زهره مهرنوروزی- جهان روزهای سختی را پشت سر گذاشت. اما در دل آتش و آوار های غزه ، زنانی ایستادند که نامشان در تیترها نیست، اما ستونهای پنهان مقاومتاند. غزه با زنانش غزه است؛ با مادرانی که فرزندانشان را در آغوش گرفتند و به خاک سپردند، با دخترانی که خانهشان را از دست دادند اما امیدشان را نه.
طبق گزارش وزارت بهداشت فلسطین، از میان بیش از ۴۷ هزار شهید جنگ اخیر، حدود ۷۰ درصد را زنان و کودکان تشکیل دادهاند. این آمار نهتنها بیانگر حجم عظیم تلفات انسانی است، بلکه نشاندهنده آسیبپذیری بیشتر گروههای ضعیفتر جامعه در برابر خشونتهای نظامی است.
اما زنان غزه تنها قربانی نیستند. آنان مراقبان مجروحان، پرستاران کودکان، و حافظان سالمندان در شرایطی هستند که حتی ابتداییترین امکانات زندگی وجود ندارد. در خانههای ویرانشده، آنان با پخت نان، دوخت لباس، و مراقبت از خانواده، معنای تازهای به واژه «مقاومت» بخشیدهاند.
در کنار نقشهای روزمره، زنان غزه راویان درد و ایستادگیاند. آنان با نوشتن، با دعا، با روایتهای شفاهی، حافظان حافظه جمعیاند. بسیاری از آنان در رسانههای محلی، در شبکههای اجتماعی، و حتی در محافل فرهنگی، صدای زنانه مقاومت را زنده نگه داشتهاند.
در این میان، مادران شهیدان، همسران اسرا، و دختران آواره، چهرههاییاند که باید دیده شوند. آنان نهتنها بار جنگ را بر دوش کشیدهاند، بلکه با حفظ انسجام اجتماعی و تقویت روحیه عمومی، نقشی کلیدی در شکست اهداف روانی دشمن ایفا کردهاند.
در میان آوار، مادرانی دیده میشوند که فرزندانشان را از دست دادهاند اما همچنان با پخت نان، مراقبت از مجروحان و نگهداری از سالمندان، زندگی را زنده نگه میدارند. آنان با وجود فقدان امکانات، نقش پرستار، معلم، و حافظ خانواده را ایفا میکنند.
زنان غزه تنها در خانه نیستند؛ آنان در رسانههای محلی، شبکههای اجتماعی و محافل فرهنگی، روایتگران درد و ایستادگیاند. بسیاری از آنان با نوشتن، دعا، و روایتهای شفاهی، حافظان حافظه جمعی مقاومت شدهاند.
در شرایطی که بسیاری از نهادهای رسمی از کار افتادهاند، زنان با حفظ انسجام اجتماعی، مراقبت از کودکان بیسرپرست، و حمایت روانی از خانوادهها، نقشی کلیدی در پایداری جامعه ایفا کردهاند. این نقش، اگرچه بیسلاح و بیصداست، اما از بسیاری از جبهههای نظامی مؤثرتر بوده است.
ام محمد – مادر پنج فرزند در اردوگاه جبالیا
«هر شب با صدای انفجار از خواب میپریم. بچههایم دیگر فرق بین شب و روز را نمیدانند. کوچکترینشان هنوز فکر میکند این صداها بازیاند، اما من میدانم که هر لحظه ممکن است سقف خانهمان روی سرمان بریزد. ما نه برق داریم، نه آب، نه امنیت. فقط دعا میکنم صبح را ببینیم.»
خدیجه – زن ۴۵ ساله از خانیونس
«خانهام را از دست دادم، همه چیزمان زیر آوار رفت. اما هنوز میتوانم نان بپزم. این نانها را بین همسایهها تقسیم میکنم. ما باید زنده بمانیم، حتی اگر هیچ چیز نمانده باشد. زن بودن در غزه یعنی ساختن از هیچ، یعنی ایستادن وقتی همه چیز فرو ریخته.»
سمیه – همسر شهید و مادر دو کودک
«شوهرم شهید شد، پسرم مجروح است، اما من باید قوی باشم. اگر من فرو بریزم، خانوادهام فرو میریزد. بچههایم به چشمهای من نگاه میکنند تا بفهمند هنوز امیدی هست یا نه. من گریه نمیکنم، نه چون غم ندارم، بلکه چون باید ستون خانه باشم.»
نوال – فعال فرهنگی در غزه
«ما زنان غزه فقط مادر نیستیم، ما پرستار، معلم، و حافظان روح مقاومتیم. وقتی مدرسهها بستهاند، ما در خانه درس میدهیم. وقتی دارو نیست، ما با دعا و مراقبت زخمها را التیام میدهیم. ما با روایتهایمان، با شعرها و دعاها، حافظان حافظه جمعیمان هستیم.»
لیلا – نویسنده و معلم در رفح
«دعا میکنم، مینویسم، و به دخترم یاد میدهم که حتی در تاریکی، امید را فراموش نکند. هر شب برایش قصههایی از صبر و ایمان میگویم. میخواهم بداند که زن بودن در غزه یعنی تبدیل درد به معنا، یعنی ساختن زیبایی از دل ویرانی.»
فاطمه – خبرنگار محلی
«ما صدایمان را بلند میکنیم، حتی اگر دنیا نشنود. غزه با زنانش زنده است. من با دوربینم، با قلمم، با صدایم، تلاش میکنم روایت زنانی را ثبت کنم که در سکوت، قهرماناند. این جنگ فقط با گلوله نیست، با روایت هم هست. و زنان، روایتگران اصلیاند.»
الحاج حسن: بیش از ۵۰ هزار زن در غزه به شهادت رسیدند
یک کنشگر سیاسی از غزه گفت: ۳۰۰۰ نفر از زنان باردار زایمان زود هنگام کردند و ۵۰۰۰ جنین از دنیا رفتند. بیش از ۵۰ هزار زن به شهادت رسیدند.
به گزارش مهر، یسرا الحاج حسن از فلسطین در «هشتمین اجلاس بینالمللی همبستگی با کودکان و نوجوانان فلسطینی: یادواره شهید محمد الدره، کودکان شهید غزه و دفاع مقدس ۱۲ روزه» به مشکلات زنان و نوزادان در غزه اشاره کرد و گفت: ۳۰۰۰ نفر از زنان باردار زایمان زود هنگام کردند و ۵۰۰۰ جنین از دنیا رفتند. بیش از ۵۰ هزار زن به شهادت رسیدند.
وی افزود: بسیاری از زنان بدون امکانات اولیه و بدون سرپرست در غزه زندگی میکنند و نمیتوانند لقمه نان برای خانوادهشان تهیه کنند.
الحاج حسن گفت: بیش از ۱۷۰۰ پزشک زن و مرد در غزه شهادت رسیدند، در واقع کودکی در غزه وجود ندارد و باید با صداقت به شما بگویم که کمترین امکانات تأمین غذا و تعلیم برای کودکان وجود ندارد و در همه جای دنیا مدارس افتتاح شدن اما در غزه نه مدرسهای وجود دارد و نه معلمی وجود دارد. کودکان در غزه دچار سو تغذیه شدند و بیش از ۱۷۰۰ کودک متولد شده به دلیل آنکه مادرشان در قحطی زندگی میکردند و قرص اسید فولیک در اختیار آنها نبود، در نتیجه فرزندان ناقصی را از نظر جسمی و فکری متولد کردند.
وی گفت: غزه از مشکلات اجتماعی و پزشکی بسیاری رنج میبرد و توقف جنگ فرصتی برای استراحت و آرامش زنان و کودکان فلسطینی خواهد بود و از خداوند میخواهم که خداوند امنیت به فرزندان ما در غزه بدهد. از جمهوری اسلامی ایران و همه محور مقاومت و دولتهایی که در کنار ما بودند تشکر میکنیم.
اما سوال است که منشا صبر و مقاومت زنان غزه از کجا آمده است؟
حافظه جمعی و تجربه تاریخی
خانم زهرا محمدی کارشناس ارشد مطالعات زنان می گوید: زنان غزه طی دو دهه گذشته، پنج جنگ تمامعیار را تجربه کردهاند. این تجربه، آنان را به حافظان حافظه جمعی تبدیل کرده است؛ زنانی که روایتگر درد و ایستادگیاند و میدانند چگونه در دل بحران، امید را زنده نگه دارند. روایتهای شفاهی، خاطرات مکتوب، و دعاهای شبانه، بخشی از این حافظهاند که نسل به نسل منتقل میشود.
وی تاکید می کند: نقش چندگانه در خانواده و جامعه مهم است این نقشها، آنان را به ستونهای پنهان مقاومت تبدیل کرده است. زن بودن در غزه یعنی ساختن از هیچ، یعنی ایستادن وقتی همه چیز فرو ریخته است.
ایمان و معنویت بهعنوان منبع قدرت
این کارشناس اظهارداشت:بسیاری از زنان غزه، مقاومت را نهتنها سیاسی، بلکه معنوی میدانند. دعا، صبر، و امید به نصرت الهی، بخشی از نیروی درونی آنان است. در نشستهای فرهنگی و مذهبی، از زنان بهعنوان «راویان حماسه» و «هر زن یک رسانه» یاد شده است. این ایمان، نهتنها تسکیندهنده دردهاست، بلکه منبعی برای بازسازی روانی جامعه نیز بهشمار میرود.
روایتگری و رسانهسازی
محمدی تصریح کرد: زنان غزه با نوشتن، عکاسی، و روایتهای شفاهی، صدای مقاومتاند. آنان در رسانههای محلی و شبکههای اجتماعی، نقش فعالی در ثبت و انتقال واقعیتهای جنگ دارند. این روایتگری، نهتنها مقاومت را مستند میکند، بلکه روحیه عمومی را تقویت مینماید. بسیاری از آنان با تلفنهای همراه خود، تصاویر و صداهایی را ثبت میکنند که رسانههای جهانی از آن غافلاند.
انسجام اجتماعی و بازسازی پس از بحران
این پژوهشگر بیان کرد:پس از هر آتشبس، زنان نخستین کسانیاند که به بازسازی خانهها، خانوادهها و روابط اجتماعی میپردازند. آنان با حفظ انسجام اجتماعی، مانع از فروپاشی روانی جامعه میشوند و زمینه بازگشت به زندگی را فراهم میکنند. این بازسازی، نهتنها فیزیکی، بلکه عاطفی و معنوی نیز هست.مقاومت زنان غزه، تنها در برابر گلوله نیست؛ در برابر فراموشی، فروپاشی، و بیصدایی نیز هست. آنان با صبر، روایت، و عمل، جامعهای را زنده نگه داشتهاند که هر روز در معرض نابودی است. زن بودن در غزه، معنایی فراتر از جنسیت دارد؛ این یک نقش تاریخی، فرهنگی، و معنوی است که باید دیده شود، شنیده شود، و ثبت شود.



