گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/06/15 11:33
شناسه : 411779
مرتضی نجفی قدسی
در روزهای اخیر نرخ دلار به صورت سرسام آوری افزایش پیدا کرد و ‏به مرز ۱۰۶ هزار تومان رسید و همین موضوع تقریباً کلیه ی فعالیت ‏های اقتصادی خرد و کلان را تحت تأثیر قرار داده و بقولی متوقف ‏کرده است تا مبنا و پایه ی پولی ارز مشخص شود.‏
وظیفه اصلی بانک مرکزی حفظ و حراست از ارزش پول ملی است و ‏لیکن متأسفانه این بانک تاکنون نتوانسته است به وظیفه اش عمل کند ‏و مخصوصاً در سه سال اخیر رشد نرخ ارز بصورتی لجام گسیخته ‏بوده است و این ماجرا در تمام زندگی آحاد مردم از روستایی و شهری ‏و از کارگر و کشاورز و بازاری و کارمند و کارخانه دار و سرمایه ‏گذار تأثیرات بسیار منفی دارد و قدرت خرید مردم را کاهش داده و ‏تورمی را به جامعه تحمیل می کند که سود آن تنها به ثروتمندان می ‏رسد و آنها را ثروتمندتر می کند و طبقه متوسط را فقیر و فقرا را هم ‏روز به روز بدبخت تر می کند.‏
افزایش نرخ ارز در حقیقت ضررش به اکثریت ملت می رسد که با ریال ‏سروکار دارند و ارزش پولشان کاسته می شود و قدرت خرید و امرار ‏معاش را از دست می دهند. ‏
ریاست فعلی بانک مرکزی از ۸ دی ماه ۱۴۰۱ آغاز به کار کرده است ‏یعنی زمانی که دلار در حدود ۴۰ هزار تومان بوده است و در مدت ‏تقریباً سه ساله ایشان ۶۶ هزار تومان به ارزش دلار اضافه شده است ‏و حال آنکه انتظار می رفت ایشان اگر نمی تواند دلار را به نرخهای ‏زیر ۴۰ هزار تومان برگرداند لااقل در همان سطح نگه می داشتند ولی ‏این رشد عجیب که لطمه ای سنگین به اقتصاد و معیشت مردم است ‏همچنان ادامه دارد.‏
در این شرایط پرواضح است که مسئولان بانک مرکزی در حفظ و ‏حراست از ارزش پول ملی ناتوان هستند و قطعاً باید در پیشگاه ملت ‏پاسخگو باشند حتی اگر در این دنیا مؤاخذه ای در کار نباشد قطعاً در ‏عالم آخرت حساب و کتابشان در فقیر کردن مردم بسیار سنگین است.‏
جای تعجب است پس از اثبات این همه ناتوانی چرا این مسئولان ‏استعفا نمی دهند تا شاید مدیران شایسته ای بیایند و فرجی ایجاد شود!‏
واقعیت این است که ریاست بانک مرکزی در این سه سال بسیار ‏ضعیف عمل کرده و ثابت کرده است که از  عهده ی اداره ی مطلوب ‏این بانک ناتوان است. اگر سیاستهای این بانک کارایی داشت لااقل در ‏سال اول مدیریت ایشان اثرش پدیدار می شد و جلوی رشد نرخ ارز ‏گرفته می شد و لیکن مثل اینکه افزایش قیمت دلار به امری عادی و ‏طبیعی تبدیل شده و تحرکی که جلوی این روند را بگیرد مشاهده نمی ‏شود، البته گاهی صرفاً حرفهایی می زنند ولی در عمل عکس آنها ‏اتفاق می افتد!‏
به هر حال دین و دنیای مردم به هم مربوط است، نمی شود از مردم ‏انتظار دینداری داشت ولی معیشت و زندگی مردم را تباه کرد! ریاست ‏جمهوری باید در این مسئله قاطعانه وارد شود و با مشورت ‏اقتصاددانان و کارشناسان دلسوز و واقعی بلکه ورق را برگردانده ‏کاری کنند که روز بروز نرخ دلار کاهش یابد، انشاء الله

پاسخی بگذارید