در طول تاریخ، قدرت همواره نیرویی تعیینکننده در شکلگیری و تحول جوامع انسانی بوده است. چه در قالب شمشیر و نیزه، چه در هیئت ارتشهای مدرن و زرادخانههای فناورانه، قدرت نظامی نقش محوری در تعیین سرنوشت ملتها ایفا کرده است. از افغانستان تا سوریه، از بوسنی تا اوکراین، فهرست درگیریهایی که در سه دههٔ گذشته با تکیه بر زور رقم خوردهاند، گواهی است بر استمرار این منطق تاریخی. درگیریهای جاری میان چین و تایوان، کره شمالی و جنوبی، هند و پاکستان، ایران ،کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی و بسیاری دیگر، نشان میدهند که حکمرانی جهانی هنوز در سایه تهدید یا اعمال قدرت نظامی تعریف میشود.
محمدحسین قربانی زواره . در طول تاریخ، قدرت همواره نیرویی تعیینکننده در شکلگیری و تحول جوامع انسانی بوده است. چه در قالب شمشیر و نیزه، چه در هیئت ارتشهای مدرن و زرادخانههای فناورانه، قدرت نظامی نقش محوری در تعیین سرنوشت ملتها ایفا کرده است. از افغانستان تا سوریه، از بوسنی تا اوکراین، فهرست درگیریهایی که در سه دههٔ گذشته با تکیه بر زور رقم خوردهاند، گواهی است بر استمرار این منطق تاریخی. درگیریهای جاری میان چین و تایوان، کره شمالی و جنوبی، هند و پاکستان، ایران ،کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی و بسیاری دیگر، نشان میدهند که حکمرانی جهانی هنوز در سایه تهدید یا اعمال قدرت نظامی تعریف میشود.
در این میان، هوش مصنوعی بهعنوان فناوریای نوظهور، در حال بازتعریف ابزارهای قدرت است. اگرچه تاکنون استفادهٔ گستردهای از هوش مصنوعی در جنگهای معاصر صورت نگرفته، اما نشانههای تغییر آشکارند. جنگ اوکراین . البته جنگ 12 رژیم صهیونیستی علیه کشورمان نمونهای از بهرهگیری محدود از هوش مصنوعی در طراحی حملات پهپادی و ترورهای هوشمند را ارائه داده است.
بی شک،آینده نبردها، بیتردید، شاهد استفاده فراگیر از هوش مصنوعی در تحلیل اطلاعات، تصمیمگیری عملیاتی، و حتی اجرای مستقیم عملیات نظامی خواهد بود. این تحول، پرسشی بنیادین را پیش میکشد: تأثیر کامل این دگرگونی بر زندگی، رفاه و امنیت جامعه جهانی چگونه خواهد بود؟
در جهانی که ساختارهای دیپلماتیک، اخلاقی و معنوی پیچیدهاند، امنیت و رفاه پیششرطهای اساسی برای زیست انسانی محسوب میشوند. با وجود قوانین، معاهدات و اعتراضات بینالمللی، حکمرانی در نهایت به تهدید یا اعمال قدرت نظامی وابسته است. اگر این واقعیت برای آرمانگرایان غیرقابل پذیرش باشد، کافیست نگاهی به فهرست جنگهای اخیر بیندازند یا در نظر بگیرند که آیا یکی از بنبستهای ژئوپلیتیکی فعلی ممکن است تمامی جهان را نیز به درگیری بکشاند یا خیر.
اما قدرت تنها در میدان نبرد معنا نمییابد. در جوامع داخلی نیز، کنترل اجتماعی از دیرباز با تکیه بر زور اعمال شده است. ملتها با توسل به قدرت شکل گرفتهاند، و دولتها با انحصار آن، بقای خود را تضمین میکنند. با ورود هوش مصنوعی، این کنترل ابعاد تازهای یافته است. سرکوب اعتراضات مردمی، نظارت بر رفتار شهروندان، و مدیریت بحرانهای داخلی اکنون با ابزارهایی انجام میشود که از دل فناوریهای تجاری بیرون آمدهاند. الگوریتمهایی که برای تحلیل رفتار خرید آنلاین توسعه یافتهاند، اکنون در ارزیابی رفتارهای فیزیکی نیز به کار میروند. ترکیب این فناوری با دوربینهای نظارتی و شناسایی بیومتریک، امکان رصد تقریباً کامل فعالیتهای عمومی و خصوصی را فراهم کرده است.
این درهمتنیدگی میان سیستمهای تجاری و نظامی هوش مصنوعی، جنبهای است که کمتر مورد توجه قرار گرفته اما بسیار حیاتی تلقی می شود. نهتنها یکی بدون دیگری نمیتواند وجود داشته باشد، بلکه پیشرفت در یکی، بهطور اجتنابناپذیر موجب پیشرفت در دیگری میشود. سیستمهایی که امروز خودروهای خودران را هدایت میکنند، فردا ممکن است تانکهای جنگی را کنترل کنند. این همپوشانی، چالشهایی حقوقی، اخلاقی و فلسفی را پیش روی جوامع مخالف قرار داده است؛چالشهایی که قانونگذاران در کشورهای گوناگون اکنون با آنها دستوپنجه نرم میکنند.
در نهایت، باید پذیرفت که هوش مصنوعی نهتنها ابزار جدیدی در خدمت قدرت است، بلکه خود به یکی از مؤلفههای قدرت بدل شده است. از میدان جنگ تا خیابانهای شهر، از تحلیل دادههای نظامی تا نظارت بر رفتار شهروندان، هوش مصنوعی در حال بازتعریف مفهوم حکمرانی است.اکنون، پرسش اصلی این است: آیا جوامع بشری آمادهاند تا با پیامدهای این تحول بنیادین روبهرو شوند؟ و آیا میتوان در جهانی که قدرت همچنان حکمفرماست، تعادلی میان امنیت، آزادی و عدالت برقرار کرد؟
محمدحسین قربانی زواره پژوهشگر ارشد جنگهای هیبرید و شناختی



