زهره مهرنوروزی - نزدیک به دوسال است که غزه شاهد دردناک ترین جنایت بشری است از کشتار غیر نظامیان تا تله غذایی تا خاموش کردن صدای حقیقت با حمله به چادرخبرنگاران در غزه جنایت هایی است که درپیش چشم مردم جهان رخ می دهد.
شاهدان عینی گزارش میدهند که مردم غزه حتی در زمان انتظار برای صدور مجوز جهت آغاز فرایند توزیع نیز مورد حمله صهیونیستها قرار میگیرند.
حضور در مرکز توزیع کمکها نیز برای مردم غزه امنیت آفرین نیست، تصاویر زیادی وجود دارد که نشان میدهد نظامیان صهیونیست در هنگام نزدیک شدن به مرکز، علیه فلسطینیان از گاز فلفل استفاده کردهاند.
«مهند قشطه» روزنامه نگار مهاجر شرایط توزیع این کمکها را بسیار با هرج و مرج توصیف میکند و میگوید که هیچ هماهنگی و برنامهریزی و جدول زمانی مشخصی در این زمینه وجود ندارد. به همین علت مردم به سمت میزهایی که کمکها روی هم ریخته شدهاند، هجوم میآورند و گاه برای دریافت کمکهای بیشتر با یکدیگر درگیر میشوند.
بسیاری از مردم به علت درخواستهای زیاد و کمبود کمکها و فقدان نظم خاص در روند توزیع دست خالی برمیگردند و کسانی که آرد دریافت میکنند مجبور هستند از همین مسیر بازگردند، جایی که هزاران گرسنه برای رسیدن به غذا منتظر هستند و ممکن است درگیریهایی میان آنها ایجاد شود.
وزارت بهداشت فلسطین در بیانیهای اعلام کرده است قربانیان روند امدادرسانی در غزه به ۹۲۲ شهید و ۵۸۶۱ مجروح رسیده است. در 25 تیرماه هم دست کم ۲۱ فلسطینی در نتیجه فشار ناشی از تلاش برای دریافت محمولههای غذایی جان خود را از دست دادهاند.
گزارش سازمان ملل متحد نشان میدهد که از هر ۵ ساکن غزه دست کم یک نفر با خطر گرسنگی مفرط مواجه است و ۹۳ درصد از ساکنان غزه از کمبود شدید غذا رنج میبرند.
رژیم صهیونیستی که برای ورود کمکهای انسانی تحت فشارهای بینالمللی قرار دارد، پیشنهاد تأسیس مؤسسه بشردوستانه غزه را مطرح کرده تا بتواند آژانسهای سازمان ملل متحد و ارگانهای بین المللی را دور بزند.
سازمان ملل و مؤسسات بشردوستانه این طرح اسرائیل را نقض مبانی اساسی انسانیت قلمداد کرده و معتقدند که این نحوه کمک رسانی، تنها در راستای اهداف سیاسی و نظامی انجام میشود و آنها گرسنگی را به ابزاری برای تسلیم مردم غزه تبدیل کردهاند.
«تام فلیچر» رئیس امور انسانی سازمان ملل متحد در گزارش خود در شورای امنیت اعلام کرد که این مؤسسه کمکهای انسانی را تنها به یک بخش از غزه اختصاص داده و باقی مناطق را رها کرده است. وی تاکید کرد که این پروژه تنها یک سرپوش برای خشونت و مهاجرت دادن بیشتر مردم غزه است.
در جنایتی تازه اسراییل صدای حقیقت را خاموش کرد
«محمد قریقع»، «ابراهیم ظاهر»، «مؤمن علیوه» و «محمد نوفل» و «انس الشریف» همگی به صدای غزه مشهور بودند اما دیگر خاموش شده اند. چرا که 20 مردادماه با حمله رژیم صهیونیستی به چادر خبرنگاران در حیاط بیمارستان شفا 5 خبرنگار به شهادت رسید.
اسماعیل بقایی» سخنگوی وزارت امور خارجه» در پیامی در شبکه ایکس، و در واکنش به بمباران چادر تیم رسانهای شبکه الجزیره در شهر غزه که منجر به شهادت همه خبرنگاران و تیم رسانهای شد؛ نوشت: کارت و نشان خبرنگاری مانعی در برابر جنایتکاران جنگی و نسلکش که نمیخواهند جهان از جنایات شنیع آنها مطلع شوند نیست. پنج خبرنگار دیگر، در واقع کل کارکنان شبکه الجزیره، در بمباران عمدی چادر آنها در شهر غزه ترور شدند، همزمان که مردم غزه بهصورت دستهجمعی به قتل میرسند، بر اثر گرسنگی تحمیلی جان میدهند و در "تلههای غذایی" اسرائیلی-آمریکایی شکار میشوند.
بقائی با تأکید بر اینکه بیتفاوتی و بیعملی، شراکت در جنایت وحشیانه اسرائیل است، گفت: محکومیت شدید این جنایت حداقل کاری است که هر انسان باوجدانی باید انجام دهد اما جهان باید برای توقف فوری این نسلکشی سبعانه و محاکمه و مجازات جنایتکاران اقدام کند.
سردبیر نشریه الکترونیک "جدلیّه" با انتقاد از نحوه پوشش خبر به شهادت رسیدن خبرنگاران شبکه تلویزیونی الجزیره در غزه به دنبال حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی در رسانه های غربی گفت، مسئله این است که بسیاری از روزنامه نگاران اکاذیب رژیم صهیونیستی را باور می کنند.
معین ربانی در مصاحبه با شبکه الجزیره انگلیسی گفت، مسئله اساسی در مورد ادعاهای اسرائیل علیه انس الشریف، مضمون این اتهامات نیست چرا که این رژیم سابقه دروغپراکنی برای سرپوش نهادن بر جرائم خود را دارد، بلکه مسئله این است که بسیاری از روزنامه نگاران روایت اسرائیل را می پذیرند.
ربانی ادامه داد: بسیاری از گزارشهایی که در مورد این قتلها خواندهام، با ادعاهای اسرائیل آغاز میشوند که این بسیار تکاندهنده است، زیرا این ادعاها به طور جدی مورد بررسی قرار نگرفته و اشاره ای به سابقه اکاذیب و جعلیات مداوم و سیستماتیک اسرائیل نمی شود.
وی افزود: درست است که تمام کشورها، دولتها و ارتشها در زمان جنگ دروغ میگویند. اما به نظر من اسرائیل در این زمینه سابقه تقریباً منحصر به فردی دارد، زیرا میداند که میتواند واقعیت مورد نظرش را ساخته و پرداخته کرده و هر چه میخواهد اعلام کند. رسانه های غربی نیز این مطالب را به عنوان اخبار معتبر منتشر خواهند کرد.
رژیم کودککش این بار «صدای حقیقت» را هدف گرفت
مهدی خجسته دانشجوی مدیریت رسانه می گوید: خبرنگارانی که 20 مرداد ماه به شهادت رسیدن از افرادی بودند که سعی کرده بودند صدای مردم غزه را به جهان برسانند.انس الشریف حتی در آخرین لحظات، به فکر غزه بود و نوشت: «غزه را فراموش نکنید.» خبرنگاری در غزه، یعنی زندگی در سایه مرگ. هر گزارش، هر عکس، هر کلمه، میتواند به قیمت جان تمام شود. با این حال، «انس الشریف» و همکارانش از پای ننشستند. آنها میدانستند که دوربینهایشان، تنها امید غزه برای دیده شدن است. تصویربردارانی چون «ابراهیم ظاهر»، «مؤمن علیوه» و «محمد نوفل»، با لنزهایشان تصاویری را به جهان مخابره کردند که شاید بدون آنها، در تاریکی سکوت دفن میشد.
وی افزود: آنها با وجود خطر، خستگی و ناامیدی، به کارشان ادامه دادند، چون باور داشتند که حقیقت، ارزش این فداکاری را دارد. جهان، اما، در برابر این فاجعه چگونه واکنش نشان داده است؟ دفتر اطلاعرسانی دولت فلسطین در غزه از اتحادیههای بینالمللی و عرب خبرنگاران و سازمانهای حقوق بشری خواسته است که این جنایات را محکوم کنند و برای حفاظت از خبرنگاران فلسطینی اقدام فوری انجام دهند.
این دانشجوری ارشد مدیریت رسانه می گوید: خبرنگاری در جنگ، مانند راه رفتن روی لبه تیغ است. در غزه، جایی که هیچ نقطهای امن نیست، هر قدم یک خبرنگار میتواند آخرین قدمش باشد. او باید در میان آوار، میان فریادهای مادران داغدار و کودکان گرسنه، حقیقت را جستوجو کند. باید در برابر وسوسه ناامیدی مقاومت کند، حتی وقتی میبیند که گزارشهایش، با همه زحمتی که برایشان کشیده، گاه در هیاهوی جهان گم میشوند. باید با ترس از مرگ کنار بیاید، نه فقط برای خودش، بلکه برای خانوادهاش که هر روز در انتظار بازگشت او هستند.
وی افزود: خبرنگاری، حرفهای است که در ذات خود دشواری و خطر را به دوش میکشد. یک خبرنگار باید حقیقت را از میان لایههای پیچیده واقعیت بیرون بکشد، آن را در برابر فشارهای سیاسی و اجتماعی حفظ کند و گاه جانش را برای رساندن «حقیقت» به مخاطب به خطر بیندازد. او باید بیطرف بماند، حتی وقتی قلبش از دیدن رنج دیگران میشکند. باید قلمش را تیز نگه دارد، حتی وقتی دستانش از خستگی میلرزد. باید دوربینش را روشن نگه دارد، حتی وقتی چشمانش از اشک تار شدهاند. اما در غزه، این دشواریها صدچندان میشوند.
وی تصریح کرد: در منطقهای که جنگ، محاصره، قحطی و مرگ زندگی روزمره را بلعیدهاند، خبرنگاری دیگر فقط یک حرفه نیست؛ بلکه مقاومتی است در برابر خاموشی، فریادی است برای حقیقت و گاه، قربانی شدن برای رساندن صدای مظلومان به جهان.
وی با ابراز تاسف از این واقعه ناگوار گفت: اما محکومیتها، آیا میتوانند جانهایی را که از دست رفتهاند، بازگردانند؟ آیا میتوانند ترس را از دل خبرنگارانی که هنوز در غزه کار میکنند، پاک کنند؟ «انس الشریف» در وصیتنامهاش نوشت: «شما را سفارش میکنم که اجازه ندهید زنجیرها شما را ساکت کنند و مرزها شما را زمینگیر کنند». این پیام، نه فقط برای مردم فلسطین، بلکه برای همه آزادگان جهان است. او از ما خواست که پلهایی باشیم برای آزادی، برای عدالت، برای روزی که خورشید عزت بر سرزمین فلسطین بتابد.
تله غذا چند ماه است که در غزه جاری است و این 5 خبرنگار سعی کردند تا جهانیان را از این جنایت آگاه کنند حالا، در سکوتی که پس از انفجار در بیمارستان الشفاء باقی مانده، صدای «انس» و همکارانش همچنان در وصیتنامهها، گزارشها و خاطراتی که از آنها به جا مانده، طنینانداز است. آنها رفتند، اما فریادشان برای غزه، برای حقیقت و برای عدالت، هرگز خاموش نخواهد شد. غزه را فراموش نکنیم؛ این آخرین وصیت «انس» بود، و این وظیفهای است که بر دوش همه ما است.
«انس الشریف»، مردی ۲۸ ساله با چشمانی پر از امید و قلبی آکنده از عشق به وطن، این سختیها را با تمام وجود لمس کرده بود. او که در اردوگاه آوارگان جبالیا بزرگ شده بود، از کودکی رؤیای بازگشت به عسقلان، زادگاه اجدادیاش، را در سر میپروراند. در وصیتنامهاش، که پس از شهادتش در صفحه فیسبوکش منتشر شد، نوشت: «خدا میداند از وقتی که چشم بر جهان گشودم، همه قدرت خودم را به کار گرفتم تا حامی و صدای فرزندان ملتم باشم». این کلمات، نه تنها شرح حال او، بلکه بازتاب زندگی همه خبرنگارانی است که در غزه، زیر سایه مرگ، به کار خود ادامه میدهند. آنها که با وجود خطر بمباران، گرسنگی و محاصره، همچنان قلم میزنند و دوربین به دست میگیرند تا جهانی را که در سکوت نظارهگر است، بیدار کنند.
تله غذا
این رنج ها داستان روزمره ساکنان فلسطین است و رهایی از رنج آنان زمانی فرا می رسد که مردم جهان بدانند اسراییل ضد بشریت و صلح جهانی است.



