گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1404/02/28 11:11
شناسه : 411172



فاطمه مداح نظری - اقتصاد ایران یک اقتصاد ترکیبی و در حال گذار ‏است که بخش عمده‌ای از صادرات در ایران بر پایه صادرات نفت و ‏گاز است. با نگاهی عمیق تر به خوبی میتوان پی برد که بسیاری از ‏مشکلات اقتصای کشور ریشه در درون نظام اقتصادی کشور دارد. ‏
ایران کشوری با یک درصد مساحت و جمعیت جهان که بیش از 12 ‏درصد ذخایر نفتی و 25 درصد ذخایر گازی جهان را به خود اختصاص ‏داده است. کشوری با ذخایر معدنی گسترده که تنها 7 درصد این ذخایر ‏اکتشاف شده است. ایران کشوری است با بیش از 2700 کیلومتر مرز ‏آبی و دسترسی به اقتصاد دریا با ظرفیت‌های عظیمی در بخش‌های ‏گردشگری، ترانزیت و کشاورزی و کشوری چهارفصل که موقعیت ‏منحصر بفردی از لحاظ اقلیمی و جغرافیایی دارد.‏
بحران ناکارآمدی این روزها گریبان اقتصاد را گرفته است. تولید ‏ناخالص داخلی اقتصاد ایران در حدود 400 میلیارد دلار است ولی ‏متاسفانه 25 درصد از این تولید ناخالص داخلی وابسته به فروش نفت ‏است و بخش عمده ای از صادرات در ایران بر پایه صادرات نفت و ‏گاز است.‏
ایران چهارمین تولیدکننده نفت در جهان و دارای اولین ذخایر گازی ‏جهان است. کشورهایی نظیر هند و چین در دوره قبلی تحریم ها تمایلی ‏به تبعیت از تحریم های آمیکا در خصوص کاهش خرید نفت از ایران ‏نداشتند. اما پیش بینی می شود در دوره جدید تحریم ها بسیاری از ‏متحدان آمریکا از سیاست های این کشور تبعیت و با تحریم ها همراهی ‏کنند.‏
اینکه تا چه میزان اقدامات ضد جهانی و مستبدانه آمریکا بتواند ‏مخالفت جهانی را برانگیزد و مانع همراهی کشورها با این سیاست ها ‏شود، چیزی است که در آینده مشخص خواهد شد. اما ایران با اتخاذ ‏سیاست های هوشمندانه نفتی و با ارائه معافیت ها و تخفیفات نفتی می ‏تواند بسیاری از کشورها را به خرید نفت از ایران ترغیب نماید. ‏تقویت صنایع کوچک و متوسط در کشور و توسعه جدی صنایع داخلی ‏و حمایت همه جانبه در تقویت تولید داخلی از دیگر راهکارهای مقابله ‏با تحریم هاست.‏
متاسفانه کشور ما همواره از سیاست های اقتصادی سلیقه ای و غیر ‏کارشناسانه و عدم وجود مدیران استراتژیک و برنامه ریزی اقتصادی ‏صحیح و کارآمد متحمل آسیب شده و آزمون و خطاهای صورت گرفته ‏امنیت اقتصادی و شرایط مطمئن سرمایه گذاری و کسب و کار را در ‏کشور به مخاطره انداخته است. علیرغم پیش‌بینی های صورت گرفته ‏در برنامه ششم توسعه در جهت رعایت اصل ۴۴ ، اقتصاد کشورهنوز ‏در حرکت به سمت خصوصی سازی موفق عمل نکرده و بنابراین ‏بسترهای لازم جهت ورود و اعتماد سرمایه‌گذاران بخش خصوصی ‏فراهم نشده است.‏
اصلاح نظام بانکی از عوامل بسیار کلیدی در مدیریت اقتصادی یک ‏کشور است که می تواند با مهار تورم و رونق بنگاههای اقتصادی ثبات ‏و آرامش را در اقتصاد جامعه ایجاد کند. آنچه که متاسفانه سالهاست ‏کشور با آن دست به گریبان است مشکلات ساختاری نظام بانکی، ‏نوسانات در تصمیم گیری ها و آزمون و خطاهایی بوده که نتایج خوبی ‏برای اقتصاد کشور به دنبال نداشته است.‏
از ابتدای سال ۹۱ آثار تحریم بخشی از اقتصاد ایران نمایان شد. ‏اقتصاد ایران که توجه بیش از اندازه به درآمد نفتی داشته و واردات ‏زیادی را در مرزهای خود شاهد بود؛ با آغاز تحریم ها با مشکلات ‏فراوانی رو برو شد. ‏
مشکلی که با رفع تحریم ها نیز باقی خواهد ماند و شاید علت اصلی ‏وضعیت کنونی اقتصاد بیمار ایران نیز همین «سوء مدیریت» باشد. ‏این مشکل به قدری مهم و بزرگ است که حتی اگر تحریم ها نیز ‏برداشته شود کشور باز از لحاظ اقتصادی دچار مشکل خواهد بود ‏چراکه مسوولان مدیریت لازم را ندارند و دچار بحران سوء مدیریت ‏هستند. ‏
بنابراین این افراد سعی می کنند با بزرگ نمایی تحریم ها بر مشکلات ‏و ضعف مدیریتی خود سرپوش بگذارند و مردم را با بهانه تحریم ‏سرگرم کنند. ‏
تحریم‌ها گرچه مشكلاتی برای كشور به وجود آورده است، اما بررسی ‏دقیق مشكلات كشور نشان می‌دهد سوء مدیریت‌ها بیشتر به كشور ‏ضربه می‌زند.‏
با توجه به سابقه‌ تاریخی كدورت در روابط بین آمریكا و ایران به نظر ‏می‌رسد به‌جای خوش‌بینی صِرف به توافقاتی چون برجام یا امید بستن ‏به روی كار آمدن یك جبهه یا دولت خاص در آمریكا، باید از تجربه‌های ‏گوناگون و تكراری تحریم‌های آمریكا درس بگیریم و به‌جای گره زدن ‏آینده‌ كشور به تصمیم بیگانگان و چنین توافقاتی، به فكر انجام‌ وظیفه‌ ‏خود و اصلاح رویه‌ها و اشتباهات مدیریتی در داخل باشیم.‏
پیش از هر اقدامی باید یك نقشه‌ راه جامع برای كشور تهیه شود، ‏به‌صورتی كه تغییر یك فرد یا دولت تأثیر چندانی در مسیر كشور نداشته ‏باشد؛ عاملی كه بارها در سال‌های گذشته شاهد آن بوده‌ایم و با تغییر ‏در دولت یا یك وزیر، رویه‌ دستگاه مربوطه و حتی در نوع قراردادها و ‏شركای تجاری هم متفاوت می‌شود.‏
آمریکا نشان داده که به جنگ اقتصادی با ایران آمده و ایران باید در ‏این خصوص توان مقابله اقتصادی خود را تقویت نماید؛ اما با نگاهی ‏عمیق‌تر به‌خوبی می‌توان پی برد که بسیاری از مشکلات اقتصاد کشور ‏ریشه در درون نظام اقتصادی کشور دارد.شفافیت اقتصادی و مبارزه با ‏اخلالگران و سوءاستفاده متخلفان و مقابله جدی با رانت‌خواری و ‏قاچاق از ابزارهای مهمی است که کشور در حال حاضر بیش از هر ‏چیز به آن نیاز دارد.اقتصاد واردات محور و وابسته به نرخ ارز یکی ‏از مشکلات ساختاری کشور است و تا زمانی که به طور جدی ‏بازنگری و اصلاح نشود بسیاری از مشکلات اساسی در پیکره اقتصاد ‏کشور پابرجا خواهد بود.واردات بی‌رویه و اتخاذ سیاست‌هایی که کشور ‏را به این سمت‌وسو سوق می‌دهد یکی از اشکالات اساسی در اقتصاد ‏کشور است که می‌تواند ضربه‌های سنگینی به تولید داخلی، اشتغال، ‏بنگاه‌های اقتصاد و بالطبع رونق صنعت و اقتصاد کشور و وضعیت ‏معیشتی مردم وارد کند.‏
در شرایطی که تولیدکنندگان داخلی با تمام توان به تولید محصولات ‏باکیفیت و قابل‌رقابت با محصولات مشابه خارجی همت می‌ورزند و ‏نیروهای متخصص، جوان، کارآزموده، خلاق و تحصیلکرده کشورمان ‏در طرح ایده‌ها و نوآوری و همگامی با آخرین تکنولوژی‌ها و ‏دستاوردهای روز دنیا از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کنند ورود بی‌رویه ‏و کنترل نشده و اغلب قاچاق محصولات مشابه خارجی به کشورمان و ‏پرکردن قفسه‌های فروشگاه‌ها با این محصولات بی‌انصافی در حق ‏تولیدکننده زحمتکش، نیروهای تحصیلکرده و فرهیخته و کارگر ‏زحمتکش ایرانی است و خوابیدن چرخ‌های تولید بسیاری از ‏صنعتگران و تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی و بیکار خیل عظیمی ‏از نیروهای کار از پیامدهای این بی‌تدبیری است.متاسفانه کشور ما ‏همواره از سیاست‌های اقتصادی سلیقه‌ای و غیرکارشناسانه و عدم ‏وجود مدیران استراتژیک و برنامه‌ریزی اقتصادی صحیح و کارآمد ‏متحمل آسیب شده و آزمون و خطاهای صورت گرفته امنیت اقتصادی و ‏شرایط مطمئن سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار را در کشور به مخاطره ‏انداخته است. علیرغم پیش‌بینی‌های صورت گرفته در برنامه ششم ‏توسعه در جهت رعایت اصل ۴۴، اقتصاد کشور هنوز درحرکت به ‏سمت خصوصی‌سازی موفق عمل نکرده، بنابراین بسترهای لازم جهت ‏ورود و اعتماد سرمایه‌گذاران بخش خصوصی فراهم نشده است.‏
اصلاح نظام بانکی از عوامل بسیار کلیدی در مدیریت اقتصادی یک ‏کشور است که می‌تواند با مهار تورم و رونق بنگاه‌های اقتصادی ثبات ‏و آرامش را در اقتصاد جامعه ایجاد کند. آنچه که متاسفانه سال‌هاست ‏کشور با آن دست به گریبان است مشکلات ساختاری نظام بانکی، ‏نوسانات در تصمیم‌گیری‌ها و آزمون و خطاهایی بوده که نتایج خوبی ‏برای اقتصاد کشور به دنبال نداشته است.‏
تقویت شرکتهای رقابت پذیر و کمک به گسترش رقابت مثبت و ‏سازنده، آشنایی و پیاده سازی دقیق استانداردهای بین المللی و تجارت ‏آموزش محور و شناخت درست حقوق و روابط بین الملل، ارتقای ‏بهره‌وری عوامل تولید و توسعه فناوری و نیز فراهم شدن بسترهای ‏لازم جهت بهبود و توسعه روابط تجاری بین‌المللی از ضرورت هایی ‏است که برای محقق شدن یک فضای مطمئن برای کسب و کار و ‏توسعه پایدار اقتصادی در کشور باید به آن بیش از هر زمان دیگری ‏پرداخته شود.‏
کشور ما پتانسیل های بسیار بالایی دارد که اگر به درستی مورد بهره ‏برداری قرار گیرد و از تمامی توان و دانش فنی و گنجینه های عظیم ‏ملی در مسیر خودکفایی استفاده شود با اقتدار می توان در مقابل تمامی ‏فشارهای آمریکا ایستادگی کرد و در راستای تحول اقتصادی گام های ‏بزرگی برداشت و این مهم به یک عزم ملی و جهادی در همه ارکان ‏پیکره جامعه نیازمند است.‏
گرچه عنصر تحریم می تواند در تشدید و یا تبلور سوء مدیریت داخلی ‏موثر باشد اما تاکید دارم تجریه بشری و به ویژه تجربه ایران نشان می ‏دهد که تحریم ها هیچ تاثیر تعیین کننده ای در به زانو درآوردن اقتصاد ‏کشوری همچون ایران ندارد و به ازای نقاط منفی و مشکلات بزرگی ‏که برای اقتصاد می آفریند، می تواند به همان نسبت فرصت هایی ‏بزرگی را نیز برای کشور ایجاد کند که حتی می تواند نقاط ضعف ‏پدیدآمده را نیز بپوشاند. به معنای روشن تر به ازای آنکه دلار بر اثر ‏تحریم گران می شود صادرات غیرنفتی هم افزایش پیدا کرده است. اگر ‏نفت ایران توسط دیگر کشورها خریداری نمی شود ممکن است قاچاق ‏نفت از ایران رشد پیدا کند، چنانکه وزارت نفت بازارچه های مرزی ‏فروش فراورده های نفتی را از یک ماه پیش بدین سو فعال کرده و یا ‏صادرات انواع کالا یا خدمات از ایران به شکل رسمی یا قاچاق افزایش ‏پیدا کرده است. در اثر اعمال تحریم ها میزان واردات کالا در سال ‏‏۱۳۹۱ جمعا حدود ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده و به همین میزان ‏فرصتی را برای نفس کشیدن تولیدات داخلی ایجاد کرده است، چراکه ‏اقتصاد ایران اقتصاد ناتوانی در تامین نیازهای کشور نیست، اما تحت ‏فشار واردات ناشی از تزریق ارز یارانه ای و مصنوعی پایین نگه ‏داشته شده و حتی نفس های کالا به قیمت ریال به سختی افتاده و در ‏واقع تولید در ۸ سال گذشته به دلیل وفور ارز نفتی ذلیل شده است. ‏گران شدن دلار و کاهش واردات سبب شد تا تولید باردیگر وارد ‏موضوعیت در ایران شود.بنابراین به طور خلاصه تحریم ها نمی تواند ‏اقتصاد ایران را به زانو درآورد و همچنین تحریم ها را نباید مانعی بر ‏سر راه پیشبرد برنامه هسته ای ایران دانست.‏

پاسخی بگذارید