بدن (Body Dysmorphia)،افسردگی پنهان، عقدهی فقر و بیعرضگی درونیشده، فومو (ترس از عقبماندن از زندگی دیگران) قرار دارند.
وقتی کودکی ۱۰ ساله به جای معلم یا والدین، از یک بلاگر آرایشی یاد میگیرد که زیبایی مهمترین ارزش است، یا نوجوانی با دیدن روابط عاشقانه ، ولخرجیها و «بچه پولدار بازی» بعضی بلاگرها احساس بیارزشی میکند، یعنی جامعه با شیب تندی به سمت افسردگی یا فراموشی ارزش ها است.
البته بسیاری از بلاگرها هم در این گرداب گم شدهاند؛ فشار برای تولید محتوا، رقابت برای دیدهشدن، و وابستگی مالی به تبلیغات باعث میشود آنها هم به نوعی گرفتار اضطراب دائمی باشند، آنها حتی برای تبلیغ از فرزندان خود را هم وارد بازی میکنند روزی با زایمان زودرس در تاریخ رند با جان آنها بازی میکنند و روزی دیگر رای تبلیغ کودکان خود را مجبور به اجرای نمایش مقابل دوربین میکنند و به جای آنکه فرزندان خردسال در دنیای خود باشند مجبور به کار برای ارمغان آوردن لایک و ویو برای پیج والدینشان هستند.
بسیاری از بلاگرها با دریافت پولهای کلان، محصولات بیکیفیت، قرصهای غیرمجاز، عملهای زیبایی مشکوک یا حتی سبکهای زندگی مصرفزده را تبلیغ میکنند وقتی از یک بلاگر پرسیدیم آیا قرص های لاغری در روند کاهش وزن او تاثیر داشته است یا خیر ؟ با خنده ای گفت اصلا از آن قرص ها مصرف نکرده و اسکرین شات های رضایت محصول را نیز به او داده اند تا تبلیغ کند و جالبتر زمانی شد که از او پرسیدم پس چرا اعلام کردی قرص ها را مصرف کردهای و گفت این روش کار است.
ما در جامعهای زندگی میکنیم که دارای بستری از ارزشهای اعتقادی و فرهنگی خاص خود است. یعنی در حالی که نیمنگاهی به جوامع مدرن داریم، اما فضای سنتی در بسیاری از خانوادههای ایرانی هنوز هم پایدار است؛ و به نظر من، این پایبندی کاملاً درست و ارزشمند است.
باید دانست که یک بلاگر تأثیر ذهنی و روانی زیادی بر مردم میگذارد؛ بهطوریکه فعالیتهای یک بلاگر در صفحه خود دنبالکنندگان بسیاری را دارد و چنان عمل میکند که هر رفتار و گفتار وی مردم را نیز ترغیب، تحریک و متمایل به هدف بلاگر کرده و مردم را تحت تأثیر قرار میدهد.
در فضای تبلیغاتی بلاگرها ابزارهایی دارند که افکار عمومی را جذب کنند. یکی از این روشها کمپین های مختلفی است که با ایجاد آنها کاربران را به تعامل وا میدارند و هیچ نظارتی هم در نحوه برگزاری این کمپینها نیست و امکان راستیآزمایی از قرعه کشیهایی که انجام می دهند وجود ندارد.
نمونه دیگر تخلفاتی که بلاگرها دارند این است که با راه اندازی کمپینهای مختلف آنلاین شاپها را دعوت به همکاری میکنند تا به عنوان اسپانسر در این کمپینها شرکت کنند بعد از آن مخاطب خود را به سمت دنبال کردن این اسپانسرها سوق داده و با وعده قرعه کشی و اعطای تلفن همراه گران قیمت و یا سکه و پول آنها را دعوت به فالو کردن آنلاین شاپهای مدنظرشان دارند، خود بلاگرها از این کمپینها بین ۷۰۰ میلیون تومان تا یک میلیارد تومان درآمد دارند و با قرعه کشیهایی که همواره خالی از حاشیه و مشکل نبوده، به ظاهر تبلیغات آنلاین شاپها را کرده، اما در واقع هیچ عایدی برای آن فروشندگان مجازی ندارد.



