محمد حسن فیروز علیزاده
ایران سرزمینی است که طبیعت در آن هم سخاوتمند است و هم هشداردهنده. از کوههای سر به فلک کشیده تا دشتهای پهناور، از رودخانههای خروشان تا گسلهای خاموش اما فعال، همه یادآور این حقیقتاند که زندگی در این سرزمین همواره با بلایای طبیعی گره خورده است. سیل، زلزله، رانش زمین، خشکسالی و طوفان، پدیدههایی نیستند که بتوان آنها را حذف کرد؛ اما میتوان و باید خسارات آنها را کاهش داد. کلید این کاهش خسارت، مفهومی است به نام «ایمنی».
هر بار که سیلی میآید یا زلزلهای میلرزد، موجی از همدردی، کمکهای مردمی و وعدههای مسئولان به راه میافتد. اما پرسش اساسی این است: چرا این چرخه تلخ بارها و بارها تکرار میشود؟ چرا پس از هر حادثه، دوباره غافلگیر میشویم؟ پاسخ روشن است؛ زیرا ایمنی هنوز به یک فرهنگ عمومی و یک اولویت جدی در تصمیمگیریها تبدیل نشده است.
در حوزه زلزله، ایران یکی از لرزهخیزترین کشورهای جهان به شمار میرود. با این حال، همچنان ساختمانهایی ساخته میشوند که کمترین استانداردهای ایمنی را ندارند. بافتهای فرسوده شهری، روستاهای فاقد سازه مقاوم و نظارت ناکافی بر ساختوساز، جان میلیونها نفر را تهدید میکند. زلزله حادثهای ناگهانی است، اما ویرانی آن اغلب نتیجه سالها بیتوجهی و سهلانگاری است. اگر ساختمانها مقاوم باشند، اگر آموزشهای لازم داده شود و اگر آمادگی وجود داشته باشد، زلزله لزوماً به فاجعه تبدیل نخواهد شد.
در مورد سیل نیز وضعیت بهتر نیست. تخریب حریم رودخانهها، ساختوساز در مسیر آب، نابودی پوشش گیاهی و مدیریت نادرست منابع طبیعی، باعث شده است که بارشهای شدید به سرعت به بحران بدل شوند. سیل، انتقام طبیعت نیست؛ واکنشی است به رفتار نادرست ما با محیطزیست. وقتی مسیر آب را میبندیم، طبیعت راه خود را با قدرت بیشتری باز میکند و هزینه آن را مردم میپردازند.
ایمنی در برابر بلایای طبیعی، تنها وظیفه دولت یا نهادهای امدادی نیست. این یک مسئولیت همگانی است. از مدیران کلان که سیاستگذاری و برنامهریزی میکنند تا شهروندانی که محل زندگی خود را انتخاب میکنند، همه نقش دارند. آموزش عمومی، از مدرسه تا رسانه، باید جدی گرفته شود. کودکان باید بیاموزند هنگام زلزله چه کنند، خانوادهها باید نقاط امن خانه را بشناسند و محلهها باید برای شرایط اضطراری برنامه داشته باشند.
رسانهها نیز در این میان نقشی کلیدی دارند. روزنامهها، از جمله «شاخه سبز»، میتوانند با آگاهیبخشی مستمر، مطالبهگری از مسئولان و ترویج فرهنگ پیشگیری، به افزایش تابآوری جامعه کمک کنند. پرداختن به ایمنی نباید محدود به روزهای بحران باشد؛ بلکه باید به یک دغدغه دائمی تبدیل شود.
در نهایت باید پذیرفت که بلایای طبیعی اجتنابناپذیرند، اما فاجعه اجتنابپذیر است. سرمایهگذاری در ایمنی، هزینه نیست؛ سرمایهگذاری برای حفظ جان انسانها و آینده کشور است. امروز اگر ایمنی را جدی نگیریم، فردا باید هزینهای بهمراتب سنگینتر بپردازیم؛ هزینهای که گاه با هیچ رقمی قابل جبران نیست. اکنون زمان آن رسیده است که از واکنشهای مقطعی عبور کنیم و ایمنی را به عنوان یک اصل اساسی در زندگی فردی و اجتماعی خود بپذیریم.



