سربرنیتسا سند جنایت دیگری علیه مسلمانان ‏
گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1404/04/28 12:14
شناسه : 411493
فاطمه مداح نظری - جنگ بوسنی و هرزگوین با صرب‌ها در سال ۱۹۹۲ ‏شروع شد و در آن جنایات مهلکی علیه مسلمانان صورت گرفت. یکی از این ‏جنایت‌ها قتل‌عام سربرنیتسا است. منطقه‌ای که از طرف سازمان ملل منطقه ‏امن معرفی شد و وقتی مسلمانان به آن منطقه پناه بردند، به اشغال صرب‌ها ‏درآمد و باعث قتل‌عام هشت هزار مسلمان در کمتر از یک هفته شد. امروزه  ‏فعالان صلح و حقوق بشر از تمام دنیا برای گرامیداشت کشته‌های این جنایت، ‏مسیری ۱۰۰ کیلومتری موسوم به «جاده مرگ» را به سمت سربرنیتسا، پیاده ‏طی می‌کنند که به «مارش میرا» معروف است.‏
بوسنی و هرزگوین شاهد یکی از خونبارترین وقایع و جنایات جنگی علیه ‏مسلمانان است. این روزها که مصادف با سالروز این جنایت تاریخی است، ‏نگاهی به کشتار سربرنیتسا و پیاده‌روی مارش میرا داشته‌ایم.‏
‏«بوسنی و هرزگوین کشوری کوچک و زیبا در قلب منطقه بالکان و جنوب ‏اروپا است که نزدیک به چهار میلیون نفر جمعیت دارد و محل تلاقی ادیان ‏اسلام، مسیحیت ارتدوکس و کاتولیک است. بوسنی از نام رود بوسنا که از ‏میان این کشور می‌گذرد گرفته شده و هرزگوین که بخش جنوبی این کشور را ‏تشکیل می‌دهد ریشه در نام یکی از پادشاهان سابق منطقه دارد. بوسنی و ‏هرزگوین کشوری کوهستانی و سرسبز است‌؛ سرشار از منابع طبیعی‌، ‏دریاچه‌ها، رودخانه‌ها، چشمه‌های پرآب و آب‌های معدنی و مناظر بکر و دست ‏نخورده...‏
سال ۱۹۹۱ سرایت سقوط دیوار کمونیسم به منطقه بالکان رسید و یوگسلاوی ‏با فروپاشی مواجه شد. بوسنی و هرزگوین بین هضم شدن در صربستان بزرگ ‏و از دست دادن هویت و سرزمین یا مقاومت برای استقلال، گزینه دوم را ‏برگزید و روز اول مارس ۱۹۹۲ رفراندوم استقلال را برگزار کرد. ششم آوریل ‏همان سال ارتش یوگسلاوی سابق و قدرت چهارم نظامی جهان برای جلوگیری ‏از این استقلال روانه سارایوو پایتخت بوسنی و هرزگوین شد و طولانی‌ترین ‏محاصره پایتخت یک کشور در تاریخ جنگ‌های کلاسیک جهان به مدت ۱۴۲۵ ‏روز رقم خورد؛ این محاصره منجر به کشته شدن ۱۱ هزار و ۵۴۱ نفر شد که ‏‏۱۶۰۱ نفر از آنها زنان و کودکان بودند.‏
بوسنی و هرزگوین محل تلاقی سه دین و سه قومیت است؛ صرب‌های ‏ارتدوکس، کروات‌های کاتولیک و بوشنیاک های مسلمان! در طول جنگ ‏صرب‌ها از یک طرف مجهز به تجهیزات نظامی متعلق به ارتش سابق ‏یوگسلاوی بودند و از سوی دیگر به صربستان به صورت زمینی متصل بودند ‏و کروات‌ها نیز به خاک کرواسی تکیه داشتند و هر دو از حمایت اروپای ‏مسیحی برخوردار بودند و از مزایایی آن استفاده می‌کردند، ولی مسلمانان ‏بوسنی، با کمترین امکانات دفاعی و دور از جهان اسلام در جنگی ناخواسته و ‏نابرابر گرفتار شده بودند؛ بنابراین مسلمانان فاقد تجهیزات نظامی کافی برای ‏دفاع بودند.‏
نیروهای افراطی صرب یا همان چتنیک‌ها، با استفاده از این فرصت به ‏مسلمانان شرق بوسنی یورش آوردند و فجیع‌ترین جنایات تاریخ بشری تا قبل ‏از ظهور داعش را رقم زدند. چتنیک ها از هیچ جنایتی دریغ نکردند؛ کوچ دادن ‏اجباری، تصرف اجباری اموال و دارایی، قتل عام و نسل کشی، تجاوز و هتک ‏حرمت به زنان، تأسیس اردوگاه‌های مرگ، حاملگی‌های اجباری و …! آمار ‏دقیقی از تعداد قربانیان جنگ بوسنی و هرزگوین در دست نیست ولی این ‏اطمینان وجود دارد که بیش از دو میلیون نفر آواره شدند و تعداد قربانیان ‏کمتر از یکصد هزار نفر نیست!‏
سربرنیتسا یکی از شهرهای شرقی بوسنی و هرزگوین است که در ماه‌های ‏پایانی جنگ، سازمان ملل آن را برای حفاظت مردم غیر نظامی از دست ‏جنایتکاران، منطقه امن اعلام کرده بود و ۴۰۰ صلح‌بان هلندی از آن محفاظت ‏می‌کردند ولی آنها به وظیفه خود در جلوگیری از عملیات تهاجم علیه مسلمانان ‏ساکن سربنیتسا عمل نکردند.‏

گروه‌های مسلح چتنیک یا صرب‌های افراطی در حالی که شهر سربرنیتسا مملو ‏از هزاران غیرنظامی‌ای بود که در آنجا پناه گرفته بودند، ابتدا شهر را محاصره ‏کردند و بعد به مدت پنج روز شهر را با توپ و راکت به شدت گلوله باران ‏کردند و سپس ژنرال ملادیچ فرمانده ارتش صرب و مشهور به قصاب بالکان ‏وارد شهر شد و مردم با فرار از شهر وارد کمپ نیروهای حافظ صلح در حومه ‏شهر به نام پوتوچاری شدند. اما کلاه آبی‌های هلندی که مسئولیت نگه داری از ‏اردوگاه پناهندگان را بر عهده داشتند، کمپ را ترک کردند و مردم بی دفاع را ‏به چتنیک‌های صرب تحویل دادند.‏
همزمان صرب‌های افراطی مردان و پسران مسلمان بین ۱۲ تا ۷۷ سال را به ‏بهانه بازجویی، از بقیه افراد جدا کردند و زنان و کودکان را با کامیون از ‏منطقه دور کردند، اما مردانی که همچنان در انتظار بازجویی بودند، با قتل ‏عامی وسیع روبرو شدند.‏
با سقوط سربرنیتسا و بد عهدی نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، بیش از ‏پانزده هزار نفر از شهر متواری شدند و پای پیاده و از داخل جنگل و کوهستان ‏راهی شهر توزلا شدند؛ به این مسیر که پناه‌جویان مسلمانان بعد از سقوط ‏سربرنیتسا به امید آزادی در آن گام نهادند، ولی بسیاری از آن‌ها هرگز به ‏مقصد نرسیدند؛ اصطلاحاً «جاده مرگ» گفته می‌شود.‏
در تمامی طول این مسیر چتنیک‌ها در کمین مسلمانان بودند و کمتر کسی از ‏جاده مرگ جان سالم بدر برد و عموماً در داخل جنگل به قتل رسیدند و در ‏گورهای دسته جمعی دفن شدند. صرب‌ها برای اینکه آثار جنایت خود را مخفی ‏کنند، چندین بار اجساد را با لودر از گورهای جمعی خارج کردند و در جاهای ‏دیگر دفن کردند؛ اجساد زیادی از این نسل کشی وجود دارد که هر بخش از آن ‏در گوری مختلف و با فاصله زیاد از هم پیدا شده است.‏
در حقیقت جاده مرگ شاهدی برای فقدان انسانیت و تلاش گروهی برای قتل ‏جمع کثیری از انسان‌های بی‌گناه بدون هیچ دلیلی است. آمار رسمی حکایت از ‏قتل عام ۸۳۷۲ نفر در طی چند روز فرار در جاده مرگ دارد اما مردم محلی ‏آمارهای بیشتری را ذکر می‌کنند.‏
راهپیمایی مارش میرا (راهپیمایی صلح) که از سال ۲۰۰۵ به طور رسمی آغاز ‏شد؛ حرکت در جهت خلاف مسیری است که قربانیان در جولای ۱۹۹۵ آن را ‏پیمودند، در واقع، پایان «مارش میرا» ابتدای «جاده مرگ» است. این بار ‏مردم به سوی سربرنیتسا می‌روند و هرساله جمعیت بیشتری در مراسم مارش ‏میرا، جاده مرگ را به سوی سربرنیتسا طی می‌کنند.‏
هرساله بیش از چند هزار نفر به صورت داوطلبانه از ملیت‌ها و مذاهب ‏گوناگون مسافتی نزدیک به یکصد و ده کیلومتر را پیاده طی می‌کنند تا ‏وضعیت افرادی را درک کنند که برای فرار از شکارچیان انسان در جنگل‌ها با ‏گرسنگی و تشنگی دست و پنجه نرم می‌کردند و امکان تشخیص مسیر درست ‏را نداشتند.‏
نکته مهم دیگری نیز در دل ماجرای سربرنیتسا نهفته است؛ یعنی غیرقابل ‏اعتماد بودن سازمان‌های بین‌المللی و قدرت‌های بزرگ، این جنایت در حالی رخ ‏داد که شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه ۸۱۹، سربرنیتسا را منطقه امن ‏اعلام کرده بود و یگانی از نیروهای هلندی حافظ صلح سازمان ملل وظیفه ‏تأمین امنیت این شهر را برعهده داشت و نیروهای ناتو وظیفه حمایت هوایی ‏از شهر را داشتند؛ اما هلندی‌ها با کوچک‌ترین فشار ارتش صرب شهر را خالی ‏کردند و نیروی هوایی ناتو با وجود اطلاع از پیش روی نظامی صرب‌ها، هیچ ‏اقدامی انجام نداد. جنایت دهشتناک سربرنیتسا برای همیشه به عنوان برگی ‏سیاه در کارنامه سازمان ملل متحد و نیروهای حافظ صلح ثبت شده و در تاریخ ‏معاصر نیز به عنوان لکه ننگی بر دامن قدرت‌های جهانی باقی خواهد ماند. ‏شاید این بزرگترین درس سربرنیتسا برای جهان باشد که نمی‌توان به قول ‏سازمان‌های بین‌المللی و قدرت‌های جهانی اعتماد کرد.‏
امسال ۲۹مین سالگرد فاجعه کشتار «سربرنیتسا» توسط صربهای بوسنی به ‏فرماندهی «راتکو ملادیچ»، از فرماندهان نظامی صرب در سال ۱۹۹۵، با ‏شرکت صدها هزار شهروند برگزار شد.‏

پاسخی بگذارید