گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1404/05/5 11:02
شناسه : 411556

فاطمه مداح نظری - ساکنان کاخ سفید فارغ از حزب دموکرات و یا ‏جمهوری‌خواه، یک سیاست و استراتژی کلان را دنبال می‌کنند و آن ‏اعمال تحریم‌های ظالمانه علیه مردم ایران است. آنها از یک سو به ‏دنبال اعمال فشار علیه «ایران و ایرانی‌ها» هستند و از سوی دیگر ‏خود را مشتاق میز مذاکره و توافق با جمهوری اسلامی ایران نشان ‏می‌دهند!‏
هرگاه صحبت از مذاکره و یا گفتگوی مستقیم با آمریکا به میان آمده ‏است، مقام معظم رهبری از «غیر قابل اعتماد» و عهدشکن بودن این ‏کشور سخن گفته‌اند. ایشان اول فروردین ۹۲ درباره مذاکره با آمریکا ‏فرموده بودند: «من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون ‏تجربه‌های گذشته‌ی ما نشان می‌دهد که گفتگو در منطق حضرات ‏آمریکایی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست ‏پیدا کنیم منظورشان از گفتگو این نیست، منظورشان از گفتگو این ‏است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید!»‏
رهبر انقلاب در دیداری در بهمن ماه 1403 گفتند: «مذاکره با آمریکا ‏هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست ‏بفهمیم؛ این‌جور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با ‏آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل می‌شود. نخیر؛ از مذاکره با ‏آمریکا هیچ مشکلی حل نمی‌شود. دلیل؟ تجربه!».‏
صداوسیما همزمان با مذاکرات ایران و امریکا در برنامه ای نظرسنجی ‏بحث برانگیزی برگزار کرد.‏
این رسانه در این نظرسنجی، از مخاطبان پرسیده که آیا می توان به ‏تعهدات امریکا در مذاکرات اعتماد کرد؟ بر اساس نتایج منتشرشده، ‏‏۸۱ درصد شرکت‌کنندگان گزینه «خیر» را انتخاب کرده‌اند و تنها ۱۹ ‏درصد گزینه «بله».‏
اما به راستی، چرا نمی‌شود به آمریکا در میز مذاکرات اعتماد کرد؟ ‏برای پاسخ به سوال مطرح شده باید مُروری به تحرکات و مواضع ‏سرمداران سابق و فعلی کاخ سفید پیرامون پرونده هسته‌ای ایران ‏بیندازیم.‏
نگاهی به روابط آمریکا با سایر کشورها، پرده از اهداف این کشور در ‏سیاست خارجی برمی‌دارد. هرچند در هر صورت، برای هر کشوری ‏سیاست خارجی و دیپلماسی، ابزاری برای تأمین منافع ملی است، اما ‏حفظ احترام متقابل، نمایش منطق در حرف و عمل، عدم دخالت در ‏امور داخلی یکدیگر و اثبات حسن‌نیت، از بایسته‌های اولیه‌ی مذاکره و ‏رابطه با هر کشوری است.‏
اصل اساسی آمریکا در تنظیم نوع روابط خارجی است. مهم نیست در ‏کشوری دموکراسی برقرار است یا دیکتاتوری. مهم این است که آیا آن ‏کشور در راستای اهداف آمریکا برای ایجاد نظم جهانی گام برمی‌دارد یا ‏خیر و لذا دشمنان و متحدان خویش را بر این اساس تعیین می‌کند.‏
آنچه اهمیت دارد نوع برخورد آمریکا با این کشورهاست که می‌تواند ‏به‌عنوان تجربه‌ای مهم و شاخصی اساسی، در تنظیم روابط با این ‏کشور مدنظر قرار گیرد. هدف بهره‌گیری از تجربه‌ کشورها در رابطه ‏با آمریکاست. «هر ملتی به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتی آن ‏کسانی که دوست آمریکا بودند.» (رهبر معظم انقلاب، 13 آبان 92)‏
ابوالفضل عمویی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ‏مجلس شورای اسلامی هم با بیان اینکه نمی‌توان از تمایل آمریکا برای ‏بازگشت به میز مذاکره خوش بین بود، گفت: خوش‌بینی واقعی مبتنی ‏بر توانمندی‌های داخلی کشور است؛ توانمندی‌های ما در حوزه هسته‌ای ‏و سایر موضوعات نشان داده که می‌توانیم با تکیه بر آنها به آینده ‏خوش‌بین باشیم.‏
وی تاکید کرد: وقتی آمریکا اعتراف می‌کند که اعمال سیاست فشار ‏حداکثری علیه ایران شکست خورده است، باید آمادگی لازم را برای ‏کنار گذاشتن تحریم‌ها داشته باشد.‏
حجت‌الاسلام حسن نوروزی نماینده مردم رباط کریم در مجلس شورای ‏اسلامی نیز ، گفت: من هنوز هم به آمریکا و اروپا خوش‌بین نیستم. ‏آنها مثل همیشه وقت‌کشی می‌کنند و مذاکرات را به بازی گرفته‌اند، لذا ‏ما هیچ امیدی نداریم که طرف مقابل با اعتقاد به برجام با ایران ‏ارتباطی برقرار کند. به نظر می‌رسد این بار هم داستان مذاکرات به ‏گونه‌ای رقم خواهد خورد که باز هم نتیجه‌ای نخواهد داشت. اروپا ‏همانند آمریکا به ایران نگاه می‌کند و آمریکا نیز از ابتدا با ما دشمنی ‏داشته و هنوز هم دارد. به نظر نمی‌رسد رویکرد جدیدی توسط آنها ‏اتخاذ شده باشد.‏
علیرضا رضاخواه، کارشناس مسائل سیاسی در تحلیلی درباره‌ی دلایل ‏بی‌اعتمادی ایرانیان به دولتمردان آمریکایی، گفت: واقعیت این است که ‏بسیاری از ایرانیان معتقدند اهداف و انگیزه‌های آمریکایی‌ها را ‏نمی‌توان فقط از طریق سیاست‌های اعلامی آنها کشف کرد، بلکه آن‌چه ‏که رفتارهای سیاست خارجی آن‌ها را تشکیل می‌دهد، سیاست‌های ‏پنهانی و چندلایه‌ی آن‌هاست.‏
مماشات آمریکا با نقض حقوق بشر در سرزمین‌های اشغالی، ‏سیاست‌های زیگزاگی در قبال بیداری اسلامی، حمایت از ‏دیکتاتوری‌های منطقه در قبال اعتراضات مردمی، واکنش‌های متناقض ‏در قبال تحولات مصر، همکاری با گروه‌های تروریستی همزمان با ‏شعار مبارزه با تروریسم و اخیراً هم رسوایی جاسوسی از هم‌پیمانان ‏اروپایی، بیانگر مذبذب‌بودن سیاست خارجی واشنگتن است. به عبارت ‏دیگر، وجود معیارهای دوگانه در سیاست‌های اعمالی و اعلامی و ‏سابقه‌ سوء عملکرد کاخ سفید در قبال تعهدات دوجانبه و چندجانبه، هر ‏اعتمادی به این دولت را با تردید جدی روبه‌رو ساخته است. با این ‏حال، بی‌اعتمادی ایرانیان به آمریکا ریشه‌ دیگری هم دارد که به ‏تعارض نظام‌های ارزشی دو کشور برمی‌گردد.‏
اکنون پس از سال‌های بی‌اعتمادی ملت ایران به آمریکا و وجود ‏چشم‌اندازهای نظری و ارزشی متفاوت که به نوبه‌ خود تعریف‌های ‏مجزایی از رقابت و منافع ارائه داده است، باعث شده که روابط دو ‏کشور به سمت بی‌اعتمادی میل داشته باشد؛ تجربه برجام هم نشان ‏می‌دهد رویکردهای واشنگتن در قبال ایران اسلامی ابعادی فراتر از ‏مذاکرات دارد.‏
روزنامه اعتماد پس از ترویج طولانی‌مدت خوش‌بینی به مذاکره با ‏آمریکا و القای اختلاف میان آمریکا و اسرائیل، اذعان کرد ترامپ غیر ‏قابل اعتماد است و ایران هم حق دارد به او اعتماد نکند.‏
این روزنامه در یادداشتی نوشت: مذاکرات در حالی جریان داشت که ‏آنچه در ظاهر به نظر می‌آمد تلاش ایران و آمریکا حول جهت‌دهی ‏مثبت به مذاکرات و تمرکز بر مواضع همگرا بوده تا نکات افتراق‌آمیز. ‏در وهله اول مشخص است تمایل دو طرف به دوری از هرگونه ‏برخورد نظامی شکل گرفته و در وهله دوم تامین حداقل نظرات‌شان تا ‏حدی که طرف مقابل را رنجیده نکند، اما طی یک هفته اخیر آمریکا با ‏تغییر مواضع خود از آن روی دیگر سکه نیز رونمایی کرد.‏
در حالی که بازگشت ترامپ به کاخ‌سفید هیچ‌کس مثل اسرائیل را ‏خوشحال نکرده بود و بیم آن می‌رفت که با مشارکتی دوطرفه وارد ‏حملات رفت و برگشتی با جبهه مقاومت شده و دورانی تیره و تار را ‏رقم بزنند، ترامپ زبان دیپلماسی را برگزید، او طرح‌های جنگ‌طلبانه ‏اسرائیل را کنار گذاشت و استفاده از آن را به شکست مذاکرات منوط ‏کرد. استراتژی که واکنش تندی از سوی اسرائیلی‌ها نداشت که همین ‏موضوع همگان را به این فکر انداخت که آیا در پشت صحنه این ‏مذاکرات آمریکایی‌ها برنامه‌ای دیگر دارند؟
هیچ‌کس نمی‌تواند منکر حمایت‌های آمریکا از اسرائیل شود. شریک ‏مهم منطقه‌ای آمریکا هیچ‌وقت بدون کمک‌های آنها توان رویارویی با ‏جبهه مقاومت را نداشته است. آمریکا تمام جنایات اسرائیل در غزه را ‏زیر صدای «حق دفاع»! اسرائیل خفه کرده است. حال چطور می‌شود ‏باور داشت که به ناگهان اسرائیل برای حصول موفقیت در مذاکرات ‏ایرانی- آمریکایی کنار گذاشته شده باشد؟ بدون شک ترامپ از اهرم ‏اسرائیل بموقع برای فشار غیرمستقیم به کشورمان استفاده خواهد کرد ‏کمااینکه او چند روز پیش در قبال صحبت‌های خصمانه نتانیاهو کاملاً ‏سکوت کرد.‏
تا قبل از دور سوم مذاکرات نه از آژانس انرژی هسته‌ای خبری بود و ‏نه از اروپائیان، اما به ناگهان رافائل گروسی با فاصله‌های کوتاه شروع ‏به هشدار درخصوص فعالیت‌های هسته‌ای ایران کرد و ادعاهای جدیدی ‏را برای پروپاگاندای دستگاه تبلیغاتی غرب انجام داد و فرانسه نیز به ‏ناگهان هشدار داد که مکانسیم ماشه را به اتفاق متحدانش فعال خواهد ‏کرد! پرواضح است که فشار لابی اسرائیل در آژانس، اروپا و دولت ‏جدید آمریکا جواب داده است و به نظر نقشه پلیس خوب/ پلیس بد ‏آمریکائیان تندرو برای ترسیم ویترین یک کشور صلح‌طلبِ ‏مذاکره‌دوست، با اجرای نیت شوم جنگاوری در پشت صحنه در حال ‏ادامه راه خود است.‏
ایران خوب می‌داند نمی‌شود به دولت بدون ثبات حال حاضر آمریکا ‏اعتماد کرد، وقتی رئیس این دولت متکبرانه از برجام خارج شده و ‏عاشق کودک‌کشی چون نتانیاهو است، پس در هر حال ایران نه‌تنها از ‏حق غنی‌سازی اورانیوم کوتاه نخواهد آمد، بلکه با حفظ توان موشکی ‏خود، در مسیر ارتقای آن نیز گام خواهد برداشت. از سوی دیگر وقتی ‏ان‌پی‌تی غنی‌سازی صلح‌آمیز هسته‌ای را زیر ۴درصد مجاز شمرده چرا ‏ایران باید از حق مسلم خود رویگردان باشد؟ و اگر قرار است ایران ‏غنی‌سازی قانونی را در داخل انجام ندهد چه دلیلی برای حضور در ‏ان‌پی‌تی دارد؟
ترامپ دیر یا زود پی خواهد برد که برای حصول توافق، علاوه ‌بر ‏رعایت حقوق بین‌الملل باید احترام به شأن و شخصیت تاریخ ایران را ‏نیز مدنظر قرار بدهد، اینکه او برای خوشامد کشورهای منطقه، خلیج ‏تا ابد فارس را دستمایه بخشی از صحبت‌های خود قرار بدهد، انتخابی ‏اشتباه برای رویارویی با مردمی است که در قرون متمادی در راه دفاع ‏از وجب به وجب آب و خاک خود، خون‌ها داده‌اند. رعایت ادب و ‏احترام به تاریخ و حقوق مسلم ایران تنها راه برگشت عقلانی او به ‏منطق مذاکرات است وگرنه فرصت تاریخی تعامل با ایران را از دست ‏خواهد داد.‏
هر توافقی (به شرط بازگشت آمریکا به اصول منطقی یک مذاکره) با ‏یک چالش بزرگ روبه‌رو است، آیا سیاستمداران متفرق آمریکایی تحت ‏تاثیر مخالفت‌های داخلی و سنگ‌اندازی‌های بدخواهان یک توافق ‏عقلانی در خارج از آمریکا، به تعهدات خود پایبند خواهند ماند؟

پاسخی بگذارید