گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/06/8 11:23
شناسه : 411738

زهره مهرنوروزی-در عصر رسانه‌های نوین، نمایش خانگی به یکی ‏از پرنفوذترین ابزارهای فرهنگی تبدیل شده است؛ ابزاری که با قدرت ‏تصویر، روایت و تکرار، نه‌تنها سلیقه مخاطب را شکل می‌دهد، بلکه ‏به‌تدریج در عمق باورها، ارزش‌ها و سبک زندگی او نفوذ می‌کند. آنچه ‏در ابتدا به‌عنوان سرگرمی و تفریح وارد خانه‌ها شد، امروز به مرجعی ‏تربیتی و الگوساز بدل شده است؛ مرجعی که گاه در تضاد آشکار با ‏اصول اخلاقی، دینی و فرهنگی جامعه ایرانی قرار دارد.‏
سریال‌های خانگی با روایت‌هایی اغلب پرزرق‌وبرق، روابط خارج از ‏چارچوب خانواده، تجمل‌گرایی افراطی، و قبح‌زدایی از رفتارهای ‏ناهنجار، تصویری از زندگی را ارائه می‌دهند که نه‌تنها با واقعیت ‏فاصله دارد، بلکه بنیان خانواده را به‌صورت خزنده و نامحسوس تهدید ‏می‌کند. در این آثار، نقش پدر و مادر تضعیف شده، فرزندان بدون ‏مرجع تربیتی به تصویر کشیده می‌شوند، و روابط انسانی به ‏سطحی‌ترین شکل ممکن تقلیل می‌یابد. این روند، در بلندمدت، منجر به ‏تغییر نگرش نسل جدید نسبت به مفهوم خانواده، تعهد، حیا، و ‏مسئولیت‌پذیری خواهد شد.‏
نگرانی اصلی آنجاست که این تغییرات، آرام و بی‌صدا رخ می‌دهند؛ ‏بدون آن‌که خانواده‌ها متوجه عمق تأثیرات باشند. کودکان و نوجوانان، ‏در مواجهه مکرر با این محتواها، الگوهایی را درونی می‌کنند که با ‏تربیت اسلامی و ایرانی در تضاد است. نتیجه این فرایند، فاصله گرفتن ‏نسل آینده از ارزش‌هایی چون احترام به والدین، حفظ حریم خانواده، و ‏پایبندی به اصول اخلاقی خواهد بود.‏
نتایج تحقیقات دانشگاه ها

سیمین حکیمی مشاور خانواده می‎گوید: طبق پژوهش دانشگاه شهید ‏بهشتی و دانشگاه اصفهان در تحلیل محتوای سریال‌های خانگی طی یک ‏مطالعه کیفی که روی ۵ سریال پرمخاطب شبکه نمایش خانگی بین ‏سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ انجام شد مانند «ممنوعه»، «دل»، ‏‏«مانکن»، «عاشقانه‌ها» و «کرگدن»، مشاهده شده است که خیانت ‏زناشویی، خشونت خانگی، روابط مثلثی، زندگی اشرافی، پنهان‌کاری و ‏دروغ، و حل منفی مشکلات خانوادگی از مضامین پرتکرار بودند.‏
وی  افزود: این مفاهیم در بیش از ۷۰٪ صحنه‌های کلیدی سریال‌ها ‏مشاهده شدند. و پژوهشگران هشدار دادند که این محتواها می‌توانند به ‏تضعیف مرجعیت والدین، عادی‌سازی روابط خارج از چارچوب شرعی، ‏و تغییر معیارهای ازدواج در ذهن مخاطبان جوان منجر شوند.‏
این مشاوره خانواده تصریح کرد: در نشست تخصصی حوزه علمیه ‏درباره سبک زندگی ایرانی-اسلامی برگزارشد در این نشست، ‏پژوهشگران تأکید کردند که سریال‌های خانگی به‌طور خزنده در حال ‏ترویج سبک زندگی غربی هستند .‏
‏ پیچیدگی های جنگ شناختی
رضا نصیری در کرسی آزاداندیشی که با حضور فرهیختگان و مبلغین ‏برگزار شد. درابتدا به پیچیدگی‌های جنگ شناختی پرداخت وگفت: جنگ ‏شناختی فراتر از یک درگیری نظامی سنتی، به مجموعه ‏سازمان‌یافته‌ای از اقدامات اطلاق می‌شود که با هدف تأثیرگذاری بر ‏فرآیندهای فکری، احساسات و تصمیم‌گیری‌های فردی و جمعی صورت ‏می‌گیرد. این رویکرد با بهره‌گیری از دانش‌های روانشناسی، ‏جامعه‌شناسی، علوم اعصاب و فناوری‌های نوین ارتباطی، به دنبال ‏تغییر نگرش‌ها، القای باورهای خاص و در نهایت، مهندسی رفتار ‏جامعه است. و این نبرد نرم، ذهن را به عنوان میدان اصلی درگیری ‏انتخاب کرده و با تسلط بر آن، به دنبال حکمرانی بر جهان است چرا ‏که بر روی ناخودآگاه ادراک تاثیر می‌گذارد و به نظرمی‌رسد سازندگان ‏سریال‌های نمایش خانگی در کشور ما نتیجه تاثیر گذاری جنگ شناختی ‏هستند.‏
‏  وی با اشاره به اهمیت رویکردهای غیرمستقیم در القای ارزش‌ها، ‏افزود: همانطور که در تربیت فرزند، رویکرد غیرمستقیم و چندوجهی ‏برای نهادینه کردن ارزش‌ها مؤثرتر است، در جنگ شناختی نیز، هدف ‏نهایی، دستیابی به اهداف از طریق القای ناخودآگاه و بدون اعمال ‏دستور مستقیم است.‏
کارشناس تبلیغ و ارتباطات، تصریح کرد: بیش از یک دهه است که ما ‏شاهد و گسترش تولیدات سریال‌های نمایش خانگی هستیم و نتیجه آن ‏افزایش خشنونت و قتل ها خانوادگی است علت آن هم این است که ‏تولیدکنندگان تحت تاثیر نمایش سریال های خارجی قرار گرفته اند که در ‏آنجا خانواده هنجار نیست و اهمیت ندارد و سازندگان سریال نمایش ‏خانگی ایرانی هم با نسخه برداری از سریال‌های خارجی اقدام به تولید ‏سریال‌های می پردازند که به قتل خانوادگی و خشونت می‌انجامد.‏
ترویج سبک زندگی غلط
نصیری اظهارداشت:در ابتدا گمان می‌کنی سازندگان در ابتدا بری عبور ‏از برخی ممیزهای رسانه‌ای که رعایت آن در سینما و تلوزیون لازم ‏است به ساخت سریال نمایش خانگی رو آورده‌اند، اما وقتی دقت می‌کنید ‏می‌بیند سازندگان دیدگاه خودشان را به جامعه القا می‌کنند.‏
این پژوهشگر گفت: در سریال‌هایی مثل گردن‌زنی، زخم کاری، پوست ‏شیر، فصل سرد خشنوت و قتل وجود دارد از آنجا که سریال تاثیر ‏بیشتری دارد در نتیجه پیامدهای آن نیز بیشتر است در زخم کاری ‏شهریارحقیقت در نقش قاضی خودش دست به قتل می‌زند و این را به ‏مخاطب القا می‌کند که در جامعه ما قانونی وجود ندارد عدالت نیست ‏پس خودت باید عدالت را اجرا کنی چاره دیگری نیست.‏
سیاه نمایی در نمایش خانگی
نصیری تصریح کرد: در نمایش‌های خانگی اغلب هدف سیاه‌نمایی است ‏در این سریال‌ها صحنه‌های خشن و قتل در نمای بسته و نزدیک نشان ‏داده می‌شود‌، ولی صحنه خوب در یک نمای لانگ شات و دور نشان ‏داده می‌شود. ‏
سازندگان درکی از فقر ندارند
وی افزود: سازندگان نمایش‌های خانگی درکی از فقر ندارند و به همین ‏علت فقر را به قتل وخشونت می‌کشانند در حالی که افراد فقیر جامعه ‏قناعت را بلد هستند، اما این‌ها چون خودشان درکی از فقر ندارند این ‏را القا می‌کنند هرکسی فقیر باشد برای رفع فقر می تواند با قتل و ‏خشنونت به خواسته‌های خود برسد.‏
وی افزود: در جشنواره فیلم فجر امسال مشکل ما فقر، خشونت و ‏سیاهنمایی در آثار بود وقتی به کارگردان گفتم چرا اینقدر فقر و ‏سیاه‌نمایی در جواب گفت جامعه اینگونه است من همانی را نشان دادم ‏که در جامعه است.‏
این کنشگر اجتماعی تصریح کرد: نتیجه نمایش خشنونت می شود ‏ازبین رفتن حلقه‌های اجتماعی ما بعد از پایان جنگ بسیج جهاد ‏سازندگی با کمک مردم به ساخت کشور اقدام کرد بسیج صنوف برای ‏کمک به جامعه وارد میدان شد و با سرمایه اجتماعی کشور ساخته شد، ‏اما سریال هایی که ساخته می‌شود سرمایه‌های اجتماعی را از بین می ‏برد بی اعتمادی را افزایش می‌دهد.‏
نصیری اظهارداشت: در جامعه ما درصد بالایی از قتل‌های خانوادگی ‏طلاق ها، دوستی با جنس مخالف خیانت ها پیامدهای سریال ها نمایش ‏خانگی است که ساترا هم که قرار بود نظارتی بر این تولیدات داشته ‏باشد تاکنون کاری از پیش نبرده است و ما شاهد ساخت سریال‌هایی به ‏مراتب خشن‌تر هستیم که مجوز نمایش دریافت می کنندهمین سریال ‏تاسیان آیا سفید شویی ساواک نبود؟
وی گفت: برخلاف انتظار، شمار آثار فاخر و متعهد به بایدها و ‏نبایدهای فرهنگی جامعه در این شبکه‌ها بسیار اندک است. در مقابل، ‏بسیاری از سریال‌ها و برنامه‌ها، به بازنمایی ناهنجاری‌های اجتماعی، ‏روابط پیچیده و خارج از عرف، و ترویج سبک زندگی‌هایی می‌پردازند ‏که با فرهنگ بومی و ارزش‌های دینی در تضاد است.‏
نمایش خانگی به دنبال تغییر الگوها
نصیری گفت: خیانت زناشویی، خشونت، عشق مثلثی، زندگی اشرافی، ‏پنهان‌کاری و دروغ موجود در نمایش های خانگی نه تنها به صورت ‏ناخودآگاه بر روی مخاطب تأثیر می‌گذارند، بلکه به صورت هدفمند، به ‏دنبال تغییر الگوهای رفتاری و سبک زندگی در جامعه هستند.‏
نصیری غفلت از محتوای شبکه‌های نمایش خانگی را تهدیدی جدی ‏برای حوزه فکری و فرهنگی جامعه دانست و تأکید کرد:  برای مقابله ‏با این روند، لازم است به شکافت لایه‌های پسینی و پیشینی این ‏سریال‌ها و ناهنجاری‌های موجود در آن‌ها پرداخته شود. درک ‏سازوکارهای پنهان تولید محتوا و تأثیرات آن بر مخاطب، می‌تواند ‏راهگشا باشد.‏
وی افزود: با افزایش آگاهی و مصونیت فکری مخاطبان نسبت به ‏اتفاقات هنجارشکن، قدرت تأثیرگذاری این آثار کاهش یافته و سازندگان ‏متوجه خواهند شد که دیگر از نظر مالی، توجیهی برای تولید محتوای ‏مخرب وجود ندارد.‏
این کارشناس رسانه، اعمال قوانین نظارتی قوی‌تر و مطالبه جدی از ‏مسئولان ذی‌ربط را امری ضروری دانست و خاطرنشان کرد: وظیفه ‏روشنگری و امر به معروف در حوزه سینما و رسانه، باید به بهترین ‏شکل ممکن ایفا شود تا جامعه در برابر تهاجم شناختی و فرهنگی، ‏مصون بماند.‏
در چنین شرایطی، لازم است نهادهای فرهنگی، تربیتی و دینی با ‏نگاهی دقیق و مسئولانه، به بررسی پیامدهای نمایش خانگی بپردازند و ‏راهکارهایی برای بازسازی مرجعیت خانواده ارائه دهند. سکوت در ‏برابر این موج خزنده، به معنای پذیرش تدریجی فروپاشی بنیان‌هایی ‏است که قرن‌ها ستون هویت و پایداری جامعه ایرانی بوده‌اند.‏
متاسفانه درسبک زندگی نمایش خانگی بیشتر متعلق به قشر مرفه است ‏و باعث ناامیدی و سرخوردگی جوانان می‌شود.‏
همچنین خشونت افراطی و قبح‌زدایی از رفتارهای ناپسند نیز از ‏آسیب‌های جدی این محتواهاست ونبود رده‌بندی سنی مؤثر و نظارت ‏محتوایی، مخاطبان کم‌سن را در معرض آسیب‌های فرهنگی قرار داده ‏است.‏

پاسخی بگذارید