مهری نیکوحرف مینو - ناحیه سه آموزش وپرورش استان قم
كلاس درس واژهاي است كه ابتدا همه را به ياد آموزش مياندازد، اما فقط يكي از هنرهاي معلمان آموزش است. به عقيده بسياري از كارشناسان شايد آموزش خيلي سخت نباشد، اما آنچه كار معلمي را سخت و پرمشقت ميكند ايجاد فضاي آموزش و يافتن شيوههاي مناسب براي جلب و جذب دانشآموزان است.
معلمان هميشه تمام تلاش خود را به منظور موفقيت هر چه بيشتر دانشآموزان انجام ميدهند. با اين حال همه دانشآموزان موفق نيستند. بايد پذيرفت كه استعداد افراد با يكديگر فرق دارد و راههاي يادگيري نيز متفاوت است. برخي دانشآموزان بسيار با استعدادند و سريع ياد ميگيرند و برخي نياز به كار و تمرين بيشتري دارند.
كار معلمي تنها يك شغل نيست زيرا با فكر و ذهن و روح افراد ارتباط دارد. معلم بايد مسائل و مشكلات عاطفي، خانوادگي، مالي و شغلي خود را در لايههاي زيرين وجودش گذاشته و وقتي وارد كلاس ميشود ظاهر او به گونهاي باشد كه گويي همه چيز عالي است. بديهي است كه اين كار از عهده هر صاحب علم و تجربهاي برنميآيد.
تحقيقات نشان داده معلمان مقطع دبستان و پيشدبستاني تحتتاثير سن و سال بچهها و ساعات طولاني و پركار تحت استرس بيشتري قرار دارند.
اما آنچه ميان تمام دانشآموزان در تمام سطوح مشترك است نياز به انگيزه و علاقه به محيط كلاس است. اين مساله بسيار مهم است كه معلم چگونه در ذهن دانشآموز جاي بگيرد.
به همين دليل است كه افراد با وجود تحصيلات و آگاهي و سطح علمي بالا در موقع استخدام به كار به منظور تدريس مورد انتخاب و گزينش واقع ميشوند و با آنها مصاحبه ميشود. اكثرا اين مصاحبهها نيز توسط افراد مجرب انجام ميپذيرد تا مشخص شود كه به قول معروف خون معلمي در رگهاي اين فرد هست يا خير.
قدرت كنترل و بهدستگيري كلاس از هنرهاي معلمان است. تن و لحن صداي معلم موثر است. اين كه معلم بداند چه مواقعي تن صداي خود را بالا و پايين ببرد تا توجه دانشآموزان را جلب كند، اهميت قابل ملاحظهاي دارد.
بسياري از كارشناسان تحصيلي عقيده دارند اگر معلمي تا 4 جلسه اول توانست كلاس را كنترل كرده و در دست بگيرد تا آخر سال كلاس را در دست دارد و در غير اين صورت اختيار كلاس از دست او در رفته و دانشآموزان نسبت به وي و درسي كه ميآموزد احساس تعهد نخواهند كرد.
از نكات بسيار مهم در ايجاد محيط آموزش آرامش دانشآموزان است. اگر دانشآموزان در كلاس احساس آرامش نكنند، زحمات معلمان گرامي به بار نخواهد نشست. نحوه رفتار، گفتار و حتي نگاه معلم در اين باره تاثير ويژهاي دارد. اگر جو اضطراب و تحكيم بر كلاس حاكم باشد يا در مقابل هيچ كنترلي نباشد و كلاس خستهكننده شود دچار هرج و مرج شده و در نهايت به عدم توجه به مطالب ارائه شده ميانجامد.
يكي از مسائل قابل ذكر در هنر معلمان سهيم كردن تمام دانشآموزان در كلاس و فعاليتهاي آموزشي است. در اين ميان حتي ميتوان دانشآموزان نافرمان و بازيگوش را با دادن مسووليتهاي گوناگون نظير كنترل تكاليف، حضور و غياب، توزيع و جمعآوري برگههاي امتحاني و ارتباط با دفتر مدرسه تحت كنترل درآورد.
توجه معلم به دانشآموزان تاثير قابل ملاحظهاي بر آنها دارد. حتي يك نگاه يا تشويق زباني ساده يا انتقاد در خلوت و به دور از مطرح شدن در جمع دانشآموزان بسيار ميتواند موثر واقع شود.
گاهي اوقات معلم سوالي ميپرسد كه چند تن از دانشآموزان داوطلبانه پاسخ ميدهند. در اين ميان احتمالا چندين پاسخ اشتباه است، اما راه مناسب در برخورد اين است كه معلم تمام پاسخها را بشنود و با شنيدن پاسخ اشتباه آن را نفي نكند. پس از اتمام پاسخ درست را با تشويق دانشآموز مورد نظر بيان كند. به اين ترتيب دانشآموزان انگيزه لازم براي شركت در مباحث كلاس و فكر كردن به منظور يافتن راهحلها و پاسخهاي مناسب را از دست نميدهند و همواره رقابتي سالم در پيشرفت خواهند داشت.
از طرف ديگر نحوه صحبت معلم با وجود اين كه الگوي دانشآموزان است، اما بهتر است در حد سن و سال و شرايط دانشآموزان باشد. توجه معلم به مسائل و ويژگيهاي فردي دانشآموزان نيز ازجمله مواردي است كه آنها را تشويق به حضور موثرتر در كلاس درس ميكند. نحوه برخورد معلم با دانشآموز خجالتي و بيپروا متفاوت است و نحوه تشويق و تنبيهها نيز گوناگون اعمال ميشود و اين خود ازجمله هنرهاي معلمان سختكوش و گرامي است. يكي از بهترين كارهايي كه يك معلم ميتواند انجام دهد اين است كه شاگردانش را باور كند و آنها را دستكم نگيرد.
اگر به هر يك از شاگردان با توجه به علايقشان موضوعي براي تحقيق داده شود تا به بررسي و مطالعه آن بپردازند، كلاس شاداب و سرزنده خواهد بود. براي مثال اگر هريك از دانشآموزان مدتي وقت داشته باشد تا سر فرصت به تحقيق درباره حيوان مورد علاقه خود بپردازد و آن را از جهت زيستگاه، نوع خوراك، وسيله دفاع، زمان توليدمثل و موارد ديگر مورد بررسي قرار دهد و موضوع هر نفر هم با ديگري فرق داشته باشد، نتيجه بهتر دارد و ماندگاري آن در ذهن طولانيتر است.
وقتي بچهها از چيزي هيجانزده هستند، بهترين وقت صحبت و آموزش به آنهاست. حتي اگر موضوع تولد يك كودك ديگر در خانواده باشد ميتوان در اين زمان هيجان مسائل بسياري ازجمله كمك به همنوع، محبت به خانواده و نحوه رفتار در تعاملها را آموزش داد.
تمامي اينها به همراه بسياري از مسائل حاشيهاي و رفتار با دانشآموزاني از خانوادهها و شخصيتهاي متفاوت، موجب متمايز كردن شغل معلمي با ساير مشاغل است و همين جاست كه ارزش معلم مشخص ميشود.



