فاطمه مداح نظری – ما آدمها هر سال نسبت به روز گذشته و سال قبل پیرتر می شویم و همراه با ما ایران نیز پیر و پیرتر می شود که اگر فریادهای بازی کودکانه در دل کوچه های ایران زمین نپیچد ایران روز به روز پیرتر و روز به زوال خواهد رفت.
دل یک سرزمین به جوانان و نوجوانان آم خوش است ، به کودکانی که بازی کننان زندگی را فریاد می زنند. و این مادر کهنسال عمر طولانی تر کنار فرزندان خود خواهد داشت.
رشد جمعیت بستگی به میزان زاد و ولد دارد و زاد و ولد هم بستگی به میزان ازدواج و تشکیل خانواده دارد. در واقع میتوان گفت که «جمعیت» از یک زنجیره به هم متصل تشکیل میشود که اگر هر کدام از این حلقهها جدا شود، قطعاً در روند افزایش جمعیت، اختلال ایجاد میشود.
میانگین سنی جمعیت ایران ۱۰ سال پیرتر شده و از ۲۲.۴ سال در نیمه دوم دهه ۵۰ به ۳۲ سال در نیمه دوم دهه ۹۰ رسیده است.
«میانگین سنی جمعیت ایران به گفته معاون بهداشت وزارت بهداشت ۱۰ سال پیرتر شده است. جمعیت ایران از میانگین سنی ۲۲.۴ سال در نیمه دوم دهه ۵۰ به ۳۲ سال در نیمه دوم دهه ۹۰ رسیده است و این یعنی زنگ خطر افزایش جمعیت سالمندی، تامیننبودن نیروی انسانی در آینده، نیاز کشور به واردات و نیروی کار خارجی، چالش جدی و ورشکستگی احتمالی نظام تامین اجتماعی در دو دهه آینده و تضعیف و تغییر ساختار و نهاد خانواده.
بی رغبتی به ازدیاد جمعیت ارتباط زیادی به وضعیت اقتصادی مردم ندارد و این امر تنها بهانه ای برای مردمی است که به دنبال فرزنددار شدن نیستند. 13 استان برخوردار کشور کمترین میزان ازدواج و فرزندآوری را دارند که نشان میدهد صرف مسائل اقتصادی نمیتواند عامل افزایش جمعیت باشد.
در کشور ما سرعت رشد پیری نگران کننده است، بطوری که در ۲۰ سال آینده ۲۰ درصد جمعیت پیر خواهد بود و در ۳۰ سال آینده ۳۰ درصد جمیت ایران پیر می شوند. یعنی از هر سه فرد یک نفر پیر خواهد بود و این در حالی است که فرد پیر قدرت تولید ندارد و فرد دیگری باید خرجش را بدهد. افرادی که اکنون ۴۰ ساله اند ۲۰ سال دیگر ۶۰ ساله شده و به گروه پیرها می پیوندند و در ایران به طور متوسط ۳۸ درصد افراد پیر شغل و ۶۰ درصد شان سواد دارند. بنابراین در گروه سالمندان ۴۰ درصد بی سواد و ۶۰ درصد شغل ندارند و این افراد روی دست جوانان کشور می مانند.
«درصد و ترکیب جمعیت مسئله مهمی است که کاهش آن منجر به ایجاد آسیبهایی میشود. در ایران و آلمان که هر دو جمعیت یکسانی دارند، به ترتیب جمعیت بالای ۶۵ سال ۷.۶ درصد و ۲۴ درصد است. در ژاپن هم این عدد ۲۸ درصد است. بررسیها نشان میدهد، هر قدر عدد جمعیت سالخورده بیشتر باشد، بار هزینه نگهداری، مراقبتهای بهداشتی و هزینههای صندوقهای بیمه هم بیشتر میشود.»
سالمندی در هر کشوری اتفاق می افتد و روندی اجتناب ناپذیر است. مشکلاتی که سالمندی می تواند ایجاد کند یکسری مشکلات جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی است. یکی از دستاوردهای سالمندی، کاهش جمعیت در سنین کار و افزایش بار وابستگی سالمندان است و این بار وابستگی افزایش پیدا می کند و جمعیت در سنین پایین کاهش پیدا می کند. به دنبال این امر عدم هماهنگی بین جمعیت در واقع تولید کننده و مصرف کننده ایجاد می شود و این امر بر ساختار های اقتصادی کشور از جمله صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی فشار وارد می کند.
اکنون خانواده ها به سمت هسته ای شدن در حرکت هستند و توان و ظرفیت خانواده برای نگهداری سالمندان کاهش می یابد و به عبارتی بهتر است بگوییم چترحمایتی خانواده ها از سالمندان کمتر می شود بسیاری از سالمندان ممکن است با مشکلاتی از جمله تنهایی، بیماری و فقر مواجه شوند. از این رو دولت باید زمینه ای را برای ان جی او ها، سازمان های غیر دولتی و بخش های خصوصی تا خانواده هایی که نمی توانند سالمندان را حمایت کنند، فراهم کند.
افراد سالمند بیمار و یا معلول شوند. این معلولیت ها می تواند آزار دهنده باشد. این معلولایت ها به دلیل سبک زندگی است و سبک زندگی هم به سبک تغذیه و فعالیت های فیزیکی و فعالیت های اقتصادی اجتماعی و کاری بستگی دارد. یعنی شما باید کاری کنید که افراد سالم پیر شوند و سالمند پیر شدن سبب می شود مسائل و مشکلات آنها کمتر شود.



