گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1404/05/21 11:08
شناسه : 411674
فاطمه مداح نظری - من می خرم پس هستم؛ شعار فرهنگ مصرف ‏گرایی است. مصرف‌گرایی یک مفهوم اقتصادی اجتماعی است که خرید ‏کالاها و خدمات را به هر میزان بیشتر تشویق می‌کند. بسیاری شروع ‏این اصطلاح را از طریق تورستن وبلن می‌دانند. وبلن اقتصاددان و ‏جامعه‌شناس آمریکایی و از رهبران نهادگرایی است که در شاهکار ‏خود، «نظریه‌ی طبقه‌ی مرفه»، به معرفی عبارت «مصرف ‏متظاهرانه» می‌پردازد. البته این نظریه تنها یک بُعد از مصرف‌گرایی ‏است.‏
مصرف در لغت به معنای خرج کردن و مصرف‌گرایی عبارت است از ‏اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و دارایی‌های مادی. ‏برخی مصرف‌گرایی را به معنای برابر دانستن خوشبختی شخصی با ‏خرید دارایی‌های مادی و مصرف می دانند. در پروسه مصرف‌گرایی، ‏دنیای غرب از اخلاق تولیدی یا اخلاق پروتستاتی به اخلاق مصرف ‏روی آورد. در نتیجه غرب از جامعه تولیدی به جامعه مصرفی تبدیل، و ‏اصل در جامعه، حداکثرسازی مصرف و لذت‌گرایی شد. بعد از غرب، ‏کشورهای توسعه نیافته نیز بر اثر تبلیغات و عوامل دیگر به جامعه ‏مصرفی تبدیل شدند.‏
در زمان‌های گذشته مردم به تهیه کالاها و خدمات ضرور و درجه اول ‏و بعد کالاهای غیر ضرور با اولویت و توان خرید خود می‌پرداختند و ‏در تهیه و تولید مایحتاج خود نقش داشتند و این اندیشه رایج مردم ‏بود، اما برای اشاعه مصرف‌گرایی لازم بود این نوع نگرش تغییر یابد؛ ‏بنابراین به وسیله تبلیغات از طریق وسایل ارتباط جمعی در نوع نگرش ‏مردم تغییر داده شد و مردم در پی هر چه بیشتر مصرف کردن بودند و ‏هستند.‏
نظام سرمایه‌داری از رسانه‌ها به عنوان ابزاری برای آماده‌سازی ‏بسترهای فرهنگی و فکری مصرف‌گرایی بهره می‌گیرد و قشرهای ‏مرفه و متوسط را هدف خود قرار می‌دهد. در مصرف‌گرایی ‏نوین، ‌اشخاص بدون داشتن نیاز واقعی به دلایلی مانند رفتار متظاهرانه ‏به خرید می‌پردازند و در پاره‌ای از اوقات قادر به کنترل خرید خود ‏نیستند تا جایی که روان‌شناسان این نوع مصرف‌گرایی را بیماری ‏می‌دانند و به معالجه آنها می‌پردازند و در پی یافتن راهکارهایی برای ‏آن هستند.‏
آغاز مصرف گرایی به عنوان یک پدیده مدرن در ایران را شاید بتوان ‏از دوره قاجار ریشه یابی و سیر تحول آن را تا عصر حاضر ردیابی ‏کرد. به همین دلیل باید ریشه تفکر مصرف گرایی را در مدرنیته ‏‏(نوگرایی) جست وجو کرد. آثار منفی این پدیده به آثار اقتصادی اتلاف ‏منابع و منحرف کردن منابع از ظرفیت های تولیدی محدود نمی شود ‏بلکه عوارض اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گسترده ای برای جوامع ‏بشری و به ویژه برای جوامع در حال توسعه و رشد نیافته نظیر جامعه ‏ایرانی در بر داشته است که مسیر توسعه این کشورها را منحرف کرده ‏است و بدون تردید یکی از عوامل رشد نیافتگی این جوامع است.‏
در جامعه ایران پس از انقلاب به رغم ماهیت و جهت‌گیری معنوی ‏انقلاب، به علل مختلف ارزش‌های مادی رواج یافت و ارزش‌های ‏معنوی را تحت‌الشعاع خود قرار داد تا جایی که رهبر معظم انقلاب لازم ‏دیدند با توجه به خطری که جامعه را تهدید می‌کند سال 1388 را سال ‏اصلاح الگوی مصرف نام‌گذاری نمایند. مصرف گرایی عبارت است از ‏واردات بی‌رویه کالاهای مصرفی و غیرضروری که ضمن تغییر ذائقه و ‏فرهنگ مردم، به نابودی اقتصاد کشور منجر می‌شود.‏
مصرف‌گرایی در کشورهای در حال توسعه به شکل قابل توجهی تبدیل ‏به آسیب اجتماعی جدی شده است که مستلزم شناخت علمی و سپس ‏درمان اساسی، یا به عبارت دیگر برنامه‌ریزی است. مصرف‌گرایی ‏پدیده‌ای جهانی است و چاره آن باید در دو بعد داخلی و بین‌المللی ‏صورت گیرد. مصرف‌گرایی در هر جامعه را باید در یک محیط وسیع‌تر ‏اجتماعی در نظر گرفت زیرا امروزه تولید و سیستم توزیع جهانی ‏متصل است.‏
اگرچه اکثر عوامل و اثرات مصرف‌گرایی در جوامع بشری یکسان ‏است اما برای جلوگیری از مصرف بی‌رویه و اسراف و اصلاح الگوی ‏مصرف کشورمان نیاز داریم که این موضوع در خصوص جامعه ‏خودمان بررسی شود و برای اصلاح آن برنامه‌ریزی شود.‏
آنچه در جوامع سرمایه داری ممکن است نوعی ارزش به حساب آید ‏در سبک زندگی اسلامی جایی ندارد.‏
امروزه مصرف گرایی در جامعه سیر صعودی گرفته است، این را می ‏توان از تنوع محصولات در بازار و نیز میزان زباله های تولیدی یافت. ‏هرچند مصرف در یک جامعه می تواند باعث رونق اقتصادی باشد، اما ‏مصرف گرایی به شکل کنونی نه فقط فایده ای برای اقتصاد کشور ‏ندارد که سر تا پا ضرر بوده و به اتلاف منابع نیز منجر می شود. ‏
همچنین مصرف گرایی از رهگذر فرآیند جهانی شدن، ارتباطات گسترده ‏جوامع، اشاعه فرهنگی، رسانه های جهان گستر به رویه نسبتا رایج و ‏شایع جامعه جهانی تبدیل شده است. که اگر با آن همسو و همراه شد ‏چیزی جز خسارت برای افراد و جامعه به بار نمی آورد. ‏
یکی از عواقب شوم سبک زندگی غربی علاوه بر گسست خانواده‌ها و ‏یا متلاشی شدن آن، شکل نگرفتن خانواده است. بطوریکه دیگر تمایلی ‏در انسان‌های تربیت یافته در این تمدن برای تشکیل خانواده، ‏فرزندآوری و تعهد نسبت به کودک و همسر دیده نمی‌شود.در این بخش ‏به عوارض حاصل از این سبک زندگی در جوامع غربی از جنبه ‏اقتصادی، اجتماعی و فردی پرداخته می‌شود.‏
امروزه در فرهنگ مادی غرب مصرف گرایی به یک شعار اصلی تبدیل ‏شده است و آن اینکه «تا می‌توانی بخر و هر چه بیشتر مصرف کن». ‏با این شعار رقابت در خرید و مصرف به عنصر اصلی این فرهنگ ‏تبدیل شده است. در نتیجه مسابقه‌ای در خرید و مصرف کالای خریداری ‏شده بین افراد جامعه ایجاد شده است. نمودهایی از این فرهنگ در ‏رسانه‌های ملی و نیز خصوصی کشور ما نیز به وفور دیده می‌شود. ‏مصرف گرایی نوین و توسعه انواع فروشگاه‌های بزرگ (مواد غذایی، ‏اسباب منزل، پوشاک، وسایل الکتریکی و غیره) در زیر یک سقف، ‏مردم را به مصرف گرایی انبوه عادت داده است. افراد در محیطی قرار ‏می‌گیرند که کالاهای متنوع در یکجا مقابل چشمانشان جمع است. هر ‏چند استفاده از این نوع فروشگاهها در صرف جویی وقت اهمیت بسیار ‏دارد ولی در ترغیب کردن مردم در خرید بیشتر نیز موثر است. ‏همچنین مدگرایی از عوامل موثر در مصرف گرایی می باشد که بر ‏اساس آن کالاها باید برای دوره‌های معینی(یا محدودی) تبلیغ و استفاده ‏شوند. شاید همین مصادیق بود که در سالهای گذشته، منجر به توجه ‏ویژه‌ی رهبر انقلاب به مقوله‌ی مصرف گرایی و نیز سبک زندگی در ‏کشورمان گردید.‏
اما در سبک زندگی دینی موضوع مهمی به نام قناعت و زهد وجود ‏دارد که سفارش بسیار بر آن شده است. در بسیاری از اعمال عبادی ‏دین مبین اسلام همچون روزه‌داری و نیز ثواب نیکوکاری و توجه به ‏مستمندان، توجه به همسایگان و … این فضیلت اخلاقی برجسته ‏می‌شود. همچنین صرفه جویی و مقابله با اسراف، جنبه‌ی دیگر سبک ‏زندگی اسلامی است
اما در سبک زندگی دینی موضوع مهمی به نام قناعت و زهد وجود ‏دارد که سفارش بسیار بر آن شده است. در بسیاری از اعمال عبادی ‏دین مبین اسلام همچون روزه‌داری و نیز ثواب نیکوکاری و توجه به ‏مستمندان، توجه به همسایگان و … این فضیلت اخلاقی برجسته ‏می‌شود. همچنین صرفه جویی و مقابله با اسراف، جنبه‌ی دیگر سبک ‏زندگی اسلامی است که در مقابل مصرفگرایی صرف و برآمده از ‏فرهنگ غربی است. رهبر انقلاب نیز در سیر نام‌گذاری سالهای، یک ‏سال را بعنوان سال «اصلاح الگوی مصرف» نام نهادند. ایشان در ‏پیامی که در آغاز سال ۱۳۸۸ قرائت نمودند و در آن عنوان سال را ‏نیز مشخص کردند، ضمن آسیب شناسی از وضعیت مصرف منابع در ‏کشور، می‌فرمایند: «ما در زمینه‌ی مصرف، در زمینه‌ی هزینه کردن ‏منابع مالی کشور که به وسیله‌ی خود ما و به وسیله‌ی همه‌ی برادران ‏هم‌میهن ما و به وسیله‌ی مسئولین کشور با زحمت زیاد به وجود ‏می‌آید، دچار نوعی بی‌توجهی هستیم، …. ما دچار اسراف هستیم، ما ‏دچار ولخرجی و ولنگاری در مصرف هستیم؛ …. بسیاری از منابع ‏کشور، شاید بشود گفت بخش مهمی از منابع کشور در همه‌ی زمینه‌ها ‏‏– چه در زمینه‌ی مسائل شخصی، و چه تا حدودی در زمینه‌های ‏عمومی – صرف اسرافها و زیاده‌روی‌های ما در مصرف می‌شود. ما ‏بایستی مصرف کردن را مدبرانه و عاقلانه مدیریت کنیم. مصرف نه ‏فقط از نظر اسلام، بلکه از نظر همه‌ی عقلای عالم، چیزی است که ‏باید تحت کنترل عقل قرار بگیرد». ‏
رهبر انقلاب اسلامی درباره اسراف در فرهنگ مصرفی مان در ابتدای ‏سال اصلاح الگوی مصرف می‌فرمایند: « بخش مهمی از منابع کشور ‏در همه‌ی زمینه‌ها صرف اسرافها و زیاده‌روی‌های ما در مصرف ‏می‌شود. ما بایستی مصرف کردن را مدبرانه و عاقلانه مدیریت کنیم». ‏
رهبر معظم انقلاب با اشاره به پیوست فرهنگی مصرف نادرست منابع ‏و ریشه دار بودن آن در فرهنگ مادی گرایانه و نفسانی، به ذکر برخی ‏نتایج این فرهنگ غلط همچون افزایش تضاد طبقاتی و شکاف ‏اجتماعی، نابودی منابع کشور و … می‌پردازند: «با هوی و هوس، با ‏خواهش دل و آنچه که نفس انسان از انسان مطالبه می‌کند، نمی‌شود ‏مصرف را مدیریت کرد. کار به جائی میرسد که منابع کشور به هدر ‏میرود، شکاف بین فقرا و اغنیاء زیاد می‌شود، عده‌ای در حسرت ‏اولیات زندگی می‌مانند و عده‌ای با ولخرجی و ولنگاری در مصرف، ‏منابع را هرز و به هدر می‌دهند. ما بایستی الگوی مصرف را اصلاح ‏کنیم. ما بایستی به سمت اصلاح الگوی مصرف حرکت کنیم». ‏

پاسخی بگذارید