درگفتگوی شاخه سبزبا محمد حسین قربانی زواره متخصص جنگ شناختی مطرح شد:
زهره مهرنوروزی-بشر تا کنون جنگ های متفاوتی را تجربه کرده است. جنگ سخت، جنگ نیمه سخت، جنگ سرد، جنگ نرم، جنگ فرهنگی، جنگ اقتصادی، جنگ آب، و غیره. امروز پس از چهار مرحله جنگ سرد، سخت، نيمه سخت و نرم كشور وارد پنجمين مرحله جنگ سلطه با عنوان جنگ شناختي شده است. ولی جنگ شناختی چیست؟ در اولین قدم یک جمله ساده برای درک راحت تر جنگ شناختی میگوییم: جنگ شناختی، شناخت انسان ها را مورد هدف قرار میدهد. به عنوان مثال آیا افرادی را دیده اید تا چند ماه قبل به اعتقادات خود به شدت پایبند بوده اند و اکنون اعتقادات خود را خرافات تلقی می کنند. یا با افرادی مواجه شده اید به رهبری جامعه خود عشق می ورزیدند ولی حالا با دید بدبینانه از وی سخن می گویند و امثال این نمونه ها. جای تعجبی وجود ندارد در یک کلام ساده این افراد مورد اصابت گلوله دشمن در جنگ شناختی قرار گرفته اند بدون اینکه وی جراحتی در بدن خود احساس کند.در ادامه با«محمد حسین قربانی زواره» پژوهشگر برتر حوزه جنگ شناختی که تاکنون کتاب های متعددی که از جمله آنها می توان به «جنگ شناختی ،حمله به واقعیت و اندیشه»، «ظهور جنگ شناختی» ، «جنگ شناختی ،جهان بدون صلح» ،و «جنگ شناختی ،تغییر ادراک و اندیشه» را به رشته تالیف در آورده است، برای درک بهتر از ماهیت جنگ های شناختی با وی به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید:
در ابتدا یک تعریفی از عنوان کلی جنگ بیان کنید ؟و بفرمایید جنگهای شناختی به چه نوع جنگهای گفته میشود؟
مقوله جنگ نهتنها پدیدهای صرفاً نظامی تلقی نمیشود، بلکه همواره بهعنوان یک عامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در شکلگیری جوامع و تمدنها تأثیرگذار بوده. درواقع در طول تاریخ بشری نسلهای مختلف جنگ از جنگهای سنتی تا جنگهای مدرن و پسامدرن اثرگذاری قابل توجهی بر تمامیت زندگی انسان ها داشته است .
در تعریف کلاسیک، جنگ به معنای لشکرکشی بود که در آن حداقل دو حزب متشکل از تودههای بزرگ انسانی بههمراه تجهیزات جنگی بر سر موضوعاتی چون "حاکمیت، قلمرو، منابع و قدرت" با یکدیگر روبهرو میشدند و برای تحمیل اراده یا رفتار خاصی با زور و مستقیماً با هم برخورد میکردند. پس از معاهده صلح وستفالیا ، جنگ مرحله مختلفی از تکامل را پشت سر گذاشته و اکنون جهان، شاهد جنگِ نسل چهارم و حتی نسل پنجم است. بیتردید انقلاب در امور نظامی اشکال جدیدی از نبرد، سیستمها و تجهیزات تسلیحاتی جدید، فنون و فناوریهای نظامی جدید را ایجاد کرده و مستلزم ارزیابی دائمی دکترینهای نظامی و مفاهیم عملیاتی است. اگرچه جنگ در مسیر گذار خود بهسمت رویارویی غیرخشونتآمیز سوق یافت و ویژگی آن "فناوری پیشرفته و اطلاعات" بین دو یا چند نهاد بهمنظور تأمین منافع اقتصادی بود، اما ظهور جنگهای پسامدرن و جنگ هیبریدی شناختی، دفاع سرزمینی و همچنین اقدام کلاسیک همراه با ابزارها و تکنیکهای نامتعارف را در دستورکار قرار داد؛ امری که تأثیر روانی بسیار عمیقی بر افکار عمومی دارد.
درباره تاریخچه جنگ شناختی بفرمایید واینکه تاکنون چه کشورهایی قربانی این نوع جنگها شده اند؟
در تاریخچه درگیریهای انسانی، طلوع جنگ شناختی نشاندهنده یک تغییر پارادایم بهاندازه ظهور باروت یا توسعه سلاحهای هستهای است. میدان نبرد این شکل نوپای نزاع و درگیری، دیگر مزارع سرزمینی و وسعت یخی فضا نیست، بلکه مسیرهای عصبی هزارتو و شخصیتهای دیجیتالی روان انسان است. در چهارچوب آنچه «عصر بدون صلح» نامیده میشود، دورهای که با ابهام غیرصلح و غیرجنگ مشخص میشود، جنگ شناختی بهعنوان ششمین حوزه جنگ ظهور میکند که به خشکی، دریا، هوا، اتمسفر و فضای مجازی میپیوندد. عصر بدون صلح زمانی است که با فرسایش مرزبندیهای آشکار جنگ سنتی مشخص میشود. درحالحاضر دوران جنگهای معلوم، جنگجویانِ قابلِ شناسایی و آتشبسهای ساده پایان یافته است. بهجای آنها، منظره پیچیدهای از تعاملات جهانی آشکار میشود، جایی که دولتهای ملی، بازیگران غیردولتی و افراد، درگیر جریان دائمی نفوذ و براندازی هستند. چنین دیدگاهی وجود دارد که جنگ شناختی زمین حاصلخیز خود را پیدا میکند و در غیاب قوانین درگیریهای بهرسمیت شناختهشده بینالمللی، بهمرور شکوفا میشود. این شیوه جدید جنگ بر پیشرفتهای فناوری قرن بیستویکم سرمایهگذاری میکند. هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، تجزیهوتحلیل کلان داده و انبوهی از فناوریهای بهسرعت درحال تکامل، زرادخانهای از ابزارها را ارائه میدهند که وقتی با دقت مورد استفاده قرار میگیرند، میتوانند افکار عمومی را متحول سازند، نتایج انتخابات دموکراتیک را تغییر دهند و حتی بدون ایجاد درگیریها و شلیک یک گلوله به اختلافات و دشمنیها دامن بزنند. سلاحهای جنگ شناختی ظریف و موذیانه هستند که برای دستکاری و کنترل ماهیت تفکر و رفتار انسان طراحی و به کار گرفته میشوند. بدون تردید می توان گفت به دلیل ماهیت غیر جنبشی جنگ شناختی،تمامی کشورها قربانیان آن بوده و خواهند بود.

کدام کشورها تاکنون در این جنگ موفق عمل کردهاند و تاثیر پذیرترین با تاثیرگذار ترین عامل در جنگ شناختی چیست ؟
کشورهای متعددی در حوزه جنگ های شناختی موفق عمل کرده اند .به طور مثال کشور روسیه طبق اسناد ادعایی سیا و آف بی ای، توانسته در حوزه دستکاری اطلاعات و به چالش کشیدن مفهوم دموکراسی آزاد آمریکایی در قلب آمریکا نفوذ کرده و به اهداف مورد نظرش دست یابد و با در مثالی. دیگر کشور چین هم در حوزه جنگ شناختی بیشتر متمرکز بر روی فناوری های نوظهور همچون هوش مصنوعی و رسانه های اجتماعی است تا کشورهای حریف خود را با چالش رو به رو سازد .البته مفهوم جنگ شناختی چین تخت عنوان جنگ هوشمندانه یاد میشود که براساس پروتوکل های خاص مرتبط با حزب کمونیست و ارتش آزادیبخش انجام می پذیرد. من معتقدم اصلی ترین متغییر تاثیرگذار در جنگ شناختی اطلاعات نادرست که میتواند ذهن و باور مخاطبان را مورد دستکاری قرار داده و اعتماد به حاکمیت را به طور چشمگیری کاهش دهد .
آیا این نوع جنگ ها قابل پیشگیری هست؟ راههای پیشگیری رو بیان کنید؟
در عصری که هوش مصنوعی افکار ما را قبل از اینکه حتی صحبت کنیم رمزگشایی میکند، جایی که سیستمهای رمزنگاری وعده حریم خصوصی میدهند اما در عین حال در برابر دستکاری آسیبپذیر هستند، و جایی که تاکتیکهای مهندسی اجتماعی با دقتی هولناک، ادراک عمومی را شکل میدهند، نبرد برای آگاهی انسان دیگر موضوع داستانهای علمی تخیلی نیست؛ بی شک این واقعیت کنونی ما است.در واقع ما با سلطه عصبی» روبه رو هستیم جایی که علوم اعصاب، هوش مصنوعی، فلسفه و امنیت سایبری برای تعریف مجدد محدودیتهای اراده آزاد و استقلال شناختی به هم میپیوندند. من فکر میکنم که جامعه بشری اکنون برای مواجه موثر با جنگ شناختی یا جنگ های نسل چهارمی نیازمند بازدارندگی از نوع تاب آوری اجتماعی با تمرکز بر روی سرمایه های انسانی دارد .
اگر بخواهیم در باره جنگ شناختی مصداقی صحبت کنیم در کشور ما نمونه ای از جنگ شناختی رخ داده است ؟
بله ۱۴۰۱ ماجرای خانم امینی دقیقا یک جنگ هیبریدی بود از طریق پلتفرم ها به اغتشاش ضریب دادن با استفاده از هوش مصنوعی به ترند موضوع پرداختند، بزرگنمایی کردند.کشورهای اقماری هم کمک کردند تا به ابعاد جنگ بیفزایند.اما اگر دقت کرده باشید تقریبا بعد از ماجرای ۱۴۰۱ ما دیگر شاهد جنگ شناختی در داخل کشور نبودیم علتش جهاد تبیینی بود که با تدبیر رهبری در دستور کار قرار گرفت، باعث شد تلاش های پلتفرم ها را برای سیاه نمایی در ایران خنثی و بی اثر کند.
برنده نهایی جنگ های شناختی کدام کشور است ؟
قرنهاست که حاکمان به دنبال کنترل ذهنها، شکل دادن به نظامهای اعتقادی و مطیع کردن جوامع در برابر اراده خود بودهاند. اما هرگز پیش از این، فناوری لازم برای تبدیل خودِ فکر به سلاح وجود نداشته است. با ظهور هوش مصنوعی، علوم اعصاب، رمزنگاری و مهندسی اجتماعی، میدان نبرد از خیابانها به مسیرهای عصبی مغز انسان منتقل شده است. اکنون فتح آگاهی آغاز شده است.



