گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/06/15 11:18
شناسه : 411780

کودکان در هر جامعه‌ای سرمایه‌های اصلی آینده به شمار می‌آیند. آن‌ها ‏نیازمند محیطی امن برای رشد، آموزش و بازی هستند تا استعدادهای ‏خود را شکوفا کنند. اما در سال‌های اخیر، ظهور شبکه‌های اجتماعی و ‏پلتفرم‌های تصویری مانند یوتیوب و اینستاگرام پدیده‌ای تازه و ‏نگران‌کننده را رقم زده است: کودک کارِ دیجیتال. اگر در گذشته کار ‏کودک بیشتر در خیابان‌ها، کارگاه‌ها یا مشاغل سخت دیده می‌شد، امروز ‏بسیاری از کودکان در فضای مجازی به کار گرفته می‌شوند؛ بی‌آن‌که ‏خودشان آگاه باشند یا حق انتخابی داشته باشند.‏
والدین یا مدیران صفحات مجازی، برای جذب دنبال‌کننده و درآمدزایی، ‏کودکان را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهند که اغلب با سن و شرایط ‏روانی آنان سازگار نیست. تولید محتوای طنز، شوخی‌های نامناسب، ‏تبلیغ محصولات یا حتی نمایش زندگی خصوصی کودک، به موضوعی ‏رایج در شبکه‌های اجتماعی بدل شده است. این روند، اگرچه در ظاهر ‏سرگرم‌کننده یا بی‌ضرر به نظر می‌رسد، اما پیامدهای پنهان و گاه ‏جبران‌ناپذیری بر روح و روان کودک دارد.‏
نخستین تهدید، از دست رفتن کودکی است. کودکی که باید با بازی و ‏آموزش‌های مناسب سن خود رشد کند، به جای آن مجبور است در ‏برابر دوربین نقش بازی کند، لبخند بزند یا رفتارهایی انجام دهد که ‏گاهی به خواست او نیست. این تغییر زودهنگام، فشار روانی شدیدی ‏بر او تحمیل کرده و روند طبیعی رشد عاطفی را مختل می‌کند.‏
دومین تهدید، استثمار دیجیتال است. همان‌طور که کودک کار خیابانی ‏مجبور است برای تأمین معاش خانواده کار کند، کودک کار دیجیتال نیز ‏به ابزاری برای کسب درآمد والدین یا گردانندگان صفحات تبدیل ‏می‌شود. این کودکان در معرض کار طولانی‌مدت، فقدان حریم ‏خصوصی و حتی نقض حقوق اولیه انسانی قرار دارند، بی‌آنکه قانونی ‏شفاف برای حمایت از آن‌ها وجود داشته باشد.‏
تهدید سوم، خطرات روانی و اجتماعی است. حضور پررنگ در فضای ‏مجازی باعث می‌شود کودک در معرض قضاوت‌های بی‌رحمانه کاربران ‏قرار گیرد. نظرات منفی، تمسخر یا حتی تحسین اغراق‌آمیز می‌تواند ‏هویت در حال شکل‌گیری او را دچار سردرگمی کند. کودکی که روزی ‏با میلیون‌ها بازدید شناخته می‌شود، در آینده ممکن است با افت ‏دنبال‌کننده‌ها یا بی‌توجهی جامعه مجازی روبه‌رو شود و این وضعیت به ‏افسردگی، اضطراب و کاهش اعتمادبه‌نفس بینجامد.‏
علاوه بر این، تجاری‌سازی کودکان از دیگر پیامدهای خطرناک این ‏فضاست. برندها و شرکت‌های تبلیغاتی به دنبال استفاده از جذابیت ‏کودک برای فروش محصولات خود هستند. این رویکرد، کودک را از ‏سنین پایین وارد دنیای مصرف‌گرایی می‌کند و او را به یک «ابزار ‏تبلیغاتی» بدل می‌سازد. در چنین شرایطی، مرز میان بازی و کار، ‏آموزش و تبلیغ، یا سرگرمی و استثمار کاملاً از بین می‌رود.‏
با وجود همه این تهدیدها، باید تأکید کرد که فضای مجازی ذاتاً دشمن ‏کودکان نیست. اگر نظارت کافی وجود داشته باشد، می‌توان از ‏ظرفیت‌های آموزشی و سرگرمی آن بهره گرفت. بسیاری از کانال‌ها و ‏صفحات کودک‌محور محتوای ارزشمند علمی، فرهنگی و تربیتی تولید ‏می‌کنند. نکته کلیدی، چگونگی استفاده و میزان کنترل والدین است.‏
برای کاهش آسیب‌ها، چند اقدام ضروری است:‏
تدوین قوانین مشخص برای حفاظت از حقوق کودکان در فضای ‏مجازی.‏
ایجاد سامانه‌های نظارتی برای جلوگیری از استثمار دیجیتال.‏
آموزش سواد رسانه‌ای به والدین و کودکان.‏
جایگزین کردن سرگرمی‌های سالم، کتاب‌خوانی و فعالیت‌های هنری به ‏جای صرفاً تولید محتوا برای جلب مخاطب.‏
در نهایت، پدیده «کودک کار دیجیتال» هشداری جدی است که نشان ‏می‌دهد حتی در دنیای مجازی نیز کودکان می‌توانند قربانی منافع ‏اقتصادی شوند. اگر جامعه و نهادهای فرهنگی، قانونی و آموزشی به ‏موقع چاره‌اندیشی نکنند، شاهد نسلی خواهیم بود که کودکی خود را نه ‏در کوچه و مدرسه، بلکه در برابر دوربین و به بهای لایک و ‏دنبال‌کننده از دست داده است.‏

پاسخی بگذارید