گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/07/29 10:10
شناسه : 411887
فاطمه مداح نظری - کاهش چهارده درصدی نرخ بیکاری از سوی ‏مرکز آمار ایران منتشر شده و در ظاهر، نشانه‌ای از بهبود وضعیت ‏بازار کار تلقی می‌شود، اما بررسی دقیق‌تر این آمار، تردیدهایی جدی ‏را برمی‌انگیزد که بی‌پاسخ گذاشتن آنها، به درک نادرست از وضعیت ‏اقتصادی کشور دامن خواهد زد.‏
کاهش نرخ بیکاری باید در زندگی مردم ملموس باشد ولی مردم بهبود ‏اوضاع کار و لشتغال را در زندگی خود احساس نمی کنند. نخستین ‏نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد، مساله کیفیت داده‌هاست. اینکه ‏آیا واقعا داده‌های جمع‌آوری‌ شده در بازار کار ایران می‌تواند ‏بازتاب‌دهنده وضعیت واقعی بازار کار و بیکاری باشد، پرسشی است که ‏سال‌های سال با تردیدهای فراوان مواجه بوده است. بنابراین کیفیت ‏داده‌ها یکی از توضیحات مهم برای کاهش نرخ بیکاری به شمار ‏می‌آید.‏
طبق اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در میان جمعیت ۱۵ سال و ‏بیشتر در کشور طی زمستان سال گذشته ۷.۸درصد محاسبه شده است.‏
بر اساس شاخص‌های کلان اقتصادی و اجتماعی کشور که از سوی ‏مرکز آمار ایران اعلام شده، در پایان زمستان سال گذشته، نرخ ‏بیکاری در جمعیت ۱۵ ساله و بیش‌تر به ۷.۸ درصد رسید که نسبت ‏به فصل قبل (پاییز۱۴۰۳)  معادل ۰.۶ درصد افزایش را نشان می‌دهد.      ‏
مطابق این داده‌ها، نرخ بیکاری در مردان از ۵.۹  درصد در پاییز ‏‏۱۴۰۳ به ۶.۵  درصد در  زمستان سال گذشته رسید. در بخش زنان ‏نیز از ۱۳.۷ درصد در  پاییز سال گذشته  به ۱۴.۲ درصد در پایان  ‏زمستان ۱۴۰۳ رسید.‏
همچنین در مناطق شهری نیز، نرخ بیکاری از ۷.۸  درصد در پاییز به ‏‏۸ درصد در زمستان سال گذشته و در مناطق روستایی این نرخ از ‏‏۵.۲  درصد در پاییز سال ۱۴۰۳ به  ۶.۹ درصد در زمستان سال ‏گذشته رسید.‏
معضل بیکاری در سال‌های اخیر یکی از دغدغه‌های اصلی بسیاری از ‏مردم است. بیکار شامل تمام افراد ۱۵ ساله و بیشتر که ۷ روز پیش ‏از مراجعه مامور سرشماری حداقل یک ساعت کار نکردند و دارای ‏شغلی نیز نبودند.‏
داده‌های مرکز آمار ایران در گزارش شاخص‌های کلان اقتصادی و ‏اجتماعی کشور در بهار ۱۴۰۴ نشان می‌دهد بالاترین نرخ بیکاری ‏مربوط به استان خوزستان با ۱۲.۴ درصد و پایین‌ترین مربوط به ‏خراسان جنوبی با ۴.۱ درصد است. میانگین نرخ بیکاری در کل کشور ‏‏۷.۳ درصد گزارش شده و اختلاف بین کمترین و بیشترین نرخ بیکاری ‏‏۸.۳ درصد است، که قابل توجهی است. ۱۳ استان بالاتر از میانگین ‏قرار دارند و مابقی کمتر از میانگین هستند. بیشتر استان ها (۶۷ ‏درصد) در محدوده ۶ تا ۱۰ درصد در نرخ بیکاری قرار دارند.‏
این الگو می‌تواند ترسیم کننده شکاف‌های ساختاری در الگوی توسعه ‏منطقه‌ای -مانند تمرکز صنایع خاص و یا کمبود شغل‌های متناسب با ‏مهارت‌های محلی- باشد. کاهش بیکاری نیازمند سیاست‌های هدف‌دار ‏منطقه‌ای و ایجاد فرصت‌های شغلی متنوع است.‏
براساس این آمار، در میان جمعیت ۱۵ سال و بالاتر کشور در زمستان ‏سال گذشته، پنج استان تهران با ۳.۴ درصد، یزد با ۴.۳ درصد، ‏خراسان جنوبی ۴.۶ درصد، سمنان با ۵.۴ درصد و خراسان رضوی ‏‏۵.۶ درصد در جایگاه اول تا پنجم بهترین استان‌های کشور با کمترین ‏نرخ بیکاری قرار گرفته‌اند.‏
در طرف دیگر پنج استان کرمانشاه با ۱۵.۲ درصد، کردستان با ۱۳.۷ ‏درصد، اردبیل با ۱۳.۱، خوزستان با ۱۲.۳ درصد و گلستان با ۱۱.۲ ‏درصد، در جایگاه پنج استان اول کشور با بالاترین‌ترین آمار در نرخ ‏بیکاری قرار دارند.‏
از‌سوی دیگر، افزایش جمعیت غیرفعال، نشانه‌ای است که نمی‌توان آن ‏را نادیده گرفت. این افزایش، بازتاب ناامیدی فزاینده گروهی از افراد ‏از یافتن شغل در بازار کار است. کسانی که نه به امید اشتغال وارد ‏بازار می‌شوند، نه در جست‌وجوی شغل‌اند و نه به دنبال آموزش ‏مهارتی جدید. این بخش از جمعیت، عملا از بازی اقتصادی کنار ‏گذاشته شده‌اند و به حاشیه رانده شده‌اند؛ پدیده‌ای که باید آن را زنگ ‏خطری جدی برای آینده اقتصادی و اجتماعی کشور تلقی کرد.‏

پاسخی بگذارید