فاطمه مداح نظری - سفر ترامپ به حوزه خلیج فارس که به گفته کاخ سفید با هدف تقویت روابط اقتصادی و امنیتی با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس انجام شده، سئوال مهمی را در باره ماهیت روابط آمریکا با این کشورها مطرح می کند، روابطی که ظاهرا بر مبنای سودجویی و کسب منافع اقتصادی و تجاری برای ایالات متحده است.
در واقع این سفر که برخی از رسانهها منافع اقتصادی آن برای آمریکا حتی تا چند تریلیون دلار برآورد کردهاند، بیش از آن که برای کشورهای میزبان سودآور باشد، به صورت یکطرفه در خدمت اقتصاد و منافع راهبردی آمریکا است.
دونالد ترامپ در اولین سفر خارجی (غیر از واتیکان) خود منطقه خلیج فارس و کشور عربستان را انتخاب کرد.
این سفر شامل عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی است، قرار بود نخستین سفر خارجی ترامپ در دوره دومش باشد، اما او ماه گذشته بهطور غیرمنتظره برای شرکت در مراسم تشییع جنازه پاپ فرانسیس به واتیکان رفت.
او در اولین دوره ریاست جمهوری خود نیز در اولین سفر خارجی به عربستان سفر کرده بود. در حالیکه ترامپ در نخستین سفر خود به خلیج فارس در سال ۲۰۱۷ تنها به عربستان سعودی سفر کرده بود، هشت سال بعد، او علاوه بر عربستان، به قطر و امارات نیز خواهد رفت. این موضوع باید در چارچوب وابستگی فزاینده واشنگتن به این سه کشور خلیج فارس برای پیشبرد منافع سیاست خارجی ایالات متحده درک شود.
به گفته پروفسور شیرین هانتر عضو شورای روابط خارجی آمریکا در خصوص این سفر، «ترامپ دیدگاهی سوداگری در بسیاری مسائل دارد. او همچنین میخواهد عربستان سعودی را به سرمایهگذاری در آمریکا ترغیب کند. بنابراین، عربستان برای او از اسرائیل مهمتر است، زیرا اسرائیل باری بر منابع آمریکا است. با این حال، به دلیل سیاست داخلی، اسرائیل همچنان مورد توجه خاص باقی خواهد ماند.»
سفر ترامپ به این سه کشور حاشیه خلیج فارس، اهمیت ریاض، دوحه و ابوظبی را برای سیاست خارجی ایالات متحده برجسته میکند؛ کشورهایی که بهعنوان میانجی، واسطه و قدرتهای منطقهای با ثروت فراوان، سرمایهگذاری زیادی در اقتصاد آمریکا دارند.
ترامپ مصمم است روابط خود با رهبران کشورهای خلیج فارس را در دورهای از بحرانهای خاورمیانه و مشکلات اقتصادی داخلی در ایالات متحده تقویت کند.
در واقع، این سفر، حرکتی راهبردی برای تثبیت قراردادهای اقتصادی پرمخاطره و تعمیق نفوذ ژئوپلیتیکی آمریکا در بحبوحه رقابت فزاینده جهانی است.
ترامپ در ماه مارس و هنگام اعلام برنامه اولیهاش، تصریح کرد که بستن قراردادهای اقتصادی با کشورهای عربی ثروتمند یکی از اولویتهای اصلیاش است و گفت که این تصمیم پس از وعده «صدها میلیارد دلار» قرارداد با «شرکتهای آمریکایی که تجهیزات مورد نیاز عربستان سعودی و دیگر کشورهای خاورمیانه را تولید خواهند کرد» اتخاذ شده است.
در ظاهر در این سفرها سرمایهگذاریهای کلانی صورت گرفت. عربستان متعهد به ۱ تریلیون دلار سرمایهگذاری در آمریکا شده است. امارات طرح ۱.۴ تریلیون دلاری (در ۱۰ سال) و قطر ۳۰۰ میلیارد دلار را پیشنهاد دادهاند. و در زمینه قراردادهای نظامی نیز عربستان بزرگترین قرارداد تسلیحاتی تاریخ با آمریکا (۱۴۲ میلیارد دلار) را امضا کرد.
این خریدها شامل سامانههای دفاعی، جنگندهها و تجهیزات پیشرفته است.
اما اهداف پشت پرده ترامپ از این سفرها کاهش نفوذ چین در خلیج فارس، کنترل بازار انرژی و تضمین منافع شرکتهای آمریکایی مانند تسلا و اسپیسایکس و نمایش موفقیت اقتصادی ترامپ پیش از انتخابات بوده است.
اما در یک نگاه عمیق تر چنین به نظر می رسد که سفر ترامپ سود هنگفت یک طرفهای را برای آمریکا به ارمغان آورده و آنچه که برای کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس میماند تبدیل آنها به یک مصرف کننده وابسته به آمریکا از نظر اقتصادی، سیاسی، نظامی، علمی و فناوری است.
ضمن اینکه سفر ترامپ بیش از آنکه به حل مسائل مزمن منطقهای مانند بحران دیرینه فلسطین یا تنش های منطقهای کمک کند، بر تقویت جایگاه اقتصادی و ژئوپلیتیکی آمریکا متمرکز است.



