کارشناسان بیان کردند:‏
گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/06/11 11:56
شناسه : 411760

‏ زهره مهرنوروزی-در جهانی که خشونت، رقابت‌های ژئوپلیتیکی، و ‏بحران‌های انسانی رو به افزایش‌اند، صلح دیگر صرفاً یک آرمان ‏نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقای تمدن‌هاست. در این میان، ‏دیپلماسی به‌عنوان هنر گفت‌وگو، مذاکره و تفاهم، نقشی بی‌بدیل در ‏تحقق و تثبیت صلح ایفا می‌کند.  در جهانی که قدرت‌های بزرگ هر ‏روز بیش از پیش به رقابت‌های بی‌پایان و معامله‌گری‌های سرد سیاسی ‏مشغول‌اند، پرسشی بنیادین پیش روی ماست: آیا اخلاق هنوز جایگاهی ‏در دیپلماسی دارد؟ آیا می‌توان از کرامت انسانی سخن گفت، در حالی ‏که مکانیسم‌های حقوقی به ابزار فشار و تحقیر ملت‌ها بدل شده‌اند؟ ‏جهان امروز، دیگر تک‌قطبی نیست. ما در عصر چندقطبی زندگی ‏می‌کنیم؛ عصری که در آن قدرت‌های مختلف، هر یک با منطق خاص ‏خود، به دنبال تثبیت نفوذ و منافع خویش‌اند. اما آنچه در این میان ‏قربانی می‌شود، نه فقط عدالت، بلکه حقیقت و اخلاق است.  دیپلماسی ‏اخلاق‌محور، برخلاف دیپلماسی واقع‌گرایانه که صرفاً بر اساس منافع ‏عمل می‌کند، بر پایه اصولی چون صداقت، احترام متقابل، و کرامت ‏انسانی بنا شده است. این نوع دیپلماسی، نه ضعف است و نه ‏آرمان‌گرایی بی‌ثمر؛ برای بازسازی اعتماد جهانی و جلوگیری از ‏فروپاشی اخلاقی در روابط بین‌الملل بلکه ضرورتی است. مکانیسم ‏ماشه یا همان اسنپ بگ که اینروزها به کلمه پر تکرار رسانه ها تبدیل ‏شده است متنی پر چالش است که مردان دیپلماسی ایران 10 سال قبل ‏به آن توجه نکردند ولی اکنون به یک حربه سیاسی علیه کشورمان ‏تبدیل شده است. امروز مردم جهان شاهد بی اخلاقی مهارناشده در ‏تعهدات بین المللی هستند و انگار سازمان های بین الملل در درهای بی ‏اخلاقی سقوط کرده اند.‏
‏  دیپلماسی؛ ستون فقرات صلح پایدار در جهان پرآشوب
‏ رضا محمدی کارشناس علوم سیاسی می گوید: در عصر جهانی‌سازی ‏و چندقطبی شدن قدرت‌ها، دیپلماسی به‌عنوان ابزار گفت‌وگو و تفاهم ‏میان ملت‌ها، باید بر پایه اصول اخلاقی، احترام متقابل و کرامت انسانی ‏بنا شود. اما آنچه در سال‌های اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران جریان ‏داشته، بیش از آنکه دیپلماسی باشد، نوعی مهندسی فشار با پوشش ‏حقوقی و رسانه‌ای است. ‏
وی تصریح می کند: دیپلماسی در معنای اصیل خود، مبتنی بر ‏گفت‌وگو، تفاهم و حل اختلافات از مسیر تعامل سازنده است. اما در ‏مواجهه با ایران، بسیاری از قدرت‌های غربی، به‌ویژه ایالات متحده، از ‏دیپلماسی به‌عنوان ابزاری برای تحمیل خواسته‌های یک‌جانبه استفاده ‏کرده‌اند.‏
وی اظهار داشت: تحریم‌های گسترده، تهدیدهای رسانه‌ای، و فشارهای ‏سیاسی، جای گفت‌وگوی محترمانه را گرفته‌اند و دیپلماسی را به ‏ابزاری برای تضعیف حاکمیت ملی بدل کرده‌اند. تحریم‌های یک‌جانبه؛ ‏نقض آشکار حقوق ملت‌ها تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، به‌ویژه در ‏حوزه‌های دارو، غذا، انرژی و مبادلات مالی، نه‌تنها دولت بلکه مردم ‏را هدف قرار داده‌اند. ‏
‏ این پژوهشگر بیان کرد:این تحریم‌ها برخلاف اصول منشور سازمان ‏ملل، بدون اجماع بین‌المللی و خارج از چارچوب‌های حقوقی اعمال ‏شده‌اند. از منظر حقوق بشر، تحریم‌هایی که زندگی روزمره مردم را ‏مختل می‌کنند، مصداق مجازات جمعی و نقض کرامت انسانی‌اند. ‏
تعریف دیپلماسی و نسبت آن با صلح
‏ محمدی بیان کرد:  دیپلماسی، فرآیند تعامل رسمی و غیررسمی میان ‏دولت‌ها، نهادها و ملت‌هاست که هدف آن حل اختلافات، تقویت ‏همکاری و جلوگیری از تنش و درگیری است. صلح، نه صرفاً فقدان ‏جنگ، بلکه وجود عدالت، امنیت و احترام متقابل است. دیپلماسی، ‏ابزار تحقق این صلح مثبت است.‏
‏  دیپلماسی پیشگیرانه؛ سد راه جنگ
‏ این کارشناس گفت: یکی از مهم‌ترین کارکردهای دیپلماسی، پیشگیری ‏از بروز بحران‌هاست. گفت‌وگوهای چندجانبه، میانجی‌گری، و ‏سازوکارهای حل اختلاف، می‌توانند از تبدیل اختلافات به درگیری‌های ‏نظامی جلوگیری کنند. نمونه‌هایی چون توافق‌نامه‌های منطقه‌ای، ‏مذاکرات صلح در آفریقا یا توافق‌نامه برجام، نشان‌دهنده ظرفیت ‏دیپلماسی برای مهار بحران‌ها هستند.‏
‏  دیپلماسی اخلاق‌محور؛ صلحی بر پایه کرامت انسانی
‏ این محقق بیان کرد: به نوعی دیپلماسی اگر از اخلاق تهی شود، به ‏ابزاری برای تحمیل و فریب بدل می‌شود. دیپلماسی اخلاق‌محور، بر ‏پایه صداقت، احترام به حقوق ملت‌ها، و پرهیز از زورگویی بنا شده ‏است. چنین دیپلماسی‌ای نه‌تنها صلح را ممکن می‌سازد، بلکه آن را ‏پایدار و انسانی می‌کند.‏
‏ نقش نهادهای بین‌المللی و مردمی در دیپلماسی صلح
ملکی گفت: سازمان‌هایی چون سازمان ملل، اتحادیه آفریقا، یا سازمان ‏همکاری اسلامی، می‌توانند بسترهایی برای دیپلماسی چندجانبه فراهم ‏کنند. همچنین، دیپلماسی مردمی و فرهنگی، از طریق گفت‌وگوی ادیان، ‏تبادل علمی و هنری، و رسانه‌های مستقل، نقش مکملی در تقویت صلح ‏ایفا می‌کند.‏

وی تصریح کرد: دیپلماسی، نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت برای ‏صلح پایدار است. در جهانی که خشونت آسان‌تر از تفاهم رخ می‌دهد، ‏بازگشت به دیپلماسی اخلاق‌محور، پیشگیرانه و چندجانبه، تنها راه ‏نجات بشریت از چرخه بی‌پایان جنگ و بی‌اعتمادی است. صلح، با ‏زبان دیپلماسی آغاز می‌شود؛ زبانی که باید دوباره آموخته شود.‏
‏  مکانیسم ماشه؛ نماد بی‌اخلاقی حقوقی  ‏
مکانیسم ماشه، که در توافق‌نامه برجام گنجانده شد، در ظاهر یک ‏ابزار حقوقی برای بازگرداندن تحریم‌هاست. اما در عمل، به ابزاری ‏برای سوءاستفاده سیاسی و فشار یک‌جانبه بدل شده است. این ‏مکانیسم، حتی به کشورهایی اجازه می‌دهد که از توافق خارج شده‌اند، ‏با استناد به آن، تحریم‌های بین‌المللی را بازگردانند. آیا این منطق قابل ‏دفاع است؟ آیا می‌توان از توافقی خارج شد.‏
مکانیسم ماشه؛ نماد بی‌اعتمادی و بی‌اخلاقی حقوقی
سعید ملکی کارشناس حقوق بین الملل گفت: چالش‌های دیپلماسی در ‏جهان چندقطبی قابل تامل است در عصر حاضر، رقابت قدرت‌های ‏بزرگ، تحریم‌های یک‌جانبه، و سیاست‌های مداخله‌گرانه، دیپلماسی را ‏با چالش‌های جدی مواجه کرده‌اند. گاه دیپلماسی به پوششی برای فشار ‏سیاسی بدل می‌شود، و گاه مکانیسم‌هایی چون «ماشه» در ‏توافق‌نامه‌ها، اخلاق دیپلماتیک را زیر پا می‌گذارند. این چالش‌ها نشان ‏می‌دهند که صلح بدون بازسازی دیپلماسی ممکن نیست.‏
وی افزود: یکی از جنجالی‌ترین ابزارهای فشار علیه ایران، «مکانیسم ‏ماشه» در توافق‌نامه برجام است. این مکانیسم، به کشورهایی اجازه ‏می‌دهد که حتی پس از خروج از توافق، با استناد به آن، تحریم‌های ‏بین‌المللی را بازگردانند. چنین رویکردی، از منظر حقوقی، ناقض اصل ‏حسن نیت در اجرای تعهدات بین‌المللی است.‏
وی عنوان کرد: از منظر اخلاقی نیز، استفاده از مکانیسم ماشه توسط ‏طرف ناقض توافق، نشان‌دهنده بحران جدی در منطق دیپلماسی معاصر ‏است. تحریم‌هایی که از طریق این مکانیسم بازگردانده می‌شوند، نه ‏سیاستمداران، بلکه مردم را هدف قرار می‌دهند. دارو، تجهیزات ‏پزشکی، آموزش، و حتی امید به آینده، قربانی این بازی‌های سیاسی ‏می‌شوند. ‏
این محقق تصریح کرد: این مکانیسم، به‌جای حفظ توافق، به ابزاری ‏برای تهدید و تحقیر ملت‌ها بدل شده است. دیپلماسی اخلاق‌محور؛ راهی ‏برای خروج از بن‌بست در برابر دیپلماسی فشار، باید از دیپلماسی ‏اخلاق‌محور سخن گفت؛ دیپلماسی‌ای که بر پایه صداقت، احترام به ‏حاکمیت ملی، و پرهیز از زورگویی بنا شده باشد.‏
وی اظهارداشت: ایران، با تکیه بر ظرفیت‌های فرهنگی، علمی و ‏دیپلماتیک خود، می‌تواند در مسیر گفت‌وگوی سازنده و عزتمندانه با ‏جهان حرکت کند. چنین دیپلماسی‌ای نه‌تنها از منافع ملی دفاع می‌کند، ‏بلکه الگویی برای تعامل انسانی در جهان پرتنش امروز ارائه می‌دهد. ‏دیپلماسی فشار علیه ایران، نه‌تنها ناکارآمد و غیرمنصفانه است، بلکه ‏نشانه‌ای از بحران اخلاقی در روابط بین‌الملل است. ‏
‏ این کارشناس بیان کرد: تحریم‌های یک‌جانبه، مکانیسم‌های تحمیلی، و ‏تهدیدهای رسانه‌ای، به‌جای حل اختلافات، بر تنش‌ها افزوده‌اند. بازگشت ‏به دیپلماسی اخلاق‌محور، مبتنی بر گفت‌وگو، احترام و کرامت انسانی، ‏تنها راهی است که می‌تواند صلح، اعتماد و عدالت را در عرصه ‏جهانی احیا کند.‏
وی تصریح کرد: از منظر حقوقی، مکانیسم ماشه ناقض اصل حسن ‏نیت در اجرای تعهدات بین‌المللی است. اصل حسن نیت، یکی از اصول ‏بنیادین حقوق بین‌الملل است که بر صداقت، وفاداری به تعهدات، و ‏پرهیز از فریب استوار است. استفاده از مکانیسم ماشه توسط طرفی که ‏خود توافق را نقض کرده، نه‌تنها غیرمنطقی، بلکه بی‌اخلاقی آشکار ‏است.‏
‏ این پژوهشگر بیان داشت: از منظر اخلاقی نیز، این مکانیسم به ‏معنای تحقیر ملت‌هاست. تحریم‌هایی که با مکانیسم ماشه بازگردانده ‏می‌شوند، نه سیاستمداران را هدف قرار می‌دهند، بلکه زندگی روزمره ‏مردم را تحت فشار قرار می‌دهند. دارو، غذا، آموزش، و حتی امید، ‏قربانی این بازی‌های سیاسی می‌شوند.‏
‏ وی افزود:ما باید بپرسیم: آیا چنین مکانیسم‌هایی، که کرامت انسانی را ‏نادیده می‌گیرند، می‌توانند مشروعیت داشته باشند؟ آیا وقت آن نرسیده ‏که دیپلماسی را از منطق زور و معامله‌گری خارج کنیم و به سوی ‏اخلاق، انصاف، و گفت‌وگوی واقعی بازگردانیم؟
ملکی تاکید کرد: دیپلماسی اخلاق‌محور، شاید در نگاه اول آرمانی به ‏نظر برسد، اما در واقع، تنها راه نجات روابط بین‌الملل از سقوط در ‏ورطه بی‌اعتمادی و خشونت است. نقد مکانیسم ماشه، نه فقط نقد یک ‏ابزار حقوقی، بلکه نقد یک منطق سیاسی است که انسان را فراموش ‏کرده است.‏

پاسخی بگذارید